امروز:
جمعه - 14 ارديبهشت - 1403
ساعت :

من جهانبخش کردی‌زاده هستم نه بخشو!

 

 فرزند جهانبخش کردی‌زاده با شکست سکوت ۴۴ ساله گفت: اسم پدرم در شناسنامه جهانبخش بود و در خانه او را «بخشی» صدا می‌زدند تا اینکه در فیلم اربعین ساخته ناصرتقوایی نام پدرم در تیتراژ «بخشو» قید شد، او به هیچ عنوان از این اسم خوشش نمی‌آمد...

 

آغاز محرم امسال مصادف شد با سالروز فوت کسی که بوشهری‌ها محرم را با صدای او می‌شناسند؛ مرد شماره یک نوحه‌خوانی بوشهر که اگر چه سال‌ها از فوتش می‌گذرد و بعد از او نوحه‌خوانان زیادی پا در مرکز حلقه‌های سینه‌زنی گذاشتند اما هرگز نتوانستند قله‌هایی که جهانبخش کردی زاده در نوحه‌خوانی درنوردید را فتح کنند.

 

جهانبخش کردی زاده مشهور به «بخشی» در سال ۱۳۱۵ در محله باغ ملای بوشهر متولد شد، نامش به سرعت با داشتن حجم صدای کم نظیر، زنگ حزین، نوای گیرا، اوج و فرودها و تحریرهای بی‌نقص‌اش نقل محافل و مجالس شد.

 

به گزارش ایسنا، اگر چه عمر کوتاهی داشت اما استعداد بی‌نظیر و هوش موسیقیایی‌اش نام او را در تاریخ عزاداری جنوب جاودان کرد.

 

ادعای استادی بر بخشی

علیرضا کردی‌زاده در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: بعد از فوت پدرم خاطرات و داستان غیر واقعی زیادی نقل شد از چگونگی خوانندگی پدرم تا مطرح شدن نام اساتیدی که اصلا وجود نداشت. جهانبخش کردی‌زاده هیچ استادی در نوحه‌خوانی نداشت و همه عملکردهای خوبش ناشی از استعداد ذاتی و هوش موسیقیایی خودش بود. تنها آقای مهیمنیان‌پور نوحه‌ها را در اختیار پدرم می‌گذاشت.

 

وی ادامه داد: از نظر فنی پدرم تاثیر زیادی در تغییر سبک و سیاق نوحه‌خوانی بوشهری گذاشت. برای فهم بهتر این موضوع کافی است به نوارکاست‌های نوحه‌خوانان قبل از پدرم مثل حاج سید علی مهیمنیان یا محمد شریفیان گوش کنید تا بهتر متوجه شوید که پیش از او، توجهی به ریتم، ترتیب و جانمایی نوحه‌ها نمی‌شد. مرحوم کردی زاده با هوش و استعداد موسیقیایی خود توانست نوحه‌ها را ترتیب بندی، جانمایی و به اصطلاح آن‌ها را "شسته رفته" کند.

 

فرزند جهانبخش کردی‌زاده تصریح کرد: در زمان کودکی پدر من، فرهنگ غالب منطقه به مراسم مذهبی علاقه نشان می‌داد و به همین دلیل همیشه همراه پدربزرگم با توجه به نزدیکی محل زندگی‌شان (محله باغ ملا) به امامزاده عبدالمهیمن، برای شرکت در مراسمات به این محل می‌رفتند.

 

کردی‌زاده یادآور شد: آقای "سید علی مهیمنیان" که نوحه‌خوان وقت امامزاده عبدالمهیمن بود، تعریف می‌کرد: "در ایام محرم، کودکان در محوطه بیرونی امامزاده مشغول بازی می‌شدند، اما یک کودک ۷-۸ ساله از اول تا آخر مجلس در گوشه مجلس، چهارزانو کنار پدرش می‌نشست و با دقت مراسم را گوش می‌داد. رفتار این کودک با سایر همسالانش متفاوت بود، از همین رو یک بار از او پرسیدم که کیست و از کجا می‌آید. کودک پاسخ داد اسمم بخشی است، از محله باغ ملا می‌آیم و پسر مفتاح هستم. بار دیگر از او پرسیدم چرا با بچه‌ها بازی نمی‌کنی که در پاسخ گفت: به خواندن شما علاقه دارم. "

 

وی اضافه کرد: سال‌های بعد مادربزرگم تعریف می‌کرد که مرحوم پدرم در دوران کودکی، بچه‌های هم سن و سالش را جمع می‌کرد و برایشان نوحه‌خوانی می‌کرد.

 

آغاز یک صدای ماندگار...

فرزند نوحه‌خوان مشهور بوشهر خاطرنشان کرد: این علاقه آنقدر شدت پیدا می‌کند که از سن ۱۵ سالگی، پدرم باز هم به سراغ سید علی مهیمنیان می‌رود و یکسری نوحه از او می‌گیرد و برای نوحه‌خوانی تشویق می‌شود.

 

کردی‌زاده گفت: پدرم یک سال و نیم در یکی از مساجد محله "تنگک رئیسی" نوحه‌خوانی می‌کند، سپس برای خدمت سربازی عازم گناوه می‌شود و در زمان سربازی نیز نوحه‌خوانی می‌کند تا زمان بازگشت به بوشهر به پختگی خاصی می‌رسد.

 

وی یادآور شد: در یک مدار آردی (آسیاب) متعلق به "حاج حبیب فیوض" به عنوان دخل دار مشغول به کار می‌شود و چون صدای خوبی داشته، از او دعوت می‌شود در محله دهدشتی (یکی از ۴ محل قدیمی بوشهر) شروع به نوحه خوانی می‌کند.

 

فرزند جهانبخش کردی‌زاده افزود: در آن دوره پدرم علاوه بر مسجد دهدشتی، در مساجد محلات صلح آباد، سینگر (حاج مندلی)، جفره و در مقطعی در مسجد توحید (مسجد برازجانی ها) نیز نوحه‌خوانی می‌کرده. در چنین شرایطی او آنقدر زمان کم می‌آورد که به بانی مسجد برازجانی‌ها گفت، چون مسجد شما سر خیابان است، هر نوحه‌خوانی که بیاید عاشقان امام حسین(ع) در مراسم شما شرکت می‌کند، پس بهتر است من به مساجد دیگر بروم.

 

کردی‌زاده بیان کرد: نوحه‌های زیادی از «ناخدا عباس» و یا افراد دیگر وجود داشت، اما ایشان نوحه‌هایی را انتخاب می‌کرد که از لحاظ ملودی و شعر قوی بودند و همین باعث می‌شد که بتواندین این نوحه‌ها را سال‌ها، با حجم و گیرایی صدایش تکرار کند و تا امروز نیز در مساجد و رسانه‌ها از این نوحه‌ها استفاده می‌کنند؛ نوحه‌هایی که هیچوقت کهنه نمی‌شوند.

 

وی عنوان کرد: به جز نوحه خوانی، ایشان به مرثیه خوانی نیز می‌پرداختند و در انتخاب شعر بسیار وسواس داشتند. آن زمان زیباترین شعرها را از کتاب‌هایی مثل "خزائن الاشعار" اثر آقای جوهری و دیگر کتاب‌های مذهبی وقت گلچین می‌کرد و با یک ملودی از خودش، آن‌ها را اجرا می‌کرد.

 

 

نگاری که به مکتب نرفته ملا شده بود

فرزند نوحه‌خوان مشهور بوشهر تاکید کرد: اساتید موسیقی معتقدند، امکان ندارد کسی که دوره ی موسیقی ندیده باشد، و بتواند دستگاه‌های موسیقی، شروه خوانی و مصیبت را اینقدر درست اجرا کند.

 

کردی‌زاده گفت: آقای "حسام الدین سراج" سال‌ها پیش به برادرم گفته بود: "پدر شما یک استثنا بوده. فردی که یک گوش موسیقیایی قوی داشته، و در اجرا نیز خارج از دستگاه (فالش) نمی‌خوانده. بسیاری از اساتید سعی داشتند که با تقلید از پدر شما، شروه‌خوانی یا دشتی خوانی را با آن ریتم، آهنگ و گام اجرا کنند، اما موفق نبودند. "

 

وی ادامه داد: خود من نیز قسمتی از این تلاش‌ها را در رادیو شنیدم که آقای "علیرضا افتخاری" سعی داشت همین سبک دشتی را بدون موسیقی بخواند، اما نتوانست.

 

«بخشی» اول و آخر موسیقی بوشهر

فرزند جهانبخش کردی‌زاده تصریح کرد: اگر شما اول و آخر موسیقی سنتی بوشهر را بررسی کنید، به جز "بخشی" حرفی باقی نمی‌ماند. این موضوع را به این خاطر نمی‌گویم که او پدر من است.

 

کردی‌زاده عنوان کرد: یکی از دلایلی که مردم فکر می‌کنند چرا نوحه خوانی اکنون مثل قبل نیست و آن شور و هیجان وجود ندارد، آهنگ‌ها و نوحه‌ها و همچنین نوع اجرای نوحه خوان است. در حال حاضر نوحه خوانی نداریم که قدرت صدایش از آغاز تا پایان نوحه یکسان بماند و در دستگاه اجرا کند.

 

وی یادآور شد: برخی موسیقیدانان بزرگ از نزدیک و برخی دیگر صدای او را شنیده‌اند.  سال ۱۳۵۴ در دوران حیات پدرم خانم «فوزیه مجد» به همراه «محمدرضا لطفی» برای تهیه یک نوار از آیین عزادارای به بوشهر آمدند. یک قطعه از آن نیز ۳-۴ سال پیش وارد بازار شد.

 

پدرم یک خواننده شش دانگ بود

فرزند جهانبخش کردی‌زاده اظهار کرد: پدرم یک خواننده شش دانگ بود که با توجه به ضریب هوشی بالا، شعر را تشخیص می‌داد. تا قبل از ایشان، ترتیب نوحه خوانی مهم نبود و تمام ضرباهنگ دست سینه زن تا رسیدن به زمان "واحد" (سبکی از سینه زنی سنتی بوشهر) به یک شکل بود.

در واحد نیز ریتم اصلا رعایت نمی‌شده است. حتی زمان صحیحِ گفتن کلمه واحد که روی کدام دست باشد نیز از ابداعات ایشان بوده است. به این ترتیب که واحد را زمان فرود پای راست میگفت تا دست خراب نشود و سینه از دور نیفتد.

 

کردی‌زاده خاطرنشان کرد: چاووشی خوانی در زمان سینه زنی نیز از ابتکارات ایشان بود. مرحوم پدرم یک تغییر اساسی در مراسم عزاداری بوشهری ایجاد کرد و همه چیز را در حق آن تمام کرد.

 

وی بیان کرد: در شادی و عزاداری پدرم اجرا داشته است، از تولد و مولودی گرفته تا مرثیه و مصیبت، مولودی. فرقی نمی‌کرد در چه سبکی بخواهد بخواند چه بسا که در فیلم دلیران تنگستان دیدید که پدرم چطور جنگنامه‌خوانی کرد.

 

پسر کوچک مرحوم «بخشی» تاکید کرد: در سطح جهان هم اگر بنگریم نوع حنجره، قدرت و گیرایی صدا سبب جاودانگی افرادی همچون ام‌کلثوم یا استاد شجریان بوده است این افراد با حس زیبا شناسی هر چیزی و هر جایی نمی‌خوانند و این دلیل ماندگاری‌شان شده است.

 

 

«بخشی»  یک شخصیت مردمی بود

کردی‌زاده بیان کرد: در کنار همه این موارد، یک شخصیت مردمی بود و اصلا آدمی نبود که برای پول بخواند، اگر اطرافیان پدرم را نگاه کنید یک قشر پایین دست جامعه بودند و خیلی از درآمدهایی که از این مراسم در می‌آورد هزینه این آدم‌ها می‌کرد.

 

وی یادآور شد: برخی به پدرم گفته می‌شد چرا حج نمی‌روی؟ و پدرم می‌گفت: "حج در خانه‌ام است، " منظور پدرم این بود که دستگری از فقرا از خیلی از زیارت‌ها مقبول‌تر است.

 

فرزند جهانبخش کردی‌زاده تاکید کرد: ماندگاری پدرم نه تنها به خاطر هنرش و صدای استثنایی بلکه یک حنجره خاص، هوش موسیقیایی و شخصیت مردمی بود. سال ۱۳۵۵ یک سال قبل فوت، پدرم یک اتوبوس گرفت، برخی از آشنایان و تعدادی از افرادی که توانایی زیارت مشهد را نداشتند با خرج خودش، در یک سفر ۲۰ روزه به مشهد برد.

 

از ۸ شب تا یک بامداد

پسر کوچک مرحوم «بخشی» عنوان کرد: بعضی از اسطوره‌ها، چهره فتوژنیک خاصی دارند مثل «پله» یا «محمد علی کلی». اما در خصوص پدرم، رنگین پوست بودن او به این خاطر که کسی چهره ی او را نمی‌دید چندان بر محبوبیت و معروفیتش تاثیر نداشت.

 

کردی‌زاده افزود: صدای مرحوم پدرم برای کسانی که تصویر او را هم ندیده‌اند، گیرایی خاص خودش را دارد، ولی برای آن‌هایی که از نزدیک مراسم را می‌دیدند، آن چهره برایشان جذاب بود، ولی به شکلی که رنگ پوست غالب شده باشد، نبود.

 

صدایی خاص، چهره‌ای فتوژنیک

پسر کوچک مرحوم «بخشی» عنوان کرد: بعضی از اسطوره‌های یک چهره فتوژنیک خاص دارند مثل «پله»  یا «محمد علی کلی»  در خصوص پدرم اما رنگین پوست بودن چون کسی چهره او را نمی‌دید چندان بر محبوبیت و معروفیتش تاثیر نداشت.

 

کردی‌زاده افزود: صدای مرحوم پدرم برای کسانی که تصویر را هم ندیده‌اند، گیرایی خاص خودش را هم دارد، ولی برای آن‌هایی که از نزدیک مراسم را می‌دیدند در آن  لحظه، آن چهره برایشان جذاب بود، ولی به شکلی که رنگ پوست غالب شده باشد، نبود.

 

پدرم به هیچ عنوان از اسم «بخشو» خوشش نمی‌آمد

کردی‌زاده تصریح کرد: اسم پدرم در شناسنامه جهانبخش بود و در خانه او را «بخشی» صدا می‌زدند تا اینکه سال ۱۳۴۹ آقای ناصر تقوایی برای ضبط فیلم ''اربعین''  به بوشهر می آید، از فردی نام پدرم را می پرسد و آن شخص از روی غرض شخصی به جای بخشی، ایشان را «بخشو» معرفی می‌کند.

 

وی یادآور شد: سال ۱۳۵۱ وقتی فیلم پخش شد، پدرم خیلی ناراحت شد و گفت آقای ناصرتقوایی اگر کارگردان با اصالتی بود اسم نوحه خوان را دقیق می‌پرسید.

 

پسر کوچک مرحوم «بخشی» عنوان کرد: اسم «بخشو» از همان زمان در بین مردم جا افتاد و پس از معروفیت بیشتر پدرم، برخی گفتند این نام را به عنوان لقب هنری می‌شود در نظر گرفت.

 

کردی‌زاده گفت: در دوره دانشجویی در شیراز دوستی داشتم که می گفت: "می‌خواهم «بخشو» بخوانم، " شروع کرد به شروه خوانی. گفتم میدانی بخشو یعنی چه؟ گفت: "نوعی سبک خواندن بوشهری‌ست. " فکر می‌کرد «بخشو» یک سبک است.

 

آغازی بر یک پایان 

فرزند جهانبخش کردی‌زاده تصریح کرد: در سال ۱۳۵۶ عازم یک سفر زیارتی به مشهد شدیم، در مسیر برگشت، توقفی برای صرف نهار در اکبر آباد شیراز داشتیم. پدرم به سمت نهری رفت تا وضو بگیرد، همان جا حالشان بد شد، خود را به شیراز و منزل دوست پدرم، «آقای شکریان» رساندیم. هر چه مادر و دیگران اصرار کردند پدرم حاضر نشد به بیمارستان برود و همان روز در سن ۴۱ سالگی فوت کرد.

 

کردی زاده خاطرنشان کرد: آن موقع یک بوشهر بود و یک بخشی. نه تنها همه‌ی مردم  چهار محل بلکه از تمام نقاط استان برای تماشای اجرای او به بوشهر می‌آمدند. وقتی خبر فوت پدرم به گوش مردم رسید، مردم از نقاط مختلف استان و حتی از استان‌های همجوار، همچون خوزستان و شیراز در تشییع جنازه پدرم شرکت کردند.

 

وی بیان کرد: مراسم خاکسپاری پدرم یکی از کم نظیرترین مراسم خاکسپاری در بوشهر بود.

 

استاد نوح‌خوانی ما نوارکاست‌ها جامانده از پدرم بود

پسر کوچک مرحوم «بخشی» گفت: در زمان فوت پدرم، امیر برادر بزرگ‌ترم ۱۳ ساله بود. من، علیرضا، پسر کوچک خانواده هم ۱۱ سال داشتم.

 

ما فرصت زیادی برای یادگیری نداشتیم فقط گاهی پیش می‌آمد که پدرم متن نوحه‌ای به ما می‌داد و از ما می‌خواست که بخوانیم. واقعیت این است که مدرس نوحه‌خوانی‌های ما، نوار کاست‌های به جا مانده از پدرم بود.

 

کردی‌زاده تصریح کرد: امیر از سال ۶۱ نوح‌خوانی را شروع کرد. اگر چه صدایی فوق‌العاده، نزدیک به صدای پدر و مورد تایید نوح‌خوانان دارد، اما هیچگاه ادعا نکرده که می‌تواند همچون پدرم باشد.

 

وی خاطرنشان کرد: پدرم علاقه زیادی به مرحوم «ذبیحی» داشت. یکی از اجراهای مرحوم «بخشی» که در مدح امام علی (ع) است، مشابه اجرای مرحوم «ذبیحی» , با تغییراتی است که کار را زیباتر کرده است.

 

مردی که مرزها را در نوردید

فرزند جهانبخش کردی‌زاده تصریح کرد: آهنگ معروف «ممد نبودی ببینی» برگرفته از ملودی نوحه ی «لیلا بگفتا ای شه لب تشنه کامان» است.

      

کردی‌زاده گفت: تاثیر صدای «بخشی» فراتر از بوشهر، کشور و حتی به کشورهای حوزه خلیج‌فارس انتقال داده شده است.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

کاربرانی که در این گفتگو شرکت کرده اند

نظرات (1)

  • احمد

    پنج شنبه 21 مرداد 1400 - پنج شنبه, آگوست 12 2021 5:14:17pm

    خدارحمتش کند.صدای دالنشینی داشت