کوچ استاد "حسین دلجویی" از پیشکسوتان شعر اعضای انجمن خروش کارون، دوستان اش را اندوهگین کرد. روانش مینوی باد.
اعضای انجمن ادبی خروش کارون با بداهه ای یادش را گرامی داشتند:
*حسن خیاطان: از شیشه ...
... به سر می برد، ابراز خوش حالی کرد که فرصتی دست داد تا در اهواز در این محفل زیبا در کنار استاد سلیمان هرمزی و دیگر شاعران باشد.
او گفت: "درگذشته یک پای ثابت نشست های شعر از جمله در انجمن خروش کارون اهواز، ...
محمد بقالان:
اگر کار دلم فرجام گیره
نگاهم از نگاهت جام گیره
سیه مستی که باشه نام او دل
پیاپی باده ی الهام گیره
عبدالله نوروززاده:
اگر چشمم ز رویش کام گیرد
تمام قصه ام ...
... و بیشتر انجمن های اهواز و دزفول و آبادان و خرمشهر تعطیل شد و شاعران به صورت جنگ زده جلسات شعر شان تعطیل یا متوقف شده بود؛ انجمن "خروش کارون" اعلام موجودیت کرد و مجدداً جلسات شعر برقرار شد و باز هم حضور ...
... به "صاف صادق اهوازی" چنین پاسخ داد:
"اَلسلام و علیک بقالان/رفتی در کوزه و شدی نالان/کوزه ی تو خروش کارون است/خرجش افزون، زِگنج قارون است/تو وّ این شیخ خسروی هر روز/جشن شعری گرفته چون نوروز/ خِرمنِ خوردنی ...
استاد خواجوی چالش قشنگی راه انداخت و از "شعر بی نقطه" سخن گفت و دوستان بداهه گوی "انجمن خروش کارون" هم بداهه های زیر را به یادگار سرودند:
* ایرج خواجوی
آهوی دلم هوای صحرا دارد
در سر ...
... ظهر، اگر گفت شب است
* بیژن نعیمی:
تو ساقی بی مثالِ این انجمنی
در شعر و بداهه حسرت مرد و زنی
گویند که در خروش کارونی ها
همپایه ی استادِ عزیز محسنی
* بیژن نعیمی:
این جمله سه تن، مستِ میِ انگورند ...
محمد بقالان:
کلامت دُّرِ بحرِ مهربانی
پیامت لمحه نوری آسمانی
خلاف شرع، در شعری خداوند
خداوند مضامین و معانی
حسن خیاطان:
جمله شاگرد کلاس ذوقتیم
نقطه ای بالای قاف شوقتیم
انجمن ...
محمد بقالان:
بسکه گفتم من خداوندا؛ خداوندا دریغ
عاقبت باران سمی را نمود از ما دریغ
در میانِ داغی ی اجناس؛ می سوزم چوعود
این عجب باشدکه می سوزم هم از سرما دریغ
عبدالکریم کاووسی:
حال خوب ...
... دو چشمش
میان کل ایلات و عشایر
خدا ضرب المثل باشد دو چشمش
پروا پاچیده:
هیهات خروش کارون فقط مردانه است
جمع شعرایش ولی جانانه است
"میهمان؛ هر گاه مهمانی نرفت"
" این کجاًتقصیرِصاحب ...
... در حالی که با بداهه سرایی سریع پاسخ مکرر شاعران را در انجمن خروش کارون می دادند بنده مطلب را به پایان می برم و از هموطنان و مخاطبان پوزش می طلبم.
* محمد بقالان تابستان۱۴۰۱ ...
جمعی از اعضای انجمن ادبی خروش کارون اهواز به یاد زنده نام "یارمحمد اسدپور" شاعر معاصر کشورمان- که بر اثر سکته مغزی دار فانی را وداع گفت- شعرهایی سرودند که با هم می خوانیم:
تقی جهانبخشی:
کتیبه ...
محسن گلی:
گر روی هواست کهکشان ها
ما هم ملخی به گردِ آن ها...
محمد بقالان:
این مدعیانِ ساربانی
گم کرده مسیرٍکاروان ها
حامد میساقی مکوند:
پیرند و هنوز در پی پُست
سرگشته در این زمان ...
... دروازه خروش کارون، به سوی جلگه خوزستان است.
میلاد یکی از همین مردم است. سیاهی موهای سر و صورتش نشان میدهد که بیشتر از ۲۵ سال ندارد. اهل روستای کلیمُلک است در شمال دهدز. حرف بیآبی تابستان که میشود، ...
بداهه جمعی از اعضای انجمن خروش کارون
مختلس های مال مردم خور/ در یمین و یسار کمتر بود
منصور علیزاده:
سال قبل این غبار کمتر بود
جو ناپایدار کمتر بود
خشتک عده ای نشد پاره
چون بر آنها فشار ...
منصور علیزاده:
از کجا آورده ای این خلق تنگ خویش را؟
از کجا آورده ای این خوی چون آتیش را؟
محمد بقالان:
بس که زخمی کرده ای این مردم دل ریش را
باید عقرب یاد گیرد از شمایان نیش را
فریماه(زهره ...
بداهه دوم زن گرفتن به سبک شاعران خروش کارون اهواز
مبادا بار دیگر زن بگیری / برای گوش خود شیون بگیری
منصور علیزاده:
انارین دختری از ساوه گیرم
پری پروانه ای از پاوه گیرم
هووی این دوتا را قصد ...
بداهه جمعی از اعضای انجمن ادبی خروش کارون اهواز
تقدیم به یکی از نامزدهای آینده ریاست جمهوری
"بقایی" جان نیا! "محمود" کافی ست!
ایرج خواجوی:
او "رفته و باز آمده بَل هُم" شده است
در هاله ی ...