امروز:
پنجشنبه - 13 ارديبهشت - 1403
ساعت :

محسن رضایی در بیمارستان بستری شد

 نوشتن برای شخصیت های تاریخی هر ملت کار آسانی نیست، اما آنچه مرا واداشت چند جمله ای بنگارم در باره فرمانده مجاهدان فی سبیل الله، حمله ها و گاه عقده گشایی ها اخیر است.

 فراز و فرود، درون هر شخصیتی وجود دارد و می شود گاه با نقدهای سازنده مسیر را طبیعی جلو رفت.

 خبر کوتاه اما پر سروصدا بود با تفاسیر و تحلیل های مختلف داخلی و خارجی که خروجی سایت های مختلف قرار گرفت و میان گعده ها با سوال های فراوان رو به رو شد.

 محسن رضایی بستری شد.

 همین خبر کافی بود که متعدد در پی دلیل بیمارستان رفتن فرمانده بگردند.

 در میان راز و نیاز و دعاهای افطار تا سحر مردمان عزیز کشورمان به ویژه خانواده های معزز شاهد و ایثارگر برای شفای مخزن الاثرار دفاع مقدس، با کمال تعجب دیده شد که جمعی بر ایشان تاختند و از تخت بیمارستان هم عبور کردند و با انواع حملات، تمسخر ها و نیش هایی که می شد به وضوح عقده های شان را از نظام مقدس جمهوری اسلامی و سربازان میهن و کهنه سرباز انقلاب دید.

 در همان حال با خود می گفتم: ای کاش به مراد دلش می رسید و به همرزمان و امام شان می پیوست، اما درنگی کردم که تقدیر خدا چیز دیگری است اتفاقا او باید می ماند که جمعیت دل چرکین و حسد ورز، تاریخ پر افتخار دفاع را تحریف نکنند.

 محسن رضایی پس از نقش برجسته اش در قامت مالک اشتر امام خمینی (ره) باید می ماند و ماند و خواهد ماند تا سید علی را عمار باشد و  نقش عمار همین است. 

 هرجا احساس خطر کند برای مصلحت نظام و میهن آبروی خویش را کف دست نهد و تیر و ترکش خورد و  آب دیده تر شود و  مجدد  به دل میدان باز گردد.

 محال است با حفظ آبرو برای اسلام قدمی برداشت.

 در جنگ گرم، سرباز وجودش و در جنگ نرم، سرباز آبرویش را باید بدهد.

 او ایستاده در غباری است که هرگاه گرد و خاک رسانه های بی شمار خارج و داخل فرو نشیند، قامت پرافتخار پاسداری اش از ارزش ها  نمایان می شود.

 فضای دیدی که عده ای در آن گم و سردر گم می شوند.

 برخیز فرمانده! جایگاه تو همیشه در دل میدان است؛ دیروز در اقتدار و امروز در اقتصاد.

 ثُمَ استقامو آقا محسن.

 برادر محسن! فَستَقِم کَما اُمرت.

 السلام علیکم بماصبرتم.

 محمد رضایی میرقائد- فروردین ۱۴۰۱

 رمضان ۱۴۴۳ مسجدسلیمان

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید