نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
اهواز/ حبیب خبر- سید مهدي ابوس:
این چه فوتبالی است که ما داریم! انصافا دیگر چه باید نوشت؟ چه بایدگفت؟ به کی باید گفت و از کی گله کرد؟
آیا چیزی مانده است که ننوشتیم؟ تشویقی بود بیان نکردیم؟ نقد و تفسیری هست که یاد آور نشدیم؟
چقدر بنویسیم؟ آن هایی که مي شنوند و می بینند و دل شان پر از دردهای نهفته درون فوتبال است چقدر باید ببینند و تحمل کنند و به امید بزک نمیر بهار میاد صبر؟
این هم از بهاری که سالش قرار بود نکو و سرور فوتبالی باشد! آن ها که باید ببینند و بشنوند و تصمیم گیرنده هستند، چرا نیستند که ببینند یاحداقل بشنوند؟
مگرگوش شنوا ندارند که بشنوند! انگار فضای مستطیل سبز فوتبال تبدیل به مرداب شده و بوی تعفن اش چشم ها را هم کور کرده! به راستي چرا فوتبال مان این چنين رها شده است؟
مگر فوتبال با چه زبانی خواسته خود را بیان میکند که کسی نیست معنی و مفهوم آن را درست ترجمه کند!
حتما شنیدید که استقلال ملاثانی برای برگزاری بازی نتوانست تیم اعزام کند؟ راستی مگر وزیر ورزش در سفر اخیرش به خوزستان در دانشگاه کشاورزي ملاثانی نگفته بود کلیه هزینه پنچ بازی باقی مانده تیم استقلال ملاثانی را وزارت ورزش تامین خواهد کرد! پس چی شد؟
کسی این دستور جناب وزیر را پیگیری کرد؟ کدام مدیر باید پیگیری می کرد؟ مدیر تیم، رییس هیات فوتبال بخش باوی یا هیات فوتبال استان و مدیر کل ورزش و جوانان خوزستان؟
حتما هیچ کدام(کی بود، کی بود من نبودم). خبر دارید نفت مسجدسلیمان با لیگ برتر وداع کرد تا عده ای از خوش حالی نیش خود را تا بنا گوش باز کنند!
آیا میدانید تیم نفت آبادان هم در برزخ سقوط و بقا قرار دارد! کسی می تواند اهالی فوتبال خوزستان را لااقل قانع کند چرا وضعیت فوتبال چنین شده است!
آیا در فضای مجازی خواندید یا تصاویر تيم های فوتبال شرکت کننده درلیگ استان را مشاهده فرمودید که باچه وضعیت اسفباری به مسابقات درون استانی اعزام می شوند؟
باز تکرار میکنیم این چه فوتبالی است که ما داریم؟ آن بار نوشتیم به این فوتبال به خاطر یدک کشیدن نام برزیل بنازیم یا از این وضعیت موجودش بنالیم؟ حالا چه بنویسم! فقط میتوان نوشت: مرا رازی ست اندر دل، به خون دیده پرورده ولیکن با که گویم راز را، چون محرم نمی بینم قناعت میکنم با درد، چون درمان نمی یابم، تحمل میکنم بازخم، چون مرهم نمی بينم...
ارسال نظر به عنوان مهمان