امروز:
جمعه - 28 ارديبهشت - 1403
ساعت :

هوشنگ نوبخت

 اهواز/ حبیب خبر- هوشنگ نوبخت:

 سال هاست که شهرهای بزرگ دنیا برای فرار از معضل دیوانه کننده ترافیک دست به ابتکارهایی زدند و موفق شدند تا حدودی بار سنگین ترافیک را سبک کنند؛ اما در جنوب غرب ایران زمین و در شهری به نام اهواز هم- که الکی او را کلان شهر نامیده اند- عده ای جو گیر شدند و گفتند بیایید مترو بزنیم!

 ساعت ۱۰ شب پنج شنبه روزی تصمیم گرفتند این کار بزرگ را انجام دهند و شنبه صبح ساعت ۸ آن را تصویب کردند بدون اینکه حتا با خانم های خودشان هم مشورت کنند چون زنان خانه دار هم می دانند که شرایط جغرافیایی اهواز خیلی با مترو همخوانی ندارد.

 بگذریم، مصوبه را روی کاغذ بردند و کلنگ ها را برداشتند و رسانه ها را خبر کردند که از آن ها عکس بگیرند.

 خسته تان نکنم، خدا شاهد است، ۱۷ ساله که هنوز این عکس ها در آلبوم شهرداری خاک می خورند و کم رنگ شده اند از بس از خودشان خجالت می کشند!

 در این میان، کلان شهرهای واقعی هر طوری بود متروها را راه اندازی کردند و آن را هم کلی گسترش دادند ولی ما به واسطه آهی که پشت سرمان بود و خواستیم ادای کلان شهرها را درآوریم هنوز یک "بلست" یا به زبان فارسی، یک وجب از این طرح را قیچی نکردیم (منظورم این است که با قیچی افتتاح نکردیم)

جالب اینجاست که شهرداری لج کرده و به من گوش نمی دهد. من می گویم: این سوراخ بزرگ حفر شده  را تبدیل کنید به شاهرگ فاضلاب و تمام کابل های ضروری شهر را هم از سقف آن رد کنید و به جای مترو  حدود چند سال دیگر که نسل ما دار فانی را وداع گفتند و کسی از افتتاح مترو در اهواز خبر دار نیست، چند خط ترن هوایی خوشگل راه اندازی کنید برای رفع مثلا ترافیک.

چندی پیش یکی از دوستان خبرنگارم در تهران بدجوری پیله کرده بود و پیگیر متروی اهواز بود.

من هم که نخواستم آبروی شورای شهر، شهردار و استانداران ۱۷ سال گذشته مان برود، بادی در غبغت انداختم و به همکارم گفتم: متروی اهواز پیوست هنری و سینمایی دارد.

گفت: چه جالب، چه طور ؟

گفتم: ما شروع پروژه را به صورت بسته و محدود با حضور چند مسوول کلنگ زدیم ولی پایان آن را باز گذاشتیم که هر کس با هر آنچه در ذهن و چنته دارد نسبت به آن تفکر کند.

در حالی که نه خودم فهمیدم چه گفتم و نه دوست تهرانی ام، تلفن را قطع کردم.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید