امروز:
پنجشنبه - 30 فروردين - 1403
ساعت :

 اهواز/ حبیب خبر- نوید قائدی: 

 میلیون ها سال طول کشید تا اکوسیستم کره زمین به حال تعادل و تکامل رسید و انواع چرخه های مواد و جانداران به بهترین وجه ممکن شکل گرفت؛ اما بعد از ورود انسان به طبیعت و دخالت در چرخه ها موجودیت زنجیره های حیاتی و معدنی به خطر افتاد و کم کم آثار آن بر طبیعت نمایان شد.

 از مخرب ترین نمونه های دستکاری انسان در طبیعت می توان به نابودی جنگل ها، ساخت سدهای بزرگ و تغییر رژیم رودها، افزایش کربن جو و گرم شدن کره زمین و ایجاد کشاورزی های شدید صنعتی اشاره کرد.

 شوربختانه در کشور ایران کلکسیونی از تمام مخاطرات زیست محیطی، سیاست های غلط در بخش کشاورزی و حرکت هایی که موجب بیابان زایی شده اند، در چند دهه گذشته انجام شده است.

 مانند گسترش صنایع نفت و گاز و پتروشیمی با کمترین توجه به طبیعت، تغییر رژیم رودها و منابع آب، تخریب تالاب ها و آلودگی مضاعف در بیشتر شهرهای کشور نمونه هایی از این مصادیق است.

 برای برون رفت از شرایط بغرنج فعلی که تقریبا تمام استان های کشور را گرفتار کرده و در حال افزایش است، باید تمام ارکان توسعه کشور مبتنی بر رویکرد پایداری تدوین شود، در رویکرد پایداری دیدن افق های بلند مدت، روش های علمی، همگام شدن با طبیعت و ساختارهای طبیعی و آموزش های وسیع انسانی از اصول اولیه محسوب می شوند.

 در بعد کشاورزی توجه به روش های منسوخ افزایش عملکرد در هکتار که تنها با دید اقتصادی صورت می گیرد، منسوخ و بی اساس شده است، قرار نیست با فشار بر طبیعت و نابودسازی آن فقط به فکر تامین قوت امروز بود، پس سهم آیندگان این مرز و بون چه خواهد شد؟

در بعد بیابان زدایی، فکر واهی و غیر کارشناسی سنوات قبل مانند مالچ پاشی های نفتی یا کاشت درخت تنها راهکار نیست.

لازم است به روش های دقیق علمی- که توسط محققان بوم شناس در سطح نقاط بحرانی جهان برای مقابله با بیابان زایی و ترمیم مراتع و بیشه زارها و جنگل ها به کارگیری شده است- توجه شود.

بررسی های میدانی نشان می دهند در چند دهه گذشته، به جز تقویت بخش های آبخیزداری که کار شایسته ای است، در زمینه های دیگر عملکردها مثبت و رضایت بخش نبوده است.

در زمینه کشاورزی، بدون تغییر سبک زراعت و باغداری و دامپروری نمی توان از صدمات جبران ناپذیر بر طبیعت برای مثال: (ورود میلیون ها تن کود و سم و ... ) به زمین و منابع آب ها و تخریب های بافت و ساختمان خاک و فرسایش آن جلوگیری کرد.

 قرار نیست به بهانه افزایش تناژ زمین ها را به شوره زار تبدیل و بافت خاک ها را سنگین کرد. ای کاش به الگوهایی پایداری کشاورزی و افزایش تاب آوری کشاورزان در کشوری مانند نیوزلند و استرالیا توجه می شد.

در زمینه بیابان زدایی باید از روش های نوین مانند واترباکس ها برای کشت درختان و جمع آوری مطلوب نزولات جوی یا ذخیره رطوبت هوا (مانند بیشتر استان های جنوبی کشور)، استفاده از فرمولاسیون های جدید مالچ ، استفاده از نیروهای بومی آموزش دیده و استفاده از دام های بومی برای غنا بخشی به کشت ها و ذخیره کردن کربن خاک بهره برد. در بیشتر ایالت های چین و آمریکا و بعضی از کشورهای آفریقایی کارهای مناسبی انجام شده است.

با روش های سنتی و بدون بهره بردن از برنامه های جامع نگر مبتنی بر پایداری و فارغ از استفاده از فن آوری های نوین محال است بتوان تغییرات شگرفی ایجاد کرد.

 در حقیقت کارهایی که انجام می شوند معادل یا حتا کمتر از میزان تخریب زیست بوم و در نهایت سبب روند رشد بیابان ها خواهد بود.

هر سال که بگذرد و اراده ملی برای مقابله با رشد بیابان زایی شکل نگیرد، قطعاً با هجوم ریز گردها و توفان ها و بروز خشکسالی و .... خطرهای زیست محیطی و تعارض های اجتماعی بیشتر و مقابله با آن ها هم سخت تر خواهد شد.

۲۶ خرداد ۱۴۰۱

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید