نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
ساعت ده صبح چهارشنبه ۳۱ مرداد ماه ۱۴۰۳ از خانه زدم بیرون که نان بخرم. همان نان لواش دولتی که از دانه ای ۶۰۰ تومان به ۷۰۰ رسید؛ ولی آزاد پزان آن را ۲۵۰۰ تومان تحویل شهروندان و روستاوندان می دهند! از کیفیت و کمیت آن چیزی نمی گویم که همچون خورشید ظهر تابستان است!
هوا آن قدر شرجی بود که عرق از سر و کولم پایین می آمد و هیچ دستمال کاغذی هم جلودارش نبود و پرپر و خمیر می شد! در حالی که هم با دستمال کاغذی و هم با سرآستین های بلند پیراهن روشنم عرق گیری می کردم-لطفن با عرق کیشمیش یا چیز دیگری اشتباه نگیرید ما زخم معده داریم!- صدای پیامک گوشی همراهم گوشم را نواخت. دست در جیب کردم و دیدم فرنام "قبض برق اهواز" دارد به بنده دهن کجی می کند!
مبلغ برق مصرفی شما، یعنی خودم را نگاه کردم. ابتدا ۷۵ هزار تومان به چشمم نشست ولی با کمی دقت، دیدم ای دل بی انرژی! نوشته ۷۵۱ هزار و ۴۰۰ تومان! با دیدن این مبلغ که در همه طول و عرض ۶۷ ساله عمرم ندیده بودم، داشتم جوش می آوردم و اگر مسوولی از وزارت نیرو یا توانیر یا همین اداره برق اهواز جلویم بود بی شک یک بلایی سر خودم می آوردم!
آقای دولت! جناب وزیر نیرو! حضرت رییس جمهوری! عالی جناب توانیر! یک بازنشسته دولت که تازه امسال حقوقش به ۱۷ میلیون رسیده- آن هم با ۳۳ سال پیشینه مدیریت در روابط عمومی- توانایی پرداخت این مبلغ هزینه برق را ندارد! آخر مگر نگارنده بجز یگ یخچال فریزر و یک کولر دوتکه 30 هزار و یک کولر ۱۲ هزار که تنها ۱۲ ساعت روشن است و یک ماشین لباسشویی و سه چهارتا لامپ ۱۲ وات ال ای دی چه وسیله برقی دیگری دارد که این همه باید پول به جیب های گل و گشادتان بریزد؟!
آخر این چه سیاستی است که هزینه برق مصرفی امسال مشترکان را با مدت مشابه سال پیش مقایسه و حساب می کنید؟! شاید بسیاری در سال گذشته مسافرت بودند یا به دلایلی از جمله هوای بهتر نسبت به پارسال برق کمتری مصرف کردند.
واقعن نمی دانید هیچ سالی مانند امسال درجه گرمای خوزستان خورشیدی نشد؟! نمی دانید که گرمای هوا به ۵۰ تا ۶۰ درجه هم رسید ولی شما کک تان هم نگزید و تنها راه چاره را در تعطیلی دستگاه ها یا کاهش ساعت اداری و نیز قطع با برنامه و بی برنامه مناطق دانستید و اجرا کردید و البته هزینه های مصرف برق را هم انداختیند بر دوش مشترکانی که حتا در خانه و زیر کولر گازی هم راحت نبودند و مدام پیامک های با انرژی و تهدید کننده چشم های شان را می نواخت و ذهن و دل و جان آن ها را هم استرسی و دلهره آور می کرد!
آقای برق! ۴۵ سال در زمینه ایجاد انرژی کاری نکردید ولی مدام از شهروندان و دستگاه ها خواستید که برق کمتری مصرف کنند! هزینه های این کم کاری و سومدیریت های تان را هم در تولید نکردن برق و نساختن نیروگاه بر گُرده شهروندان انداختید و به روی خودتان هم نیاوردید.
واقعن نمی دانید وضعیت هوای خوزستان و یکی دو استان دیگر در تابستان دست کمی از جهنم ندارند؟! شاید هم جهنم بهتر از خوزستان باشد. کسی که از جهنم نیامده که گزارش بدهد! اگرچه خوزستان سال های سال است که در دیگر فصل های سال هم هوا ندارد و تا حال نشده که هوای یک شهرستان "پاک" باشد!
آقای دولت! آب و برق و گاز و نفت را نمی خواهید در خوزستان و برای خوزستانی ها که در جهنم گرما و آب و هوای بسیار بد باصطلاح زندگی می کنند رایگان کنید؟! عمر خوزستانی ها نسبت دیگر مردم استان ها کمتر است ولی آمار بیماری های شان بیشتر! آمار حوادث و سرقت در خوزستان بسیار است. بیماری "استرس" همیشه یار و یاور(!) خوزستانی ها است و دستاورد آن هم فقر و وضعیت بد اقتصادی و معیشتی مردم است و نبود آب و هوای سالم و بسیاری مسوولان اخمو و همیشه طلبکار که خود را هم نوکر مردم می دانند ولی سال به سال هم با اربابان(!) خود دیدار نمی کنند.
جناب رییس جمهوری! به داد و فریاد مردم خوزستان برسید! شعار بس است! عمل کنید. اگرچه سال های سال است که دیگر ایمان آورده ام: "گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!" تندرست باشید و شاد.
*حبیب اله بهرامی بیرگانی/۳۱ مرداد ماه ۱۴۰۳
ارسال نظر به عنوان مهمان