امروز:
جمعه - 24 اسفند - 1403
ساعت :

جمع آوری ۴۰۰ هزار پوند مواد منفجره در سوسنگرد

مأموریت شان که تمام شد، هر کدام از بچه‌ها خودشان بودند، یا کمی تغییر پیدا کرده بودند، اما عبدالعلی ناظم پور شده بود "کاکاعلی" و یکی از فرماندهان تخریب قرارگاه. وقتی کسی تازه وارد یگان تخریب می‌شد، نمی‌توانست بفهمد که فرمانده تخریب کیست.

به گزارش حبیب خبر از ایسنا، فرمانده تخریب شدن یعنی قبول یکی از مشکل‌ترین مسوولیت‌های جنگ و پذیرش این مسئولیت «عبدالعلی ناظم‌پور» را فرمانده واحد تخریب لشکر ۳۳ المهدی استان فارس کرده بود.

این لشکر یکی از عملیاتی‌ترین لشکرهای سپاه در زمان جنگ بود. حضور در ۲۲ عملیات بزرگ در دوران جنگ تحیملی بخشی از کارنامه این لشکر است.

واحد تخریب لشکر ۳۳ المهدی، با تقدیم بیش از ۱۵۰ شهید و تعداد  بسیاری جانباز که اغلب از ناحیه دست و پا و چشم  به جانبازی رسیدند از ارکان اصلی این یگان عملیاتی بود.

عبدالعلی ناظم‌پور، دومین فرمانده ی تخریب لشکر ۳۳ المهدی است که درجریان عملیات «کربلای۵» به هشادت رسید.   سال ۱۳۶۰ دو ماه دشت عباس بودند، دلشان حسابی برای بقیه بچه‌ها تنگ شده بود.

عملیات «طریق القدس» هم انجام شد، اما آن‌ها را با این که آمادگیش هم داشتند برای شرکت درعملیات نبردند. تا عملیات تمام شد جمعشان کردند سوسنگرد.

بچه‌هایی که از گروه جدا شده بودند و رفته بودند بُستان برای عملیات هم بودند. یک روز دیدنی و خاطره انگیز بود حالا بچه‌های گروه «شین جیم» همدیگر را پیدا کرده بودند. خنده و ماچ و ملوچ بود که روی چهره‌های شان می‌نشست.

نیروهای تخریب چی دکتر چمران هم آمده بودند. بعد از یک نصف روز جمعشان کرده و بردندشان یک جایی به نام کارخانه ی نساجی و «قرارگاه تخریب جنوب» را تشکیل دادند.

بچه‌ها گروه گروه شدند و ناظمپور هم شد فرمانده یکی از این گروه‌ها. کارشان هم پاکسازی میدان مین‌های عملیات طریق القدس بود.

صبح زود می‌رفتند اطراف سوسنگرد، بستان، دغاغله، سابله، سودانیه و هر جا که میدان مین بود. آنها ۴۰ روز بدون وقفه کارشان همین بود.

 دو تا ساختمان در سوسنگرد دست شان بود که تا سقف مین چیده بودند حسابش که می‌کردی می‌شد ۴۰۰ هزار پوند مواد منفجره.

سه ماه بعد مأموریت شان که تمام شد، هر کدام از بچه‌ها خودشان بودند، یا کمی تغییر پیدا کرده بودند، اما عبدالعلی ناظم پور شده بود «کاکاعلی» و یکی از فرماندهان تخریب قرارگاه.

وقتی کسی تازه وارد یگان تخریب می‌شد، نمی‌توانست بفهمد که فرمانده تخریب کیست. یا باید سوال می‌گرفت یا باید چند روزی صبر می‌کرد تا برنامه‌ای پیش بیاید و فرمانده سخنرانی کند، آن وقت می‌فهمید همان کسی که همراه بقیه سنگر می‌زد و سخت کار می‌کرد، همان که مثل بقیه یک روز شهردار سنگر می‌شد و خیلی تمیز همه جا را جارو می‌زد و سفره پهن می‌کرد، همان لباس خاکی که غذا می‌چید توی سفره، ظرف‌ها را می‌شست، و حتی گل به جمال تان، دستشویی‌ها را تمیز می‌کرد و همه «کاکاعلی» صدایش می‌زدند، آره، همان فرمانده تخریب است.

منبع:

کاکا علی، خاطرات شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر33 المهدی (عج)، نویسنده:ایوب پرندآور

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید