امروز:
جمعه - 7 ارديبهشت - 1403
ساعت :

این روز ها در کنار ویروس کرونا- که همه چیز رآ تحت شعاع قرار داده است- بگو مگوی اهالی فوتبال  درباره انتخابات فدراسیون فوتبال و مغایرت اساسنامه آن با قوانین فیفا قابل توجه است؛ اما آنچه را می توان به عنوان جمله آخر نگارش،  در ابتدای آن مرقوم کرد، این است که فضای فعلی و آنچه به عنوان گفتمان در فضای کلان فوتبال کشور مطرح است ، به یقین برای آینده فوتبال ایده آل نخواهد بود و در صورت ادامه، تاوان غیر قابل جبرانی پس خواهد داد.

و اما پرسشی که مطرح  است: این همه دعوا برای چیست؟ در فضای فوتبال چه خبر است؟!

التهاب موجود در فوتبال از کجا تزریق و هدایت می شود و می خواهند این فوتبال به کجا ببرند؟

 به یک باره در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال، ندای مغایر بودن اساسنامه فدراسیون  با قوانین فیفا از درون فضای خودی ها، شنیده شد و توجه ها را به خود جلب کرد.

تعجب آنجا بیشتر شد که این فوتبال سال هاست با همین اساسنامه فعلی که متهم به مغایرت با قوانین فیفا است، اداره می شود! و همه از آن حمایت کرده و سال های سال همه می دانستند این اساسنامه مغایر با قوانین فیفا بوده اما هیچ خبری از بگو مگو وتهدید وتعلیق شنیده نشد و همه چیز آن، گل و بلبلی تعریف و تفسیر می شد!

اگر حافظه یاری کند حتما یادمان هست، در همین مدت ریاست جناب کفاشیان بر فوتبال تجربه شد و بعد از آن شاهد تاجگذاری آقای تاج بر فوتبال هم بودیم، اما حالا مغایرت اساسنامه فدراسیون فوتبال با قوانین فیفا رو شد و به فضای بیرون فوتبال و حتی به گوش نامحرمان رسید و همه چیز را تحت شعاع کلامی و پیامی این و آن قرار داد!

پرسش اینجاست: به راستی از این بگو مگوهای تضعیف و تخریب کننده چه طیفی سود خواهد برد؟

آیا با رواج این بگو مگوها، باز هم باید منتظر فرود آمدن یک صاعقه جدید  بر پیکر فوتبال ملی  باشیم؟!

آیا آن بلاهایی که بعد از عزل مهندس صفایی فراهانی و دکتر دادکان یا آن طرح تحمیلی دهه هشتاد که عده‌ای به نام مدیران و متخصصان طالب فوتبال علمی، حرفه ای و آکادمیک، با سو استفاده از عده ای بی سواد و ضد کسوت و سنت و هویت فوتبال ارزشی ورزشی و مدیریت پاک تیمداری را با فوتبال پر حاشیه و مملو از دلالی و رمالی و فساد و نفود نورچشمی های فاقد اصالت و هویت ورزشی فوتبالی عوض کردند، تجربه نشد؟!

آیا باختن در فوتبال و از کف رفتن کرسی های بین المللی بس نیست؟!

اقایان! همه اهالی فوتبال هم اعتقاد دارند که هدایت و مدیریت تیمداری با حکم سرپرستی نه تنها ایده آل نیست بلکه مطلقا مضر و یک نوع بلاتکلیفی تخریبی است. فوتبال ما باید از این مسیر خارج شود و برای رسیدن به ایده ال، با آرامش و تدبیر، باید اقدام به اصلاح و نقد مغایرت ها کرد.

باید برای عاقبت به خیری فوتبال ملی، حمایت و تقویت خرد جمعی را رقم زد نه این که با ترویج اختلافات درونی و به کارگیری ادبیات خارج از عرف مرام ارزشی ورزش، عامل  نور پردازی لیزری به سمت و سوی عمارت نشینان فیفا شویم و به بهانه اصلاح مغایرت ها، فوتبال ملی را نابود کنیم!

باز هم تکرار می کنم: این چنین تفکرات وجدال های کلامی و پیامی ورسانه ای، هرگز به سود فوتبال ملی ما نیست و عاقبت اش ختم به تعلیق است. 

آقایان! بپذیرید فیفا  و کنفدراسیون فوتبال آسیا هرگز دلسوز و حامی واقعی فوتبال ایران نبوده و نخواهند بود و در سال های اخیر بارها به بهانه تحریم ها  بر پیکره در حال جان گرفتن تیم ها فوتبال ایرانی تاختند و با تحمیل میزبانی اجباری در کشورهای ثالث، ثابت کردند حامی و بله قربان گویی دشمنان قسم خورده این ملت بوده و نباید امیدی به آنان داشت. ختم کلام:

به راستی تشنج  و دعواهای موجود در فضای فوتبال فقط برای اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال است؟!

انصافا در این فوتبال بدتر از ویروس کرونایی،  کی حامی است، کی رامی و کی باقی؟!

لطفا بس کنید این تاخت و تازهای اتهامی را که به سود هیچ کس نیست...

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید