امروز:
شنبه - 29 ارديبهشت - 1403
ساعت :

 از دیر باز منطقه خاورمیانه یکی از مناطق فوق استراتژیک در دنیا محسوب شده است.

 معادلات در این منطقه سوق الجیشی حداقل در ۴ دهه اخیر دستخوش تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است.

 آنچه مسلم است دگرگونی مذکور هیچ گونه دستاورد اقتصادی و امنیتی برای اغلب حکومت ها و ملت های حاضر در این منطقه نداشته است.

 هنگامی که به تاریخچه سیاسی و اجتماعی کشوری مانند افغانستان می پردازیم ( بعد از جدایی آن از ایران ) می بینیم هیچ وقت روی آرامش و آسایش در این بلاد مسلمان دیده نشده است.

 از جنگ ۳۰ ساله شوروی سابق علیه مردم مظلوم افغانستان که با دلاوری های شیر دره پنج شیر ( احمد شاه مسعود شهید راه آزادی) گرفته تا به وجود آمدن و جولان نهله ها و قرائت های غلط از مکتب پاک و ناب اسلام یعنی طالبان، القاعده و داعش که با خرافه گرایی، بنیادگرایی، تحجر و رادیکالیسم دینی انواع و اقسام زیان های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی در این سرزمین آریایی به بار آورده است. 

 با کمی تامل و تعمق می توان فلسفه وجودی مکاتب نادرست و میلیتاریستی طالبان، القاعده و داعش را زاییده افکار و اندیشه اتاق های خبیثانه دول غربی برای به وجود آوردن موئلفه هایی از قبیل: اختلاف مذهبی، رعب و وحشت، سلب آرامش و امنیت، اختلافات قومی، بهره برداری از منابع اقتصادی و طبیعی دانست.

 باید گفت: اغلب رهبران سرسپرده در این منطقه به دلیل خودکفا نبودن و استفاده نکردن از سرمایه انسانی داخلی، سرمایه گذاری نکردن در تشکیل یک ارتش منظم، آشنا نبودن با فرهنگ جامعه خود، تعامل نکردن با کشورهای همسایه مانند جمهوری اسلامی ایران، نداشتن استقلال سیاسی، وابستگی نظامی به امپریالیسم غربی و غیره با چالش و بحران مشروعیت جدی در تشکیل دولت قدرتمند مواجه هستند.

 ایالات متحده این بار با خروج نیروهای نظامی خود از افغانستان و با علم به اینکه دولت مرکزی یارای مقابله با گروه های مسلح و مخالف با نظام حاکم بر افغانستان ندارد، سناریوی جدیدی را در رسیدن به اهداف شوم خود به راه انداخته تا بتواند هر چه بیشتر از این اختلافات و جنگ های داخلی بهره برداری کند.

  بهروز فرامرزی- کارشناس مسایل سیاسی

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید