امروز:
شنبه - 15 ارديبهشت - 1403
ساعت :

 حبیب خبر- نوید قائدی: جمعه است و قصد مفرغ کردن اوقات مطلای تان را ندارم. می دانم در شرجی هوای اهواز و بدتر از همه مصیب بیماری کرونا و گرفتاری بیشتر خانواده ها به بیماری و مرگ و در گذران سخت معیشت مردم، کسی دل و دماغ زیاد خواندن ندارد.

 سنت الهی بر این قرار گرفته که بعد از هر سختی ولو از نوع بد و بغرنج آن سلامت و آسایش و فرج حاصل شود، من متولد ۵۶ در شهر اهواز هستم و صدها هزار نفر از مردم خوزستان از هم سن و سالان من هستند؛ ما روزگار جنگ و سختی را دیده ایم؛ بی برقی و بی نانی و آوارگی جنگ را تجربه کرده ایم...

  بعد از ایام جنگ هم خوزستان برای ما گل و بلبل نبود و همیشه مصایب و مشاکل خود را داشت. گاهی سیل گاهی بی آبی و بعدها گرد و غبار و بی آبی و کم آبی و صدها مشکل شهری و بدتر از همه حجم بالای جوانان بیکار و ناامید که زندگی و گذران آن برای شان سخت و طاقت فرسا شده است.

 لازم است سری به آمار بالای خودکشی میان جوانان خوزستان بزنید.

 دولت مردان از هر طیفی شعار اصلاح و بهتر شدن سر داده اند و در طول دوره چهل ساله انقلاب با وعده های محقق نشده هر آنچه امید و آرزو در جوانان هم سن و سال من بود نیست و نابود شد!

 می دانم بسیاری از میانسالان دیگر زندگی خود را تمام شده و تقریبا به فنا رفته می دانند که متاسفانه در طول دوران عمر نتوانستند به حداقل اهداف خود دست یابند.

 سال هاست دعا خوانده ایم، دعای فرج را همه از حفظ هستیم؛ از گوشه و کنار شهر و استان و کشور ادعای مسلمانی تا ورای آسمان ها بیداد می کند. 

 آخر این چه مصیبت عظمایی است که تمامی ندارد و دعاها اثر نمی کند؟ آیا حجم مکافات اعمال ما آن چنان بالا و وزین است که نمی گذارد صدای ما را ملکوتیان بشنوند و برای ما فرجی حاصل کنند؟

 آیا تزرع و زاری ما کم است که خداوند منان به وعده اش ( یا ملائکتی قد استحییت من عبدی و لیس له  غیری فقد غفرت له) عمل نمی کند، یا این خواسته هر روز (الهی و ربی من لی غیرک) ما از سر صدق بیان نمی شود؟

 امروز خیابان های شهر اهواز را پر از جوانان دستفروش ناامید دیدم که همگی از شدت گرما وا رفته بودند. سری به بیمارستان زدم اوضاع اسفبار و غمبارتر بود. 

 به این فکر می کنم این همه حرف و وعده تا میدان واقعیت چقدر فاصله دارد، برای مایی که دیگر فرصتی زیادی نیست و اجل هر روز جوانان را گلچین می کند و می برد، با کدام امید باید زیست؟!

 کوتاه سخن: تا دست سرسام آور دیوبچه ها و شیطان صفتان از خدا بی خبر از ایادی کارهای مملکتی و استانی کوتاه نشود و منافقین خوش و خط و خال رسوا نشوند و افراد شایسته و آگاه و مجرب و تحصیل کرده واقعی در راس امور قرار نگیرند، گمان نکنم امیدی به اصلاح امور باشد؛ مگر معجزه الهی رخ دهد.

۱۱ شهریور ۱۴۰۰

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید