نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
خوزستان، سرزمین رزمندگان، آزادگان، جانبازان و شهیدان است. سرزمین آنانی که برای دفاع از کشور در برابر دشمنان ایثار کردند تا کارگزاران مان بتوانند در وادی امنیت و نظارت، با آرامش خاطر به کار و تولید و رسیدن به خودکفایی بپردازند و دل و نگاه مردمان دیارشان را شاد کنند.
امروزه مردم خوزستان به این نتیجه رسیده اند که تنها کارگزاران متخصص و متعهدی می توانند با آرامش خاطر در این استان مفید واقع شوند که بومی استان باشند و غیر پروازی تا اندوه خانواده و دوستان و آشنایان زمام امور را از آنان نگیرد.
شوربختانه سال های سال است که پتروشیمی های خوزستان از داشتن مدیران پروازی- که تنها فکر و ذکرشان در پایتخت می گذرد و در هفته دو تا سه روز در جایگاه های مدیریت خود حضور ندارند – رنج می برد. رنجی که نه به گنج می انجامد؛ نه به آرامش و نه نگاه مردمان این دیار را آفتابی می کند.
روی سخن نگارنده در این یادداشت نمایندگان مردم خوزستان در مجلس و وزیر دلسوز و کارآزموده تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
گرامیان! نگارنده با داشتن ۳۳ سال پیشینه مدیریت در بخش تعاونی و ۴۴ سال پیشینه در رسانه های همگانی در خوزستان و کشور به این نتیجه رسیده است که خوزستان نیازمند مدیران بومی کارآزموده، دلسوز و مردمی است. مدیرانی که در انجام امور در استان و کشور صادقانه تلاش می کنند و به خوشنامی هم از آن ها یاد می شود.
در حقیقت خوزستان، معدن مدیران کارشناس، کارکشته و دلسوز است. ظلم است که بی نگاه به معدن استان مان دور دست ها را بنگریم! خوب است یادی از مولانا کنیم که می فرماید: "آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم/ یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم..."
شنیدیم پنج مدیر برای تصدی عنوان مدیرعامل شرکت پتروشیمی امیرکبیر به جناب دکتر میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی معرفی شده است که تنها آقای "رامین شیخیان" مدیر بومی خوزستان است. مدیری که به خوش نامی و کاربلدی آن هم در شرکت های ملی نفت ایران، شرکت نفت و گاز اروندان و شرکت نفت مناطق مرکزی ایران مشهور و محبوب است.
گرامیان محمع نمایندگان خوزستان!
وزیر گرانقدر تعاون، کار و رفاه اجتماعی!
پیشنهاد می کنم: نگاه تان را از راه نادرستی که مدیران پروازی رفتند و خوزستان را تا کنون محروم و بی پناه نگاه داشته اند بردارید و نگذارید آنان در خوزستان "زرخیز"- به ویژه در پتروشیمی ها که تاکنون "زر"ی از آن ها نگاه مردم استان را نگرفت و به پایتخت رفت ولی "خیز" آن باقی ماند برای به کف آوردن لقمه نانی!- تاحت و تاز کنند و مدیران ارزشمند استان مان همچنان در رده های پایین سرگرم کار شوند!
خوب است برای حسن پایان، سری به دیباچه حضرت "سعدی" در گلستان بزنیم که فرموده است:
"ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری/ همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار/ شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری..."
*حبیب اله بهرامی بیرگانی/۲۷ مهرماه ۱۴۰۳
ارسال نظر به عنوان مهمان