امروز:
جمعه - 10 فروردين - 1403
ساعت :

 سال هاست تلاش دارم تا شايد بشود قطره‌ای از دريای بيكران حيات مولاي مان علی بن ابيطالب - امام اهل حقيقت- را با استناد به منابع تاريخی به تصوير بكشم اما بيهوده است؛ چون نه دلم رضا می‌دهد و نه جرات اش را دارم.

 بسيارند نوشته‌ها و مستنداتی كه هر مشتاق اهل مطالعه‌ای می‌تواند با مراجعه به اين منابع كسب فيض نموده و بهره‌ها ببرد؛ لذا به‌دوراز هرگونه نقشه راه تصميم گرفتم به دل تيره رجوع و با عنايت به حافظه ضعيف و عقل سخيف خود و تركيب آن با مكنونات قلبی مطالبی را به‌اختصار بگويم و بنويسم تا در حوصله خوانندگان بگنجد و نوشتار از حالت کلیشه‌ای خارج شود. باشد كه ان شاالله به مدد فيوضات مولاي مان و ثمرات اين ايام فرخنده منشأ تغيير اميال اخلاقی و مشی‌ها شود. باشد كه قدری از تألمات روحی و قلبی‌ام كاهش یابد و احساس دين و وظيفه شرعی و عرفی‌ام را اقناع کند.

 ایام شهادت امام شيعيان و آزادگان جهان مولود كعبه، آن اسوه تقوا و استواری و اخلاق، بزرگ‌مردی كه دوست و دشمن به حسن خلق، شجاعت، جوانمردی و بزرگی منش او اذعان دارند و به قول استاد شهريار:" نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت؛ متحيرم چه نامم شه ملك لافتی را"

 کم‌ ایامی نيست كه بتوان به‌سادگی با چند پيامك و نوحه و خطابه از كنار آن گذشت. شيعه بزرگ‌مردی چون حضرتش بودن بعيد می‌دانم تنها به گفتار و رفتارهای نه‌چندان مطلوب اين روزهای ما باشد. بلكه لازم است با تأمل، تدبر و واكاوی در رفتار و گفتار فردی و گروهی خويش را در جامعه‌ای كه خود را به نام شيعه ايشان متبرك ساخته است تلاش‌های وافر نمود.

برای ادای وظيفه و مسووليت شيعه بودن بايد از گفتار لسانی خارج شد و با سعی و مجاهدت در اندرون دل آن‌هم با عشق و اعتقادی راسخ به وظايف و فرمان‌ها الهی عمل نمود. آن صراط مستقيم و اسوه‌های حسنه‌ای كه رب‌العالمین در قرآن كريم همگی مسلمين را بدان‌ها فراخوانده، قطعاً برترينش علی بن ابيطالب است و ما اگر بصير و هشيار باشيم چه خوش گوهر و گنجینه‌ای در اختیارداریم اگر قدرش را بدانيم.

 بايد اعتراف كنم: پرسشی مدت‌ها ذهنم را به خود معطوف و مشغول داشته كه عاجزانه جوابش را نمی‌دانم و صادقانه عرض کنم اگر در جامعه‌ی امروز ما كه ملقب به شيعه مولاي مان است - يعنی رهروان راستين منش ايشان - به نظر شما چنانچه حضرتش حضور داشت با اين اوصاف و رفتار و منش ما - با تمامی شيعيان كشور اعم از مردم عادی تا مسوولان- چه رفتاری می‌کرد و چه می‌گفت؟ آيا لحن و گفتار ايشان گلایه‌آمیز و مكدر بود يا بالعكس زبان حضرتش امروز به تعريف و تمجيد جامعه ما باز بود؟

 قضاوت بی‌جایی ندارم كه با استدلال همراه باشد؛ كرامتی هم ندارم كه مبتنی بر شهود باشد؛ فقط عقل سخيفی دارم كه استنباط می‌کند دل حضرت با ديدن چنين جامعه‌ای كه ملقب به قرآن و اسلام و شيعه است مكدر می‌شد. آيا رفتارهای حاكی از بی‌اخلاقی‌های اجتماع كه در تمامی ابعاد رخنه کرده، خوشايند جامعه شيعه است؟

 دلم می‌خواهد با سوز و گداز فرياد كنم که ‌ای دوستان، همشهريان و هم‌میهنان عزيز من! بياييد قدری به خودمان بياييم كه شايد فردا دير باشد. ای‌کاش قدری فرصت تنهايی و خلوت مهيا شود -كه اين روزها كمتر داريم- تا به‌ دوراز هرگونه تجزیه‌ و تحلیل و علوم دانشگاهی به دل خود مراجعه‌ی صادقانه‌ای داشته باشيم و از خود بپرسيم آيا از وضعيت فردی و اجتماعی جامعه امروزمان دل‌خوشی داريم؟

 نياز به جواب نيست كافی است در خفا جواب را به دل گفت. چنانچه اين نتيجه حاصل شد كه راه درست و طريقت صحيح در پيش روی ما و جامعه است كه جای بحث و چاره‌ای نمی‌ماند اما اگر دل تنهای ما فهميد كه راه سخت و نامعلوم و ناصواب است، پس چه بايد كرد؟

من و شما به هيچ، اما اخلاق آینده‌ی فرزندان مان چه گونه خواهد شد؟ آیا باید دست روی دست گذاشت؟ چه تدبيری بايد انديشيد؟ فقط بايد چشم‌انتظار مسوولان فرهنگی و اجتماعی جامعه بود تا برای مصایب و مشكلات جامعه اكسيری تهيه و نسخه‌ای بپيچند يا به دنبال جواب در كدام كتب علمی و روانشناسی و جامعه‌شناسی گشت؟

هیهات! به قول شاعر بزرگ ایرانی مولوی علیه‌الرحمه: "سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد/ آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا می‌کرد/ گوهری كز صدف كون و مكان بيرون بود/ طلب از گمشدگان لب دريا می‌کرد" مگر نه درآیات روشنگر قرآن ما را به پيروی از رفتار و گفتار اسوه‌های حسنه فراخوانده‌اند؟ مگر ما مسلمان و شيعه علی نيستيم؟ آيا شناخت ابعاد كوچكی از زندگی حضرتش برای ما آن‌هم در كشوری كه كتب فراوان، فيلم و سريال و خطابه‌های گوناگون در باب فضايل اخلاقی ايشان بسيار است كار سختی است؟

خير كه سخت نيست فقط همت و تلاش می‌خواهد تا ابعاد حقيقی منش و اخلاق و رفتار مولاي مان را بشناسيم و به‌عنوان معيار و ميزان در زندگی بدان عمل کنیم و اگر هم شد با گفتار و رفتار خود در ميان خانواده، فرزندان و دوستان و همشهريان فرهنگ حقيقی زندگی اسلامی شيعی يعنی همان صداقت، عدالت، مهربانی، برادری و برابری و... را اشاعه و ترويج دهیم.

 به‌جرات و شهامت می‌توان گفت: كليد حل معمای بزرگ مسایل و مشكلات اخلاقی امروز جامعه ما لزوم رجوع به سيره عملی زندگانی حضرت است. بايد صادقانه و عاشقانه در گفتار و رفتار به دنبال آن بود در غير این صورت يافتن حقيقت بسيار سخت خواهد بود.

نويد قائدی/۱۴ اردي بهشت ۱۴۰۰

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید