امروز:
يكشنبه - 16 ارديبهشت - 1403
ساعت :

استاد مجید زمانی اصل- شاعر، نویسنده و منتقد 

حبیب خبر- نسترن خزائی: رسالت هر شاعر چون پیامبری است که دین خود را به گوشه گوشه ی جهان رواج می دهد.

شاعر پیش رو که رسالت اش روایت جهان کولیان است؛ مأخوذ از کیش و مذهب شعر، همچون خود کولیان پا به پای روح آنان میان آوازها، آواهای شادی و اندوهان جان اشک ریزان از سر شوق و غمگساری روح بوده است.

خوابی که نه، بیداریِ بال سوخته ی رویاهاست از به خاکستر نشستن خرمن هایی که از سوخته های کوره ها بر پشته ای از تاریخ به جا مانده است.

و تمام جهان کولیان را، میان اوراقِ تاریخ، میان جنگ ها و صلح ها که همواره به روز روز روزگارشان، کولیان را مجاب کرده ترک موطن موقتی خود کنند که برسند به وطنی که بی وطنی ست اما ریشه هاش چون کهکشان ها و راه شیری خلاصه شده و ترجمان آوازهای خود آنان است که سطر به سطر در اشعار شاعر این دفتر نشسته است.

شاعر میان خواب هاشان دویده تپه های رویاهاشان را در نوشته و شناسنامه ی مرگ و زندگی آنان قلب شاعر بوده، قلبی که بوی آه های لورکا می دهد.

شاعری که از مزامیر پیاده رو به جهان کولیان رسیده و آوازهای آنان را به یاری لورکا در دفتری به سند شعر بر دست دوست داران جهانی بی مرز و زندگی کولی وار، رواج می دهد.

جهان شعری این مجموعه سقفی از آسمان دارد.

هم در این دنیاست و هم در دنیای دیگر.

هم ماه سخن می گوید و هم ماهی.

گاهی کولی راوی می شود و گاهی شاعر کولی

دفتری که روح شما را کولی می کند!

دفتری از آوازهای کولیان به وقت گریه و شادی، به وقت مرگ و زندگی، از تولد و رفتن به سوی کوره هایی که دریچه های دوزخی و گاه بهشتی که مژده ی رهایی از اسارت این زندگی را به ارمغان داشتند. نوشته است.

به وقت شاهپرکی اشارات ماه با روح سبک بال گیتارها که نوای صبوری به روح آنان می نواخت و کلمه از همین ها شکل می گرفت بر دوش شاعر که سنگین تر از بینایی روح هست و پربارتر از جهان کولیان.

خوانش این دفتر قطع به یقین روح شما را کولی خواهد کرد.

روح شما گاه در میان آوازهایی از کولیان گاه از دهان لورکا شنیده می شود که به دیدار و شنیدار آوازهای آنان بال از فرشته گان آسمان اندلس وام خواهید گرفت.

گاهی از دهان "مجید زمانی اصل" و گاهی از حنجره ی کولی خواه لورکا گشت به دیدار نوشتن از روح اتفاق خواهید رفت که بینایی کولیان است که منتشر در آوازها فاش می شود.

اجساد کولیان در عسل آوازها غسل تعمید می یابند، و هر گور کولی نامه ای ست. جنیا جنب زیبایی های زندگی ست که به عزیزی به گشت رفته ی دنیاهاست و در رازهای زنده گی آنان حقیقتی است پنهان که قطعا چون شعله ها در شب های رمهریزی جهان گرمابخش روح های ما بوده اند. و هیچ بعید نیست که روزی جهان برای برگشت آرامش آسمانی قلب ها گوش های خود را به سمت نور آوازهای کولیان خواهد چرخاند تا استخوان ها از اندوهان سبک کند.

آوازهای کولیان به سان رازهای مرگ در روزگار جنگ ها پیر می شوند، چونان چهره ی چروکیده ی خود مرگ کولیانی که ردیف ردیف رو به کوره های ادم سوزی می رفتند در آوازهاشان پیر می شوند.

حتا مرگ شبیه کولی پیری است که دست و پا حنا بسته کنار خاکریز نشسته، چپق می کشد. آوازهای کولیان این دفتر به نگاه ما اقلیم می بخشد. اقلیمی که خود نگاه کردن به دور دورهای رنج های بشری است یا بهتر بگویم قسمی از بشریت که در تنهایی خود خواسته می زیند، زیستنی رندانه و شاد خویانه که کل جهان را به ترانه ای مبدل می کنند که در همین آوازهای کولیان به یاری لورکا خلاصه می شود.

مجید زمانی اصل شاعر این دفتر اضافه می کند که من در این دفتر تشکری از صمیم دل دارم از نسترن خزائی و دخترم سارا که در کل این دفتر شریک رنج هایم بوده اند.

در ضمن من از بیژن الهی- گزیده اشعار لورکا، شاملو، آلبرت کوچویی، یغما گلرویی و همچنین از زنده یاد عباس صفاری از کتاب خون انار ترجمه شعر اندلس بهره ها برده ام...

 شاعر این دفتر اضافه می کند:" خواننده عزیز! آنچه در دست دارید تنها مجموعه شعر نیست بلکه رمه ای از آه هاست که باید به احترام روح بلند کولیان در گذشته و زنده این رمه ی آه ها را با قلب خود به چوپانی ببرید."

شعری از استاد "مجید زمانی اصل" را با هم بخوانیم:

ترانه ی آب

مرغان

بی بوی دریا مرغ نیستند

میخ های مرگِ مکرراَند

میان ماغ های اساطیریِ گاوانِ گیساندو

و گاومیش ها بی آبِ دریا به چه میمانند

جز توده ای لجن خشک

غلتان و غلتان

که حتا مرگ هم دور می شود از آنجا

با دست بر بینی

با انبوهی پرندگانِ نزاراَش

که نشسته اند خشک بال و منقار

بی آواز

زبانِ بریده ی دریا آب است

به تکه تکه گِلِ خشکیده

آه!

علف به علفِ اینجا

آه شان رسیده تا ماه.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید