نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
اهواز/ حبیب خبر- مهناز بهروزیان:
۳۵مین نشست تخصصی انجمن شعر سپید اهواز با مدیریت"علیرضاشکرریز"- که با خوانش شعری از کتاب "بعضی از ما " اثر "مهدی مرادی" همراه بود- ۱۹ دی ماه ۱۴۰۳ در کتابخانه شهیدرجایی آغاز شد:
"آتش فشان های تو مگر کاری کنند/ وگرنه من از این سال های قطبی/جان سالم بدر نمی برم"
در بخش نخست چهار شعر به نقد و بررسی مدیر جلسه و اعضای حاضر در جلسه رسید.
نخستین نفر "نیلوفر عیسیزاده"بود که شعر خود را به نقد کشاند:
"میخواهد برود ماه/توی ه آخرش/تنها بنشیند/گل بکشد..."
در نقد این شعر "علیرضا شکرریز" گفت :در شعر کوتاه به دلیل رعایت ایجاز، هرکلمه نه تنها بار معنایی خود، بلکه معنای یک جمله یا چندین جمله را متبادر می کند. هر چند جمله های ایشان در این شعر (روایتِ) کوتاه نیست اما جزیینگری، تشخص به اجسام، تأویل پذیری و برخورد با کلمه ماه اتفاق تازه ای است که در این شعر رخ داده است. البته بازی با کلمه (ماه) به ویژه حرف آخر این کلمه و شکل تجسمی آن در ذهن مخاطب، متن را تبدیل به تصويری دینامیک کرده است .
"جابر محیط" نیز به تأویلپذیر بودن و مصور بودن این شعر اشاره کرد.
"مجتبی مباشر" در نقد شعر عیسیزاده گفت: در شعر ایشان نوعی تابوشکنی دیدم که هم میتواند خوب باشد و هم به دلیل برهم زدن تقدسات مفهومی، خوب نباشد.
"علیرضا ترابی زاده" در نقد شعر نیلوفر عیسیزاده گفت : به دلیل مضمون تکراری و کلیشه ای کشف هنری اتفاق نیفتاده است.
"سارا شجاعی (سارگل)" از عنصر عاطفه در این شعر سخن گفت: از دیدگاه من معنا در ژرفای شعر اتفاق افتاده و بازی با کلمات کار را عمیق و غیر قابل پیش بینی کرده است.
"مصطفی ممبینی" در نقد این اثر به سورئال بودن شعر اشاره کرد و افزود: در شعر سورئال قدرت تخیل قوی لازم است.
در پایان "استاد "فردین کوراوند" در نقد این اثر گفت: بدنه اصلی کار موضوعی تکراری است که تلاش شده شاعر نگاه به روزتر داشته باشد. در این شعر بیش از معنا به بازی با فرم کلمات و شکل ظاهری آنها توجه شده که از این منظر موفق بوده است.
سپس "جابر محیط"شعر خود را پس از خواندن به دست نقد سپرد.
"هیچ باغی از زاغ تفنگ ها در امان نیست/ باید از چه کسی بپرسم/ دست های قطع شده توی زنبیل سیب چه می کند؟"
در نقد این شعر "استاد شکرریز" گفت: این شعر با رفتن به سوی قطعیت آغاز شده که به شعر آسیب میزند؛ ولی در ادامه به پرسشی برمیخوریم که این نقیصه را برطرف میکند. شعر در تأویل پذیری بعضی کلمات مثل سیب، بازی با کلمات مثل ما و اما موفق بوده است.
او در ادامه گفت: جزیی نگری که از مولفه های شعر امروز و از اجزای زیباشناسی در شعر است در برخی سطرها دیده میشود و سبب سیالیت معنایی شده اما در ضربه ی آخر نیاز به توجه بیشتر دارد چرا که بهتر است شعر با قدرت تمام شود.
"سروش نزاهی" در نقد این اثر به نقطه ی عطف اشعار جابر محیط در لحن و زبان اشاره کرد و گفت: اشراف و آگاهی شاعر به کلمات و لحنی که بیشتر میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند، از ویژگی های شعر اوست. در این شعر با استفاده از بعضی کلمات جنگ را از زاویه دیگری به مخاطب نشان میدهد نزاهی هم معتقد بود شعر در پایان بندی موفق نبود.
"مصطفی ممبینی" در نقد این اثر به فرم دایره وار شعر اشاره کرد. و معتقد بود شعر در سطر منسجم است اما در پیکره عمودی ارتباط شکل نگرفته است.
در پایان نقد این شعر " فردین کوراوند" به شروع غیر منطقی شعر اشاره کرد و با اشاره به اینکه آشنایی زدایی در شعر باید با منطق شعر همخوانی داشته باشه که سبب زیبایی در کار شود.
کوراوند بر این عقیده بود که این شعر از پاراگرافهای جداگانه با مضمون مشترک جنگ نوشته شده اما به همان نسبت از هم دور هستند. و باعث شده شعر در پاراگراف موفق و در طول شعر ناموفق باشد. ایشان در توصیه به شاعر در سرودن شعر بلند گفت باید قدرت و تسلط خود را در نگهداری در فرم عمودی شعر افزایش دهد.
نفر بعد "سهیل سوری" بود که شعر خود را به نقد کشاند:
"درختها را قطع کردند/سیمها را دزدیدند /دیگر کجا قرار بگذارند /دو گنجشک عاشق؟"
در نقد اشعار سهیل سوری، "استاد شکرریز"گفت: جز آخرین اثر بقیه به سمت قطعیت و کاریکلماتور رفته اند اما در شعر آخر همان طور که در بالای این متن آمده، کارکرد جدیدی از کلمه ی تکراری "عشق" اثر را زیبا کرده است.
"استاد فردین کوراوند"نیز با اشاره به کاریکلماتور بودن اشعار بر این عقیده بود شاعر نه بر محوریت مفهوم و نه محوریت پیام خود را مقید نکرده؛ بلکه تلاش کرده هر بند یک کشف تازه داشته باشد.
"سروش نزاهی" هم در نقد خود به اشکال در فرم این اثر اشاره کرد زیرا که در شعر کوتاه فرم اهمیت ویژه دارد .
"امیدرضا عقیلی" گفت: در شعر نباید تعریف حاصل شود بلکه تصاویر باید حرف بزنند.
"فاطمه نوروزی گفت: شاعر از واژه ها هوشمندانه استفاده کرده است.
در پایان این بخش، شعر "آرزو شمسایی" به نقد کشیده شد.
در نقد شعر او ابتدا "مصطفی ممبینی" با اشاره به توانمندی شاعر گفت: در این اثر ارتباط میان قسمت اول و دوم قابل تشخیص و ظهور نبود .
استاد کوراوند نیز در نقد این شعر گفت: درست است که شاعر به مفاهیم توجه داشته اما، در این شعر ما با سه تکه شعر مواجهیم که نتوانسته اند با هم ارتباط برقرار کنند و پیشنهاد کرد شاعر یا شعر خود را به سه شعر کوتاه مجزا کند یا با آوردن عدد، هر قسمت را با پاگرد، به بخش دیگر شعر ارتباط دهد.
سروش نزاهی نیز در نقد این شعر گفت: شاعر از ابتدا تا پایان، فضای خاکستری را حفظ کرده و باعث انسجام مفهومی شده است.
او افزود: در شعر امروز بعضی بندها و نقاط جغرافیایی شعر را باید شکست اما باید طوری این اتفاق بیفتد که موضوع شعر از دست نرود.
در این شعر در بعضی بخش ها شکستی صورت نگرفته که آن را به سمت تقسیم بندی شعر ببرد. نزاهی ذهنیتمندی شعر را بیشتر از عینیتمندی آن دانست که این خود بُعد منفی دارد زیرا که مخاطب دیر به معنا خواهد رسید اما نقطه مثبت شعر را تک معنایی نبودن شعر دانست.
در پایان استاد شکرریز به تضاد میان بعضی کلمات که باعث ایجاد پارادوکسهای زیبایی شده بود اشاره کرد و در ادامه گفت: شعر در بعضی جاها به قطعیت رسیده و شاعر شعر خود را با کسب هر چه بیشتر تجربه باید به سمت عدم قطعیت ببرد.
در بخش دوم این نشست تخصصی- که به شعر خوانی بدون نقد اختصاص داشت- علیرضا ترابی زاده، استاد شکرریز، امل کعبی، شهرام فروغی مهر، فاطمه نوروزی، امید عقیلی، سروش نزاهی، یاس سیلاوی، علی محمدی، سمیه کردی، عقیل موسوی و مصطفی ممبینی به شعر خوانی پرداختند و استاد شکرریز خواند:
" پیراهنم را از بچه گی بزرگ کردم/ اندازه ام نشد...."
در خوش فرجامی نشست، نگاره ای به یادگار گرفته شد تا در آلبوم رخدادهای انجمن باقی بماند.
باشندگان این نشست ادبی: "علیرضا شکرریز، آرزوشمسایی، جابر محیط، علیرضا ترابی زاده، سارا شجاعی( سارگل)، مجتبی مباشر، سهیل سوری، امل کعبی، نیلوفر عیسی زاده، مصطفی ممبینی، رویا حجاریان، شهرام فروغی مهر، فاطمه نوروزی، امید رضا عقیلی، سروش نزاهی، یاس سیلاوی، علی محمدی، سمیه کردی، فردین کوراوند، ربیعی و عقیل موسوی" بودند.
ارسال نظر به عنوان مهمان