نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
حبیب خبر- دکتر "حسن دادخواه":
من، دست کم در یادداشتهای رسمی که می نویسم اهل گوشه زنی و کنایه نیستم. در جابه جایی و آمدن و رفتن دولت ها نیز، مخالف تغییر بنیادی در سلسله مدیران میانی و پایین دستی هستم.
در آرزویم که نظام سیاسی حکمرانی در ایران، ضمن آنکه بر پایه نظام حزبی قرار گیرد؛ دو یا سه حزب قوی با اعتقاد به مصالح ملی مشترک و با اختلاف های اندک و جزیی در کشور داشته باشیم که هر کدام به هنگام دریافت بیشینه آرای مردم، در طول عملکرد دولت پیشین حرکت کند نه در عرض و نقطه مقابل آن!
سیستم کنونی رفت و آمدن دولت ها، در تشخیص مصالح ملی، هم باور نیستند و برآمده از احزاب هم نیستند و برنامه مشخص و کارشناسی شده هم ندارند و عملکرد یکدیگر را نیز خنثی می کنند و همه و همه به زیان کشور و مردم است و جز در جا زدن یا عقب گرد یا به هدر دادن منابع با دستاورد اندک، حاصلی ندارند!
وجود دو طیف فکری در عرصه سیاسی موسوم به اصولگرا و اصلاح طلب که نه در قالب احزاب قوی و مستقل بر سر کار می آیند و نه نیروهای هر دو، در فرآیند کار حزبی با تجربه و آبدیده شده اند و نه از حمایت فکری و مالی تعریف شده ای برخوردارند و نیز بدون امکانات برای ارتباط دایم با هواداران و اعضای رسمی خود هستند، شوربختانه نتوانسته در نظام حکمرانی کنونی ایران، در قامت یک نظام منسجم حزبی ظاهر شود و کشور را در چهار چوب یک سیاست مصوب کلی و مثبت و یک برنامه و نقشه راه موثری به جلو ببرد، ضمن آنکه اعضای پارلمان های ایران نیز بر اساس نظام حزبی و منسجم و با پشتوانه رای ثابت و با کیفیت انتخاب نمی شوند!
شوربختانه در نبودن نظام حزبی و فرآیندهای مشخص و آزاد و رقابتی و با رای ثابت از سوی رای دهندگان، دولت ها و پارلمانها که دو قوه از سه قوه کشور را در اختیار دارند، بدون قدرت مردمی، برخوردار از حمایت های قانونی و کنش در چهارچوب های تعریف شده و فاقد نیروهای زبده و با تجربه هستند. از این روی، نظام اجرایی و سلسله ای از مدیران عالی و میانی و ستادی و اجرایی، همواره سرگردان و غیر موثر و جانبدار به سود قدرت های غیر رسمی و فشارهای فراقانونی مشغول کار خویش هستند!
در چنین شرایطی، بدترین برهه و دوران برای نظام اجرایی و رتق و فتق امور روزانه مردم، دوران جابهجایی دولت ها از دو طیف اصولگرا و اصلاح طلبان است و بدترین برهه برای دولت ها، دوره انتخابات اعضای پارلمان است که طیف متفاوت از دولت و متقابل با طیف فکری آن، صندلی های مجلس شورای اسلامی را تسخیر کنند!
در چنین برهه هایی که دولت و نمایندگان مجالس از دو طیف باشند، مشکل های اجرایی دولت ها، چند برابر می شود و میزان دخالت ها در کار دولت و مدیران به بیشینه می رسد و عملا دولت ها از رسیدن به اهداف خود در یک جنگ قدرت، باز می مانند!
دولت شادروان رئیسی به هر حال نماینده رسمی و قطعی طیف اصولگرا و بلکه تا حدودی اصولگرایان تندرو و زیر نفوذ نهادهای بیرون از دولت قرار داشت که در یک حادثه غیر مترقبه و ناگوار، بدون آنکه دوره چهار ساله اول خود را به پایان ببرد و چهار ساله دوم را هم تجربه کند، در سال سوم از دوره هشت ساله احتمالی، به پایان رسید و در تب و تاب این شوک، انتخابات برای برگزیدن رییس جمهور و روی کار آمدن دولت جدید به پیروزی طیف اعتدالی- اصلاح طلب، در یک رقابت تنگاتنگ منجر شد در حالی که حدود نیمی از دارندگان حق رای- که مخالف و منتقد جدی شکل کنونی نظام حکمرانی و روال ها و گفتمان غالب فرهنگی در کشور هستند- در انتخابات شرکت نکرده بودند!
دکتر پزشکیان در رقابت های انتخاباتی، با علم به دشواری های آینده، بر شعار « وفاق»، تاکید کرد که بتواند کشور را از هدر رفتن نیروهای سیاسی و منابع مالی در رقابت های بی حاصل دو طیف، نجات دهد.
او اعلام کرد: از همه نیروهای شایسته بدون لحاظ کردن طیف سیاسی آنان استفاده خواهند کرد تا شاید در کشاکش جابهجایی دولت و تعامل با مجلس شورای اسلامی و نهادهای فرا دولتی، گرفتار منازعات فرساینده نشود!
تئوری « وفاق»، در نبودن نظام حزبی در ایران، شاید بتواند کشور را در برهه های جابهجایی دولت ها و ناهمگونی سیاسی با مجالس، از گزند وقفه و ایستایی و مانع تراشی و خنثی سازی های مرمن نجات دهد؛ اگر چه اجرای وفاق، نیازمند رشد سیاسی همه کنشگران و کارگزاران نظام و داشتن روحیه همگرایی و وطن دوستی و مردمگرایی و احترام به منافع ملی است!
شوربختانه به نظر می آید به رغم تاکید مقام رهبری بر همکاری همه قوا و نهادهای نظام با دولت دکتر پزشکیان و به رغم استفاده ایشان از همه نیروها بلکه با غلبه نیروهای وابسته به طیف اصولگرا در دولت و قوه مجریه، شوربختانه همکاری نیروها و طیف اصولگرا و نهادهای وابسته با آن، کمترین همکاری را با دولت و طیف اعتدالی-اصلاح طلبی در دولت داشته اند و بلکه مشغول به مانع تراشی برای دولت هستند.
ارسال نظر به عنوان مهمان