*خبرگزاری تسنیم از اهواز نوشت: مدیرکل شهرک های صنعتی خوزستان گفت: بیش از ۴۰۰ شرکت و واحد صنعتی در صنعت نفت و گاز فعالیت می‌کنند که صنعت نفت باید سریع تر مطالبات این شرکت ها را پرداخت کند تا بیش از این متضرر نشوند.

سي سي بي اهوازي هم گفت: بي شك اگر چهارتا مديركل يا به عبارت بهتر و درست تر، مديرعامل مثل همين مديرعامل شهرک های صنعتی خوزستان داشتيم كه به جاي پرداختن به امور حوزه مسووليت خود- كه چه كرده و چه مي خواهد بكند كه شركت ها و واحدهاي صنعتي با تمام ظرفيت به كار توليد و ارايه خدمات مشغول باشند و بيكار نباشند- بروند يا اصلن در پشت تريبون مراسم روز صنعت آن هم سالي يك بار در حالي كه هيچ مسوول صنعت نفتي هم وجود نداشته باشد؛ از مطالبات صنعتگران خوزستانی سخن بگويد؛ خيلي خيلي هنر كرده اند!

مگر هر مديري مي تواند پا توي پوتين(با ولادیمیر پوتین رييس جمهوري فعلي روسيه اشتباه گرفته نشود) صنعت نفت يا شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب بكند و از دست اندركاران اين شركت بخواهد مطالبات صنعتگران خوزستانی را پرداخت کند؟! آن هم مطالبات بيش از 400 شركت و واحد صنعتي!!

البته نگارنده اين اين تركيب بيش از 400 شركت و واحد صنعتي چيزي سر درنياوردم و فكر مي كنم اين تعداد شركت و واحد صنعتي مثل تعداد شكرهاي در داخل يك گوني 50 كيلويي باشد كه نتوان آن ها را شمرد! هرچند كه باز شكر را كيلويي محاسبه مي كنند و براي مثال مي گويند: پنجاه- ده يا پنج كيلو. حتا نيم و ربع را هم مي توان برشمرد اما چه گونه مي شود كه اگر بيش از 400 شركت داشته باشيم؛ نتوانيم بگوييم 410 يا 413 يا 405 شركت و واحد صنعتي!؟ شايد هم اگر بگوييم از ما خرده بگيرند كه چرا خرده هاي عدد رند 400 را مرقوم يا ذكر كرده ايد كه در اصل پرستيژ كار اين است كه خرده ها(!) را نگوييم و همان بيش از 400 را اعلام كنيم كه بيش تر روي مان حساب باز يا مفتوح كنند!

البته نه تنها در صحبت هاي اين مديرعامل كه حتا در سخنان رييس جمهوري گرفته تا به پايين اين "بيش از" آنچنان رواج پيدا كرده  كه حتا ديده ام يك مدير يا رييس سازمان از تركيب بيش از ده قلم استفاده كرده كه در حقيقت مي توانسته بگويد: يازده يا دوازده يا 13! شايد هم چون عدد 13 نحس بوده گفته اند: بيش از ده تا!!

انگاري افتاديم در دام بيش از و اجازه هم نمي دهد كه بيرون بياييم و بپردازيم به سخن صريح مديرعامل شهرک های صنعتی خوزستان خطاب به صتعت نفت كه خواستار تسريع در پرداخت مطالبات شرکت هاي زيرمجموعه اش شده است.

آري! همان كه هر مديري سالي يك بار آن هم در روزهايي كه براي دستگاه هاي شان درنظر گرفته اند بيايد و از حقوق شركت ها و واحدهاي صنعتي يا كشاورزي يا خدماتي يا تعاوني يا هرچيزي ديگري دفاع كند و سپس برود تا سال بعد و دوباره روز از نو و روزي از نو خيلي خيلي كار پسنديده و فوق العاده اي انجام داده كه فكر نكنم در كل كشورهاي جهان و حتا در ديگر كره هاي آسماني هم ديده يا شنيده باشيم!!

به راستي كه بايد قدر چنين مديراني را كه از پشت تريبون دستگاه اش، دستگاه دولتي از جمله شركت ملي مناطق نفتخيز را- كه در خوزستان خود يك دولت مستقل است و حريف هم ندارد و پاسخ گوي هيچ كس يا دستگاهي هم نيست- خطاب قرار مي دهد و از آن ها مي خواهد كه به وظايف شان در پرداخت مطالبات بيش از (!)400 شركت و واحد صنعتي تسريع كنند؛ دانست. اگر بتوانيم اين عزيزان روي سر بگذاريم و حلوا حلوا كنيم؛ كه خيلي خوب خواهد بود و حتمن يادمان خواهد افتاد كه همه چی آرومه؛ ما چقد خوشحاليم! پیشم هستی حالا؛ ما به خود می باليم!!