امروز:
شنبه - 8 ارديبهشت - 1403
ساعت :

نظم و انضباط در شهر مقوله ای ارزشی، فرهنگی و اجرایی است که برای تحقق آن باید برنامه داشت. برنامه باید جامع و عمیق و ریشه دار باشد. یعنی از دوران طفولیت و آموزش ابتدایی همگام با رشد و تعالی یک شهروند همراه باشد.

بی دلیل نیست که در کشور توسعه یافته ای مانند ژاپن طریق و محتوای آموزش دوران ابتدایی با بیشتر کشورهای دنیا متفاوت است؛ یعنی در دوران ابتدایی آموزش ارزش های واقعی زندگی اجتماعی و اقدام عملی آن ها جزو ارکان اساسی آموزش است.

بی دلیل نیست که بچه های مدرسه در ژاپن فضای سالن غذا خوری و کلاس درس را قبل از رفتن به منزل آب و جاروب می کنند؛ چون این فراد وقتی بزرگ می شوند به عنوان یک شهروند توسعه یافته بعد بازی های جام جهانی فوتبال ورزشگاه را نظافت و بعد آن را ترک می کنند.

در کشور ما با کدام آموزش و تعلیم و برنامه ی عملیاتی باید انتظار داشت که در آینده شهروندانی مرتب و منظم و مقید به اصول اخلاقی با رفتار فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم؟ البته مردم ژاپن از لحاظ ژنتیکی و مادرزاد از ما سرتر و مودب تر نیستند اما آن ها طی سال ها زحمت و آموزش به فرزندان خود یاد داده اند که باید به مکان و شهر و محل کار و حقوق اجتماعی احترام گذاشت.

به همین دلیل است که محیط و منظر شهر و خارج شهر و ادارات و سیستم های حمل و نقل و مکان های عمومی شهر تمیز و برای افراد قابل احترام است. این نوع رفتار با تمرین و ممارست و تلاش عقلای جامعه به مقوله ای فرهنگی تبدیل و در جامعه نهادینه شده است.

در کشور ما آموزش مبتنی بر تئوری و مسایل ذهنی است؛ در دوران پیش دبستانی که فرزند بنده در حال تعلیم است ده ها حدیث و آیه زیبا را به بچه می گویند اما با کدام روش و ضمانت اجرایی و تمرینی باید بچه به آن ها عمل کند معلوم نیست! حجم بررگی از داده هایی ذهنی که به جرات بیشتر از همسن و سالان خود در کشورهای توسعه یافته است اما بنده بعید می دانم در آینده تاثیری در رفتار اجتماعی ایشان داشته باشند.

شاید در مقوله فردی و شخصی موفقیت هایی در کار باشد. برای مثال: فلان شخص منزل خود را تمیز و آراسته می کند اما به محیط بیرون از منزل یعنی خیابان و شهر خود وقعی نمی گذارد و در هر ساعتی که دلش خواست پسماند را روانه خیابان می کند. در فلان ماشین گران قیمت میلیاردی نشسته است و با تفاخر و شاید با پول های بادآورده، خود را برتر از دیگران بداند اما هر کوفت و زهرماری می خورد به بیرون خیابان پرت می کند! یا با رانندگی خطرناک و رعایت نکردن حقوق دیگران شهر را به هم می ریزد.

البته بحث من تمکن و تمکن نکردن مالی نیست زیرا در همه قشرها و محله های بالا و پایین شهر،  رفتارهای شهروندی پسندیده یا غیر پسندیده قابل رویت است.

القصه اینکه نظام آموزشی ما برای بهتر زیستن اجتماعی برنامه عملیاتی ندارد، در شهرها هم شهرداری ها به عنوان متولی امور شهر برنامه ای ندارند. لذا در تمامی ابعاد شهری که پای شهروندان و عمل آنان در میان است کار از جایی می لنگد. برای مثال: به هسته مرکزی شهر اهواز مراجعه کنید و وضعیت نظافت و پسماند و حقوق شهروندی و وضعیت بصری معابر و دیوار ها را بررسی کنید تا متوجه عمق فاجعه شوید.

نوید قائدی/۲ بهمن ۹۹

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید