امروز:
دوشنبه - 17 ارديبهشت - 1403
ساعت :

با اعلام نکردن آمارچه دردی دوا می شود؟!

هنوز داغ کاهش سهم مان از دریای خزر در شمال کشور به یک پنجم سهم قبلی، از دل و روح جریحه دارشده ی مان التیام نیافت و معوض یا تاوان سهم از دست داده ی مان اصلن معلوم نشد چه شد؛ که سر بزنگاه به لطف و کرم دولت و دولتیان تدبیر و امید مان، داغ تازه ای به آن افزوده شد و این بار نوبت جنوب کشور شد.

وقتی در فضای مجازی شایعات مربوط به واگذاری بیست و پنج ساله جزیره کیش به کشور برادر "چین کمونیست" را دیدم؛ اول باور نکردم؛ چون فکر می کنم برای ناباوریم دلیل داشتم. آخر، وقتی در جنگ تحمیلی شاهد صحنه هایی بودم که جوانان وطن برای راندن دشمن بعثی از سرزمینم وجب به وجب چه خون ها دادند؛ به نظرم آمد نهایت سادگی است که برای توجه به این گونه شایعه ها حتا تره هم خرد کنم و وقتم را تلف!

اما با گذشت زمان وقتی صحت موضوع برایم مسجل شد که شایعات پخش شده در فضای مجازی از قضا خیلی هم بی راه نیست؛ یادم آمد در بحث مالکیت سهم مان از دریای خزر هم چنین اتفاقی افتاد. اما من ساده، دل به امانت داری مسوولان اجرایی کشور بستم!

گفته می شود: توی کشور ما عادت شده وقتی دولت های سر کار، می خواهند اقدامی کنند که در واکنش مردم تردید دارند با ایجاد شایعه به ویژه  در سال های اخیر آن هم در فضای مجازی موضوع را برای عیار سنجی به محک آزمون می گذارند؛ اگر صدای جدی از ملت نشنیدند کار خود را می کنند و به نظرمردم هم کاری ندارند. درست و غلط  این گفته را دقیقن نمی دانم؛ اما به گمانم با شواهد و قراین تطبیق داشته باشد .

باری، بعد از اطمینان از صحت موضوع  از خودم پرسیدم: یعنی از نگاه مسوولان دولت، فرق ارتش متجاوز و تا دندان مسلح بعث با کشور چین- که از لحاظ اقتصادی سودای فتح جهان را دارد-  این است که آن ها با اسلحه وارد کشورم شدند و این ها با "کراوات  و تعظیم و کرنش"؟ پس مفهوم حفظ تمامیت ارضی و وطن خواهی چه می شود  یا اصلن معنی واقعی کشور سلطه جو و کشور سلطه پذیر را کجا باید پیدا کنم که با ادبیات سیاسی دستگاه اجرایی کشور همخوانی داشته باشد؟

بیست و پنج سال بخشی از کشور را در ازای چهارصد میلیارد دلار در اختیار چین اجنبی  قراردادن چه توجیهی می تواند داشته باشد؟! می خواهند کمبود بودجه شان را تامین کنند؟! خوب، چرا نمی روند سراغ آن هایی که در چهاردهه مسوولیت سهل انگارانه شان، حقیقت را فدای مصلحت کردند و راست راست جلوی چشم شان بخش زیادی از منابع کشور که شاید چند برابر این پول هم بوده توسط دشمنان ملت و مملکت در لباس دوست و فدایی، به یغما بردند و دم نزدند نمی گیرند تا با مال مردم و مملکت در کشورهای مختلف اروپایی، امریکا و کانادا و با سرمایه گذاری های کلان این چنین جولان ندهند؟!

 در عوض ما مردم، سرانجام به لطف توصیه کنندگان یا معرف های این افراد و نشاندشان در جایگاه هایی که ابدن لایق شان نبود به اینجا برسیم که برای چهارصد میلیارد دلار، ربع قرن، قسمتی از زمین کشورمان را واگذار کنیم! تازه اگر بعد از این با اما و اگرهای سیاسی بعدی یا به بهانه ی تمدید قرارداد جای پای شان را سفت تر نکنند !

واقعن در عجبم چرا هیچ کدام از مسوولان چیزی نمی گویند! به جای واگذاری سرزمین مان، بیاییم متمرکز شویم و به دنبال راهی باشیم که پول های به یغما رفته را از یغماگران که سال ها مثل مار خوش خط و خال کنارمان بودند و با خیانت در امانت و ظاهر سازی نیش شان را زدند و مثل سایه از کشور محو شدند بازستایم تا مجبور نشویم زیر بار این زمین فروشی تاریخی برویم!

اما حیف که دو صد گفته چون نیم کردار نیست. انگار ما عادت کردیم همیشه به جای یافتن علت در تاریکی درپی معلول باشیم. حاضریم بخشی از کشور را واگذار کنیم اما سخت مان است حق مان را از خیانتکاران ساکن داخل و خارج  بگیریم!

به راستی که این وضع عادی نیست. حتمن یک جای کار می لنگد. باید با حمایت همه جانبه از کار بلدان و بدون دخالت دیگران بگذارند متخصصان سر کار بیایند و ادامه کار را به آن ها بسپارند تا این گونه به زمین فروشی برای جبران کسری های کلان مالی متوسل نشویم!

نکته آخر: خوب می دانم ارباب جراید، استادان دانشگاه و دانشگاهیان، معلمان، دانشجویان، اندیشمندان، نویسندگان، شاعران، هنرمندان، متفکران، ورزشکاران و غیره در داخل و خارج هر کدام در حد امکان و به میزان وسع شان اعتراض شان را به شکل های مختلف بیان کردند و باز هم بیان خواهند کرد؛ اما چون دیگر هموطنان- که اعتراض شان را به گوش مسوولان رساندند- من هم در مقام یک هموطن- که حق مسلم خودم می دانم در مقابل تصمیم های سر نوشت ساز مملکت ام به ویژه در بحث واگذاری جزیره کیش بی تفاوت نباشم- خواستم با نگارش این یادداشت وظیفه ی ملی و میهنی ام را اگر از یک ارزن هم کمتر باشد انجام دهم تا حداقل ضمن حفظ غرور ملی ام به میزان سهمم در مقابل آیندگان سرافکنده و خجالت زده نباشم.

پس با صدای بلند فریاد می زنم: تجربه تلخ عهدنامه های گلستان و ترکمنچای را در تاریخ مان داریم.  دیگر به چنین قراردادهایی تن ندهیم. تحمل گرانی و بی کفایتی مسوولین اقتصادی اگر چه سخت غیر قابل توجیه است  حاضرم باز هم تحمل کنم؛ اما جزیره کیش را حتا برای یک ساعت واگذار نکنید که هیچ داغ تازه ای بر پیشانی تاریخی مان نخورد.

حسین میرنژاد امرداد ۹۹

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

کاربرانی که در این گفتگو شرکت کرده اند

نظرات (1)

  • سیف .... اتابک

    سه شنبه 14 مرداد 1399 - سه شنبه, آگوست 4 2020 5:02:15pm

    [b] جناب آقای میر نژاد ، من یاداشت شما با دقت مطالعه کردم.وبا نظرات شما هم موافقم، ضمن تشکراز ابرار نگرانی واظهار نظر خود در خصوص موضوع جزیره کیش و همچنین نقاط دیگر ازهر جای سرزمین چه دریا و یا خشکی ......کشورمان، ایران وطن ماست و به ان افتحار میکنم و یک ایرانی حاظ نیست حتی یک سانتیمترمربع ازسرزمینش را به یک یا چند کشورخارج به هر دلیلل و بهانه ناشایسته که بعنوان خیانت به کشوراست خودسرانه ویا از روی قدرت واگذار نماید.
    آلبته بهره برداری و استفاده از خدمات کشورهای خارحی توانمند وبا شرکت با سرمایه گذاران ایرانی های داخلی و ایرانیان خارج از کشور که سهم بیشتر از سرمایه گذاران نسبت به شرکت خارجی داشته باشد شاید برای توسعه و اشتغال در کشورمان مفید باشد، انهم برای زمان معین و شرایطی که منافع طرفین در نظر گرفته شود و با در نظر گرفتتن شورای حل اختلاف در ایران باشد. بدیهی است کارشناسان محترم در تخصصهای مختلف میتوانند با مطالعه و بررسی جوانب مختلف که منافع کشور ایران بیشتر از سرمایه گذاران خارجی باشد.