امروز:
چهارشنبه - 22 اسفند - 1403
ساعت :

خوزستان همدل؛ مردم و دیگر هیچ! رییس جمهور نیمه نخست بهمن ماه ۱۴۰۳ به خوزستان آمد و پس از دو روز به پایتخت بازگشت؛ مانند دیگر رییسان جمهوری که پیش از او به این استان زرخیز- که از "زر" آن تنها "خیز" برایش مانده که ما مردم بتوانیم در گذران زندگی کم نیاوریم!- تشریف آوردند و رفتند....

 ستایش خداوند که همه کارگزاران ما در چهار دهه گذشته یا در دولت سازندگی بودند یا تدبیر و امید یا بهاری شدند و چند نقطه و با تکیه به ضرب المانند:"خواستن توانستن است" تا آنجا که خواستند، توانستند کارهایی انجام دهند که هم به خود ببالند؛ از اینکه گامی برای دستیابی به پست های بالاتر به دست آوردند و هم در پیکار با دیگر کارگزاران به پیروزی هایی برسند و کوله بار خود را سنگین تر کنند!

 البته مردم هم در این میان با شنیدن سخنان جان‌پرور کارگزاران دلگرم شدند و تاکنون هم دلگرم و همدل مانده اند و حتا سرمای زمستان هم نتوانسته دل های آنها را سرد کند؛ چون کارگزاران مان در سر دادن شعارها و وعده های دلگرم کننده استاد هستند و کاری نمی کنند که نه تیپ استادی شان به هم بخورد نه دل مردم سرد شود و برای همین هم همیشه دم شان گرم بوده است و حتا دیگر به پویش دو درجه کمتر رییس جمهور کنونی هم نیازی نیست!

 البته تر این که در میان مردم خونگرم و همدل، ناخرسندهایی هم وجود دارند که حتا ماست را هم سیاه می بینند چه رسد به این که بخواهند با مردم همدل شوند و در کنار کارگزاران در راه پیشبرد کارها گام بردارند.

اینان همان که کنار گود بنشینند و دستور لنگ کردن بدهند کافی است و دیگر از آنها انتظار بهتری نداریم و نخواهیم داشت. مانند همان هایی که به اسم نخبه و فرهنگی و کنشگر در دیدارهای مردمی دکتر پزشکیان و در میان سخنانش ابراز وحود کردند و نه تنها نتوانستند خود را مطرح کنند که مورد ستایش(!) روشنفکران هم قرار گرفتند....

آری! مردم خوزستان چه در پیروزی انقلاب اسلامی و چه در همکاری با هیات های دولت، همیشه همدل و همراه و هم‌صدا بوده اند که با نیم نگاهی به آیین های گوناگون برگزار شده می توان دید و آفرین گفت....

و اما برویم به سوی رسانه نگاران یا دست اندرکار رسانه که می توانند با گشتن در شهر و روستا و اطراف و اکناف و حتا از توی دفتر کار یا خانه و جست و جو در دنیای خبرها در اینترنت آگاهی خود را بالا ببرند و با پرس و جو درباره موضوعی که می خواهد کار کنند به نوشتن مشغول شوند.

نگارنده باور دارد عملکرد دستگاه ها خبر نیست. مسایل و مشکل های شهرها و روستاها و نیازهای برحق مردم و کم توجهی کارگزاران ارزش خبر شدن دارند.

به راستی این پروژه و طرح هایی که گشایش یافتند و کلنگ هایی که به زمین زده شد نیاز به آمدن رییس جمهور و همراهانش بود؟

آیا با حضور استاندار یا معاونان او یا فرمانداران شهرها و مدیران نمی شد طرح ها را به بهره برداری رساند و برخی طرح ها را هم کلنگ زد. کلنگ هایی که در زمان احمدی نژاد و روحانی زده شده ولی هنوز به بار ننشستند؛ چه سرنوشتی دارند؟!

جناب رییس جمهور وقتی می گوید:"از وضعیت هوای خوزستان خبر دارم" یعنی تنها نیاز به یادآوری و پیگیری مسایل و مشکل ها دارد. نمایندگان مجلس باید مشکل های استان را تا هنگام حل شدن آنها پیگیری کنند. ولی این بزرگواران تلاشگر وقتی یک خودکار هم از دولت بگیرند در فضای رسانه به آگاهی مردم می رسانند!

همچنین چندین گونی نامه و درخواست های مردم جمع آوری شد که شاید همانند زمان دیگر رییسان جمهور در دستگاه ها بایگانی و پس از چند سال دور ریخته شوند!

آمدن ها و رفتن های رییس جمهور و وزیران سود چندانی برای استان ندارد و حتا شیشه خوزستان همدل را هم خدشه دار می کند! و البته در نشست ها دیدیم و خواندیم که اعصاب پزشکیان را خراب کرد و صدایش را هم درآورد!

حرف ها بسیار است ولی به گمانم کافی باشد. چون چیزی که در استان و میان مردم و بسیاری از کارگزاران نمایان است و نیاز به بیان ندارد همین "همدلی مردم" است و خوشدلی مسوولان خدمتگزار(!) که پس از گذشت چهار دهه کار و تولید لشکر بیکاران و تورم و گرانی، تنها به همدلی مردم می نازند و دیگر هیچ!

*حبیب اله بهرامی بیرگانی/پانزدهم بهمن ۱۴۰۳

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید