امروز:
پنجشنبه - 6 ارديبهشت - 1403
ساعت :

بعد از گذشت چهل و یک سال از پیروزی انقلاب، مسوولان کشور به جای این که اقل آرامش اشتغال و معیشت را برای مردم فراهم کرده باشند؛ تازه یادشان آمده چهار دهه گذشته است و هنوز مثل پار و پیرار اندرخم یک کوچه ایم!

این در حالی است که هر دو گروه سیاسی دست کم برای یک دوره ام که شده سکان قوای مقننه و مجریه را به طور همزمان و موازی در اختیار داشتند؛ ولی از بخت بد نه تنها از هیزم حرف تاعمل آن ها آبی گرم نشد که وضع از آن چیزی که بود هر روز هم بدتر شد و شور بختانه با وجود این همه آزمون و خطا  و هزینه های گزافی که بر ما تحمیل شد هر بار به لطف مسوولان اجرایی به در بسته خوردیم!

 هنوز دولتیان و نمایندگان مردم ما برای مهارتورم و گرانی به جای عمل و کنار گذاشتن افراد نالایق شعار بی عمل سر می دهند و می گویند:  انجام خواهیم داد. بررسی خواهیم کرد.  مصوب خواهیم کرد. مشکلات را پشت سر خواهیم گذاشت و...

 به عبارتی چهل سال است صرف فعل آینده را- که معلومم نیست کی به سر خواهد رسید- شنیده ایم.

در این باره اگر جسارت نباشد صادقانه می گویم: به طور مشخص سراغ  ندارم؛ اما اگر جناب عالی یا مجلسیان عزیز و دردانه مورد یا مواردی در ذهن دارید که از ابتدای انقلاب یعنی از چهل سال پیش تا کنون پرونده فقط یکی از مشکلات عمده مردم و کشور مثل از میان بردن قوانین دست و پا گیر دیوانی، فساد و رشوه ی خواری، مشکل اقتصاد، مسکن، صنعت، تجارت، اشتغال، کشاورزی، فحشا، مهار تورم، بیکاری، گرانی، شایسته پروری، محیط زیست، ورزش، فرار مغزها، گرامی داشتن نخبه ها، آزادی مطبوعات، مشکل اعتیاد و مواد مخدر و... حل شده و قابل دفاع هم هست با صدای بلند بشمارید تا ما هم بدانیم .

کدام پرونده از مشکل هایی که فقط به بخشی از آن اشاره شد با وجود آمدن و رفتن سلیقه های متفاوت سیاسی در دولت و مجلس حل شده و حالا می توان مدعی بود بر اساس تلاش مسوولان، پرونده آن برای همیشه بسته شده و رد آن را از این پس فقط در اوراق تاریخ و کتاب های درسی دانش آموزان می توان دنبال کرد؟

 اگر مورد یا موارد مصداقی این چنینی دارید بگویید تا منِ منتقد دولت و مجلس و نیز هموطن یا هموطنانی که مثل من فکر می کنند از نادانی رهایی یابیم تا ضمن عذر خواهی بالا بلند تا ابد سپاسگزارتان باشیم .

گذشته از آن، شخصن سراغ ندارم اما اگر شما احیانن می شناسید  فقط یک کشور یا یک جامعه- کاری به کوچکی و بزرگی وسعت، شکل دین و مذهب یا نحوه حکومت اش هم ندارم- نام ببرید که در روی کره زمین وجود دارد و مسوولان اش مثل مسوولان کشور ما مردم را پس از چهار دهه انتظار و دعوت به همراهی، همچنان فقط با وعده و گفتن ان شاالله و ماشالله یا برکت الله آن ها را به نان و آب و اشتغال رسانده اند تا آن وقت به عنوان منتقد شما عهد می کنم تا پایان مسئوولیت تان در مقام رییس جمهوری لال مونی بگیرم .

اما در عوض من می توانم ده ها کشور را نام ببرم. زمانی که مردم کشور ما انقلاب کردند از لحاظ اقتصاد ضعیف شان و نداشتن منابع خدادادی، زندگی بدوی و ابتدایی داشتند به طوری که حداقل شاید پنجاه سال ازما عقب افتاده تر بودند. حالا  به پشتوانه شایسته سالاری و واقع بینی مسوولان شان رتبه جایگاه های مان در همه ی زمینه ها به ویژه در اقتصاد و اشتغال و رفاه اجتماعی  برعکس شده و حالا این ماییم که باید پنجاه سال بدوییم تا شاید به جایی که آنان هستند برسیم.

باری، انتقاد و گله از عملکرد ضعیف دولت های روی کار آمده از هر طیف و گروه- که همیشه شعار اصلی انتخاباتی شان بهبود اشتغال و اقتصاد مردم و جوانان بود- زیاد است. ما هم آن قدر شعار و وعده های رنگارنگ شنیدیم که دیگر پوست مان کلفت شده و به نوعی به این حرف ها و وعده ها عادت کرده ایم؛ پس سزای مان این است که بگوییم خود کرده را تدبیر نیست؛ اما صادقانه و بی ریا بگویم: از میان دولت هایی که آمدند و رفتند هیچ کدام به اندازه ی دو دولت شما وعده پر زرق و برق اما پوچ و تو خالی به مردم ندادند.

 از این روی معتقدم نمره خُلف وعده هیچ کدام از رییسان جمهوری گذشته مثل حضرت عالی بیست و پر و پیمان نبود. برکت ا... رتبه نخست شما...

حسین میرنژاد امراد ۹۹

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

کاربرانی که در این گفتگو شرکت کرده اند

نظرات (1)

  • رضا...

    دوشنبه 27 مرداد 1399 - دوشنبه, آگوست 17 2020 11:55:59pm

    با سلام خدمت استاد ارجمند
    فرموده‌اید دو‌ گروه سیاسی در زمان‌هایی هر دو قوه مقننه و مجریه را دردست داشته‌اند چگونه آبی از آنها گرم نشده است؟!؟
    آیا ایشان هر سیاست و عقیده‌ای را می‌توانستند به فعلیت برسانند؟
    آیا اهرم نظارت استصوابی و حکم حکومتی پیدا و پنهان و نیز گروه‌های فشاری که منافع خود را با سپر اعتقادات زینت می‌دهند امکان فعالیت و انتخابی بر خلاف رویه های جاری و مشروع خود را برمی‌تابیده‌اند!؟!
    در سرزمینی که اختیار بدون مسئولیت و مسئولیت بدون اختیار رایج است توقع زیادی برای بهبود در همه جهات نزدیک به فرض محال است.
    به امید اصلاح در همه امور و شئون اجتماع متمایل به جمعیت ما البته با پیش‌فرض کاهش تضاد بین سنت گرایی و مدرنیته در ذهنها و افکار آحاد مردم و مسئولین محترم این سرزمین ستم دیده.