بداهه جمعی از اعضای انجمن ادبی خروش کارون اهواز

تقدیم به یکی از نامزدهای آینده ریاست جمهوری

"بقایی" جان نیا!  "محمود" کافی ست!

ایرج خواجوی:

او "رفته و باز آمده بَل هُم" شده است

در هاله ی مصنوعی خود گم شده است

ما نیز شنیدیم ، بزرگی گفته است

این شخص دچار یک توهم شده است

قهرمان کاظمیان:

درامد های  نامحدود  کافی ست

فساد و اختلاس و سود کافی ست

برای   انهدام    کل دنیا

"بقایی" جان نیا!  "محمود" کافی ست!

صدیقه صنیعی:

 ازکله ی من به یاد او، دود آمد

آن کس که جوان و پیر فرسود، آمد

باهاله ی نور،گول مان زد چندی

ای وای نگو، دوباره محمود آمد

طاهر پورعباس:

تا کشور ما بدون پیکر و در است

هیهات کسی به فکر حق بشر است

حیف است شعار ملتم این باشد

هر کس که شود شوهر مادر پدر است

مهران ظهرابزاده :

محمود ؛ خودش گلی ست از باغ  بهشت

این را پسرگلی؛ سرتخته نوشت

یارانه دهد و مسکن مهر به ما

اشکال چه دارد کمی هم  باشه زشت

قهرمان کاظمیان:

 دوباره  کاپشنش  پوشیده  یارو

تمام   مهره هایش    چیده   یارو

خدا  حفظت  کند ای خاک  ایران

نمی دانم چه  خوابی  دیده یارو

مهران ظهرابزاده :

بهتر که از این قصه کمی دور شویم

با قدری اگر و مگر بهم جور شویم

شاید که شویم مثل افغانستان

ما صاحب دو رییس جمهور شویم

فائقه برمک"فاگل":

 محمود به فکر قال و قیل افتاده؟

یا چرب نمودن سبیل افتاده؟

بی کسب اجازه از آقا وارد شد

انگار که از دماغ فیل افتاده

مهران ظهرابزاده :

با شاه کلید قفل ما باز نشد

یک قصه بنام عشق آغاز نشد

هرچند که برجام بر آمد به میان

یک مرغ ز همسایه ی ماغاز نشد

 منصور علیزاده:

 زنبور به همراه عسل آورده

همراه قصیده اش غزل آورده

چون درگه محمود بدون دکل است

رفته ست برای خود دکل آورده

مهران ظهرابزاده :

بر دل بنشسته باز تیری دیگر

از راه رسیده سر به زیری دیگر

ما منتظر تیر نهایی هستیم

ای کاش رسد امیرکبیری دیگر

کیومرث عباسی:

بیا خود هاله ای از نور داری

و گفتی رستمی خود زور داری

چراغی در دلِ شب های تاریک

برای مردمانی کور داری

بچه نفتون:

خداوندا رسان بر ما تو محمود

همان نامی که دنیا کرده نابود!

من اما می ستایم هاله اش را

که گیرد ماهی از آب گل آلود!