نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
من از روز اوّل خرت بوده ام/ ولی ظاهراً همسرت بوده ام
به میخانه ی خانه زادان لُرد/ چو لِرد ته ساغرت بوده ام
به دیزی اگر گوشت نه دنبه نه/اقلّ کمش اُلورت بوده ام
به هر جا تنوری برافروختی/نه هیزم که خاکسترت بوده ام
تو راننده ی کامیون حیات/و من طایر پنچرت بوده ام
تو شمع شبستان احساس و من/چو پروانه دور سرت بوده ام
جفاکار چون گرگ و کفتار نه/وفادار چون کفترت بوده ام
گه رزم مانند سرباز صفر/گه بزم خنیاگرت بوده ام
به پشت هرآنکس که دشمن توراست/اگر تیغ نه خنجرت بوده ام
به افسونگری شهره ی خاص و عام/زمانی که جادوگرت بوده ام
به بستان اگر نخل نابارور/ولیکن گل باورت بوده ام
خداوند مکری اگر، بنده نیز/مددکار پیغمبرت بوده ام
شب و روز از بهر تحمیق خلق/به محراب و بر منبرت بوده ام
مدیدی است در باغ وحش جهان/تو لوطی و من عنترت بوده ام
برابر به خاک رهم کرده ای/اگر روی سر افسرت بوده ام
اگر یار شاطر نبودم کجا/گر انبار بر خاطرت بوده ام؟
به اوج جنون هم اگر رفته ای/همانا که بال و پرت بوده ام
گشودم به رویش در دوستی/کجا دشمن مادرت بوده ام؟
خدا را سپاس آبرومندتر/هم از شوهر خواهرت بوده ام
همان باجناقی که فامیل نیست/و می گفت من نوکرت بوده ام
لب تشنه محروم از آبم مکن/که من مرد نان آورت بوده ام
اگر هیچ اگر پوچ اگر حذف و محو/در این سال ها شوهرت بوده ام
تو گاه اینور و گاه آنور شدی/ولی صاف پشت درت بوده ام
به هرجا که فرماندهی کرده ای/مسلّم که فرمانبرت بوده ام
پس ای زن ببخشا، طلاقم مده/خبرهای تلخ فراقم مده!
شاعر : عباس خوش عمل کاشانی
ارسال نظر به عنوان مهمان