نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
استاد خواجوی چالش قشنگی راه انداخت و از "شعر بی نقطه" سخن گفت و دوستان بداهه گوی "انجمن خروش کارون" هم بداهه های زیر را به یادگار سرودند:
* ایرج خواجوی
آهوی دلم هوای صحرا دارد
در سر هوس روی دلارا دارد
در هر دمی و هر رمی و هر گامی
همواره هوای کوی او را دارد
* حسن خیاطان :
روح و دل ما، هوای مادر کرده
گل داده دلم، مرا معطّر کرده
داروگر دردهای عالَم مادر
حالِ حرمِ دلم مطهّر کرده
* بختیاری:
له له هله لا هلال ماهی
مردود و مرددی و راهی
لاهوده و لاسوده سرودم
له له هله های گاه گاهی
* محمد بقالان:
در کام دلم هماره دارم آهی
آواره ام وّ، دردِ مرا آگاهی
کو حالی و کو روحی و کو درگاهی
اسرارِ مرا مگو اگر همراهی
* علی راکی:
در، هایِ دلم، همهمه ی اِلّا، هو
در هویِ دلم، هوای هو هو، لاهو
همواره دلم آهی و راهی دارد
همسویِ سرایِ وَحدَهُ إلا هو
* مسیح بختیاری:
های و هو در های و هو هوهوی ما
هوی ما در کوی ما کوکوی ما
کوی که ماهو؟ و لاهو؟ کوی که؟
کوی ما و کوی ما و کوی ما
* محمد بقالان:
ای گل دل و روح ما معطر کردی
آوای سحر؛ در همه سو سر کردی
ارواح؛ همه عاصی و آلوده ی درد
روح همه را؛ طلای احمر کردی
* عيسي سجادی:
گر که دل را الم رها دارد
درد دل ها دوصد دوا دارد
روح ما را سحرگه سرمد
کام دل را رها روا دارد
* مهران ظهرابزاده:
در گاه سحر گورِ مرا آهی کرد
اوهی که مرا همدم و همراهی کرد
آهوی دلم در هوس مادر مُرد
همراه، مرا سوی حرم راهی کرد
بیژن نعیمی:
دلم دلدادهای سردار دارد
سراسر ملک او احرار دارد
سحرگه در حصارِ کوی دلدار
هوایِ محرمِ اسرار دارد
* شوشتر-علی پارسا:
درسرو سودای ماحلِ معمّا کرده ای
آمدی و ولوله درکوه و صحرا کرده ای
همدم و همراه ما در ساحل و در هر سرا
مهر و ماهی و دمی رو سوی دل ها کرده ای
* مسیح بختیاری:
سر کرده ام در طره موهوم دلداری
لم داده ام لای گلی و روی گلساری
گاهی سرودی گاه مدح گاه هم رطلی
گاهی سر کارم و گه همراه سرکاری
* صاف صادق اهوازی:
دلی آسوده دارد موی دلدار
صداهای دُهُل را کرده کم کار
هلا مسوول والا کام مسرور
هوای سبز دارد لاله بردار
***
بداهه سرایی اشعار با التزام شعر بدون نقطه در انجمن خروش کارون. هدفمندانه بود! چراکه شاعر کارونی با بکارگیری صنایع شعری متقدمان، در ابتدا به منظور حیات تازه بخشیدن به آن هاست و در نهایت آفرینش صنایع و آثار نوآفرید است.
این گونه که در شعر کارونی گاه با یک واژه بیتی کامل را می سرایند و معانی گسترده ی آن واژه را به نمایش می گذارند.
نا دیده به دیده، دیده، دیده!
تا دیده نورِ دیده، دیده!
ارسال نظر به عنوان مهمان