از نخستين بارندگي در آبان ماه سال ۹۷ تا كنون( ۳ شهریور سال ۹۸) ۹ ماه از جاري شدن سيل و آبگرفتي برخي خيابان هاي اهواز گذشته است. حتمن شهروندان اهوازي يادشان هست چه آبگرفتگي عظيمي كوي انقلاب كلان روستاي اهواز را فرا گرفت؛ به نحوي كه فقط مردم با قايق مي توانستند بدون خيس شدن عبور و مرور كنند و به مقصد برسند! هرچند برخي به ناچار تا كمر در اين آب هاي فاضلابي مي رفتند تا به انجام امور روزانه شان برسند و مسوولان هم اگر گذرشان از اين خيابان مي افتاد، سوار بر خودروهاي شاسي بلند مردم در آب شناور را نگاه مي كردند و گاه با تبسمي و گاه اخمي كه چرا خواجه حافظ شيرازي يا فردوسي طوسي به فكر رسيدگي به اين مناطق نيستند و لااقل غزل يا مثنوي دراين باره نمي سرايند كه از آلام مردم اهواز كاسته شود و در نتيجه آن ها هم خيال شان راحت شود كه در نهايت افراد غريبه اي به فكر مردم خونگرم و هميشه در صحنه هاي انقلاب آن هم در كوي انقلاب هستند!

البته مسوولان مربوط و غير مربوط كارهايي براي رفع اين مشكل ها- كه حضرت حافط هم درباره آن سروده:"الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناول ها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها"- انجام دادند اما مثل بسياري از كارها نيمه كاره رها شد! هر چند كه راه اتصال به خيابان انقلاب بسته و در نتيجه در فصل مدارس ترافيك شديدي ايجاد شد كه تاكنون اهواز چنين ترافيكي به خود نديده بود! اما فكر كنم مراحل ثبت خيابان انقلاب و ترافيك ايجاد شده در كتاب گينس انجام گرفت كه از اين بابت از مسوولان خيلي علاقه مند به گينس تشكر مي كنيم و دست شان را به گرمي مي فشاريم كه فكر نكنند تشكرمان خشك و خالي است!

اصولن هميشه انجام كارها در ابتدا آسان است و بعد سخت مي شود و براي همين هم حضرت حافظ در بيت ياد شده به مسوولان درس مي دهد كه مشكل هايي كه سر راه قرار مي گيرد اگر موجب شد عطاي ادامه كار را به لقايش ببخشند، حتمن ببخشند؛ اما ادامه ديوان اش را بخوانند كه به احتمال زياد در غزل ديگري راه كار مناسب ادامه كار را داده است!

البته خوب است نامه يكي از اهالي اين منطقه را با هم بخوانيم و فيض ببريم: " بعد از آن آشفتگي و نابه ساماني سيل و وضع فجيعي كه در خيابان انقلاب اهواز داشتيم، آمدند و سپتيك تانك(۱) ايجاد كردند اما هنوز كه هنوز است اين وضع فجيع تقاطع خيابان انقلاب و خيابان زكي زاده برقرار است! مدت 9 ماه است كه بوي گند فاضلاب اهالي منازل نيروي انتظامي، آپارتمان هاي منطقه و دانش آموزان مدارس را اذيت كرده است اما دارند تحمل مي كنند. مرتب هم فاضلاب طغيان مي كند و بالا مي آورد و حال اهالي را به هم مي زند در حالي كه اگر يكي از مسوولان مربوط يا غير مربوط در اين مكان ساكن بود؛ وضع اين گونه فجيع نبود!

اي كاش در هر منطقه اي يكي دو تا از مسوولان مهم دستگاه هاي اجرايي زندگي كنند تا به خاطر اين عزيزان مسوول هم كه شده بيش از پيش به اين مناطق محروم و پر از مشكل و معضل رسيدگي شود!"

نامه اين دوست مان به انتها رسيد اما لازم است يادآور شويم: مسوولان مربوط- كه بر مسند قدرت نشسته اند- تنها به فكر گرفتن انواع عوارض عام و خاص و ماليات و ديگر چيزهايي كه موجب خالي كردن جيب هاي شهروندان مي شوند دل خوش نباشند و كمي هم انجام وظيفه كنند. به وي‍ژه آناني كه براي به دست آوردن مسووليت به افراد بانفوذي آويزان شده و مي شوند اما حالا كه اسب شان از پل انواع بندهاي رابطه اي گذشته خدا را بنده نيستند و تنها چيزي را كه سفت و محكم چسبيده اند، ميز و صندلي شان است كه بر آن نشسته اند و امروز برو فردا بيا مي كنند!

البته تر اين كه مسوولان مربوط قول دادند ظرف مدت كوتاهي يعني قبل از فرارسيدن سال ۹۸ اين مكان را درست كنند اما هم اكنون پنج ماه گذشته است و هيچ اقدامي صورت نگرفته و كسي هم به فكر نيست جز برخي حضرات شاعر كه اگر اشعار اين عزيزان هم نبودند نمي دانستيم به چه چيزي دل خوش كنيم و به گفته ي زنده ياد  فرخي يزدي: "زندگی کردن من مردن تدریجی بود/ آنچه جان کند تنم، عمر حسابش کردم"

باز هم ناگفته نماند: بعد از كارهايي كه مسوولان مربوط و غيره در خيابان انقلاب اهواز انجام دادند و رفتند و مردم را به امان خدا و نيز راه كارهاي استفاده از غزل هاي حضرت حافظ گذاشتند، فاضلاب مدام سرريز مي كند و ناچاريم اين بار باز به سراغ زنده ياد " شاملو" برويم كه بي شك اگر امروز زنده بود با وام گرفتن از يك بيت حافظ اين گونه مي سرود:

"خيابان را، سراسر، ... گرفته است

چراغ گريه پنهان است

سياهي در خيابان است

خيابان، خسته

دهان ها بسته

نفس ها حبس و بشكسته

مي سوزد از هر سو آهسته.

و عمري است:

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها"

۱- به زبان ساده، "سپتیک تانک" دستگاهی است برای اینکه فاضلابی که از واحدهای مسکونی خارج می‌شود آن‌قدر تصفیه شود که وقتی داخل چاه فاضلاب می‌رود موجب کور شدن سوراخ‌های چاه نشود.