امروز:
يكشنبه - 16 ارديبهشت - 1403
ساعت :

بچه نفتون در حالی که یک بطری شیر رامک در دست چپ دارد و یک بطری شیر کاله در دست وارد ایستگاه نشاط می شود و یک جوری خود را روی صندلی ولو می کند که انگاری چاه نفت شماره یک مسجدسلیمان از شیر خشک شده است!

نگاهی به قیافه درهم و برهم بچه نفتون می اندازم و می گویم: ها! چه خبر؟! کشتیات غرق شدن یا چاه هات خشک؟!

بچه نفتون آن چنان آهی از ته دل می کشد که این بار او را جای فرهاد می گیرم و با خود می گویم حتمن شیرین اش را از دست اما با صدا در آمدن بچه نفتون درمی یابم:

- دست به دلم نذار استاد سی سی بی اهوازی که آبه!

می گویم: حالا کی می خواد دست به دلت بذارد؟! اگرم قصدی داشته باشیم دستی به شیرهات می زنیم که سفت گرفتی شون و انگاری آب حیات خریدی!

نگاهی معنی دار به چشم هایم می کند و می گوید: آب حیات کیلویی چند؟! فعلن شیر از هرچه آب حیات حیاتی تره!

تبسمی می کنم و می گویم: حالا چرا دو شیشه شیر گرفتی؟! خیلی مصرف داری؟!

بچه نفتون که همین چند لحظه پیش مثل یک آدم درب و داغون و خسته و کوفته روی صندلی لم داده بود مثل قرقی بر می خیزد و می گوید: شیر گرفتم که بیارم نشونت بدم تا دریابی که چقدر تولید کره زیاد شده!

- تولید کره؟!

بچه نفتون که لپ های نداشته اش انگاری به شکل تبسم درآمده اند می گوید: بله استاد! این روزا خیلیا دارن از تولیدات و خدمات شون کره می گیرند و تنها مصرف کنندگانن که آبم نمی تونن بگیرن اما باید بابت آب هزینه بدن!

می گویم: واضح بگو که جریان چیز است؟

بچه نفتون دوباره روی صندلی می نشیند و شیر بطری کاله را توی بغل اش می نشاند و دستی روی بطری اش می کشد و انگاری دارد نازش می کند و سپس بطری رامک را برمی دارد و نشانم می دهد و می گوید: "استاد این شیر باصطلاح پرچرب تا ده روز پیش 4700 تومن بود اما حالا شده 5700 تومن! "

می گویم: خب؟

سپس شیر کاله را بر می دارد و شیر رامک را در بغل اش می گذارد و روبه رویم می گیرد و می گوید: این شیر پرچرب هم 4700 تومان بود اما حالا شده 6500 تومن و شیر کم چربش هم 6000 تومن! خب به نظر تو من و تو چه آبی توی سرمون بریزم که هزینه نداشته باشه!؟

می گویم: چه طور شده که این طور شده؟!

می گوید: تصمیم کارگروه تنظیم بازاره که شرکت های تولیدی قیمت شیراشون رو بردن بالا اما نه به اندازه قیمت هایی که این کارگروه اعلام کرده بلکه گران تر! برای مثال: شیر با چربی ۳ و ۲ دهم درصد باید ۵ هزار ۴۰۰ تومان به فروش برسه اما نمی رسه!  چون دست بسیاری کوتاه است و به شیر نمی رسه؟! تازه! قیمت روی بطری شیرا رو برات خوندم که...

می خندم و می گویم: ای کلک! پس چه طوری دست تو به شیر رسیده اونم به دو بطری؟!

بچه نفتون حالت جدی به خود می گیرد و می گوید: استاد! مو این دو شیر رو قرض گرفتم تا بیارم نشونت بدم و بعد برم بذارمش توی یخچال مغازه پگاه آقای شاولی.

می گویم: تا اونجا که مو اطلاع دارم و گاهی شیر می خرم در یک سال گذشته چند بار قیمت شیر بالا رفته و کسی از مسوولان هم حرفی نزدن و انگاری اهل شیر خریدن و شیر خوردن نیستن!!

بچه نفتون دوباره از روی صندلی بلند می شود و می گوید: استاد! قیمت شیر در سال گذشته 3500 تومن بود و امسال از 5700 تا 6500 تومن شده یعنی حدود دو برابر! مو نمی دونم چه طور می شه که ای طور می شه؟! یعنی در یک سال گذشته که چند بار قیمت شیر بالا رفته تصمیم کارگروه تنظیم بازار بیده یا خود کارخونه دارا از بی نظارتی دولت سواستفاده کرده و قیمتا را بردن بالا؟!

حقیقتن در پاسخ به بچه نفتون در می مانم و می گویم: حالا برو شیرا رو تحویل بده تا بعد ببینیم چه طور شده که ای طور شده یا این که چه طور نشده که ای طور شیر تو شیر شده؟!

 

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید