نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
اهواز/ حبیب خبر- زینب جلیلیان:
آیین رونمایی و شناخت مجموعه داستان "گاردریل" در کتابخانه مرکزی برگزار شد.
"انجمن قلم شهرزاد" بیست و سوم دی ماه ۴۰۳، میزبان نویسنده هم آسمانی خور، "فریده آقاسیپور" بود.
این نشست- که باحضور و همراهی" وحید کیانی" و " محمد امین کاملی" برگزار شد- به رونمایی و شناخت مجموعه داستان "گاردریل" اختصاص یافت و نویسنده داستان "وهم" را از این مجموعه برای باشندگان نشست خوانده شد.
دیگر داستانهای این مجموعه عبارتند از: "سیاهتر از سکه" ، "گاهی سیگار" ، "گاردریل"، " اختیار" ، "تسبیح دانه عسلی" ، "قلعه دختر"، "پنج کیلومتر"، "چهارشنبه شب" ، "قوری مهری خانم" و "گرگ و میش"
دبیر نشست، با ابراز خوشحالی برای نویسندگان خوزستانی- که در کمیت و کیفیت در حال گسترش هستند- از مکتب جنوب به عنوان مکتبی شناخته شده و در حال گسترش در گسترهی ادبیات یاد کرد و گفت : "نامی پر آوازه به نام مکتب جنوب داریم که در گسترهی ادبیات فارسی زبان بوده و هست."
"فردین کوراوند" درباره مجموعه داستان " گاردریل" گفت: "مجموعهای قصه محور است که در آن روایتها و عناصر داستانی شکل گرفتهاند. به هر روی در نخستین کتابها یکدست نبودن و تنوع و تکثر دیده میشود و این موضوع کار را برای منتقد دشوار میکند.
در چنین مجموعههایی، رفتارهای مدرن و خلاقانه دیده میشود و جاهای دیگری نویسنده به ادبیات کهن متعهد است در کتاب های اولیه این مورد طبیعی است. به هر روی ما به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر آثار کهن هستیم. برعکس داستانِ بلند و رمان که به لحاظ فضا و جنس و تجربهی نویسندگی با رفتار یکسانی مواجه هستیم."
نویسنده کتاب نیز پیرامون گردآوری کتاب و سابقه نوشتن سخن گفت و افزود: " گاردریل" در سال ۱۴۰۰ چاپ شده و بنا به دلایلی رونمایی به تاخیر افتاد و امروز معرفی شده است. این مجموعه شامل ده داستان است و "گاردریل" نام یکی از داستان هاست.
این نویسندهی کنشگر در زمینهی داستان، شعر کودک و شعر بختیاری افزود: در داستانها شاید از دیگر نویسندگان تاثیر گرفتهام. به عنوان نمونه در داستان گاهی سیگار، گفتهاند از "شازده احتجاب" تاثیر گرفتهام. پیش از نگارش این داستان "شازده احتجاب" را نخوانده بودم، پس از آن خواندم.
"آقاسیپور" درباره سبک داستانهای این مجموعه گفت: در این کتاب تلاش کردم از شیوهی سیال ذهن، رئالیسم جادویی، رئالیسم سیاه و سورئال استفاده کنم.
او در پایان گفت: معتقد به مرگ مولف هستم. من همراه با داستانها نیستم بنابراین هر مخاطبی برداشت خود را از کتاب خواهد داشت.
"محمد امین کاملی" نخستین سخنرانِ نشست بود که چون به تازگی کتاب را تورق کرده بود بیشتر از نظرگاهِ مخاطب به واکاوی این مجموعه پرداخت: باید با دقت بیشتری مجموعه را بخوانم اما در برخوردم به عنوان مخاطب و با خواندن چند داستان از این مجموعه شاهد بودم که نویسنده تلاش و تجربهی خود را در جهان داستانی که در ذهن دارد و همچنین آدمها و تجربیات داستانی خود را به یک نوعی نشان میدهد.
این نویسنده درباره داستان وهم که در جلسه خوانده شد گفت: ورود به این فضا و جمع کردن این داستان و مفهوم را در قالب داستان ارایه دادن جسارت بزرگیست.
"کاملی" در ادامه به زبالهگرد در داستان "سکه سیاه" به عنوان انسانی مملو از سیاهی و پایان بندی مرگ در این داستان اشاره کرد و افزود: اصطلاحی در داستاننویسی وجود دارد که به آن رودررویی نویسنده و مخاطب میگویند. اینکه خانم و آقای نویسنده شما یک داستان را در ذهن دارند و آن داستان در ذهن شما شکل گرفته است و حالا وقتی قرار است بر کاغذ پیاده شود و منطق جا میافتد، چند درصد از این یک تا صد را در داستان تان پیاده کردهاید؟
جلسه رونماییست و وارد برخی مسایل مربوط به جلسه نقد و بررسی نمیشوم، اما مخاطب دست خودش نیست، نگاه و انتظارهایی به داستان دارد. هرچند انتظارهای همه را نمیتوانیم برآورده کنیم. اما در همین اندازه که داستان میرفت که تقریبا یک مقداری میرفت به سمت حالت ادبیات دهه چهل و نگاهی که "چوبک" و "ساعدی" داشتند ارایه شود.
کاملی درباره تاثیر نویسنده از پیشینیان گفت: بهقول "ویلیام فاکنر" که میگوید: هر چه داستان داربم برمیگردد به همان ۱۰_ ۱۵ داستانی که در کتاب مقدس بوده است و این شکل و شمایل و زوایای دید و نگاه نویسنده است که تغییر میکند. اینکه از تجربیات آنها بهره ببریم یا داستان مان شبیه داستان بزرگان شود هیچ عیب و ایرادی ندارد. ما روی شانههای گذشتگان خود ایستادهایم و این هیچ عیب و ایراد نیست که داستان مان شبیه این و آن داستان است.
او افزود: استاندارد ذهن نویسنده در جامعه ادبی مدام در حال گسترش است و دست نویسندهی داستان به مرور باز میشود تا منطق و جهانِ داستان خود را در فرمهای مختلف مبتنی بر منطق داستانِ خود استفاده کند. به هر روی برای شخص من این مهم است که نویسنده این تجربه و جسارت را برای به پایان رساندن داستان داشته باشد. وارد شدن به جهان داستانی ساده نیست.
او در پایان افزود: این داستان ها مکتوب شدهاند و از نگاه نویسنده گذشته است. بزرگترین شاهکارها نیز ضعفهایی دارند. باز هم تاکید میکنم تجربه و جسارت برای نوشتن خیلی مهم است و دوباره به خانم آقاسیپور شادباش میگویم که در هر صورت این داستانها را مکتوب کردند و دغدغههای خود را نوشتند.
بخشی دیگری از این نشست به روال هر هفته با داستانخوانی پی گرفته شد که آقای حمیدیان، یکی از اعضای انجمن قلم شهرزاد، داستان خود را به باشندگان نشست ارائه داد.
* سپاسگزاری از فردین کوراوند
"وحید کیانی" سخنران دیگری بود که در ۱۱۱۶ مین نشست "انجمن قلم شهرزاد" سخن گفت. او از "فردین کوراوند" سپاسگزاری کرد و افزود: تلاشهای بیدریغ دوست خردمند و توانمندم که چراغ فعالیتهای ادبی در حوزه شعر را فروزان نگاه داشته و زحمات داستان را هم به دوش میکشد، جای سپاسگزاری دارد.
او در ادامه با اشاره به سال های دور و تجربه یک دهه انجمنداری خود، از زحمت و رنج و دشواریهای برگزاری هفتگی و منظم جلسات گفت و افزود: حالا شما تصور کنید، دو جلسه شعر و داستان، هر هفته و مداوم برگزار شود و مخاطبان خیلی خوبی هم داشته باشد و از آنها هم کم نشود بلکه به آنها افزوده شود.
"کیانی" ادامه داد: از جلسهای میآیم و در دو جلسه دیگر نیز باید حضور داشته باشم. فقط دوست داشتم در این آیین ریگشون یا رونمایی نیز حضور داشته باشم. خانم آقاسی از همشهریهای من است و افتخار میکنم که با ایشان از سالهای دور آشنا هستم. به ایشان تبریک میگویم.
تلاشهای مداوم و کارسازی که ایشان و دیگر دوستان خردمندم در آن اقلیم و جغرافیای تمدنساز و بشکوه تاریخی یعنی ایذه میکِشند، جای افتخار و احترام دارد. به ویژه کسانی که دست به قلم میبرند و آثاری را خلق میکنند. کسی که در این مسیر قرار گیرد و فرصت ایجاد کند برای خود و برای نوشتن که هم به قول دوستان خوانا باشد و هم نویسا، میتواند راهها را به سرعت و با کیفیت طی کند.
"وحید کیانی" در پایان از خانواده "آقاسیپور" به خاطر فعالیت در حوزه فرهنگ و ورزش و همچنین تلاشها و تاثیرات اجتماعی که تاکنون در سطح شهرستان ایذه داشتهاند سپاسگزاری کرد.
در ادامه "پیمان بیرگانی"، تقی جهانبخشی"، " جلال اسفندیاری"، "وحید کیانی" و آقای "آقاسیپور"فراخوانده شدند و با لوح تقدیری از "فریده آقاسیپور" سپاسگزاری شد.
پایان بخش این نشست نگارهای بود که به دست استاد " بابک جاودانه"- که در آخرین یکشنبه دی ماه ۱۴۰۳ با انجمن همراه بود- به یادگار ماندگار شد.
نگاره ها از: امیر عکاشه و بابک جاودانه
ارسال نظر به عنوان مهمان