نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
سال های سال نوشتیم: ورزش را بی ارزش نکنید. فوتبال را از ورزش جدا نکنید...
گفتیم و گفتند: ورزش در مملکت ما تبدیل به سکوی پرتاپ موفقیت های خاص برای امرار معاش و رسیدن به کمالات اجتماعی و مقام های سیاسی بدون خدمت به ورزش شده است.
نوشتیم: عده ای در حال نفوذ به فضای ورزش و فوتبال، با هدف سهم خواهی و تبدیل آن به حیاط خلوت تصمیم ها و تفکرها و انتصاب های مهندسی خود هستند و به بهانه مثلا تامین اعتبارات مالی برای ورزش، مدیران خاص غیر ورزشی را به بدنه ورزش می چسبانند. با جذب و تحمیل چنین مدیریت هایی نه تنها شایستگان و پیشکسوتان ورزش دیده و به کار گرفته نخواهند شد، بلکه بدهکارترین سیستم طلبکار ساز برای ورزش و فوتبال را رقم می زنند.
فریاد زدیم: به داد ورزش و فوتبال برسید؛ غریبه ها، نفوذی ها، دلال های چسبیده به ورزش از قهرمانان و اسطورها و پیشکسوتان واقعی ورزش معروف تر شده اند؛ اما هیچ کس ککش هم نگزید! هیچ گوشی که باید بشنود، به عمد یا بنا به مصلحت، هرگز نشنید.
ورزش و فوتبال را آن قدر زدند و زدیم و کوبیدند و اجازه داده شد وارد حاشیه شود که حاشیه تبدیل به جنجال و بعد از آن به آلودگی و فساد شد و اینک از بیخ و بن در مسیر تباهی و تعلیق قرار گرفته است. هرچه نوشتیم بی محلی بیشتر شد، هر آنچه گفتیم به بدبینی و تضعیف و تخریب و باج خواهی تفسیر کردند.
حالا قلم ورزش باکلی ناگفته و نا نوشته در زمینه وضعیت فعلی ورزش و فوتبال باقی مانده است و نمی داند چه گونه بنویسد که تاثیر گذار باشد. از چه نوع ادبیات قلمی ورزش ارزشی استفاده کند و کدام رسالت قلم ورزش را مد نظر قرار دهد که گرفتار اتهام رزالت قلم فروشی نشود.
این قلم چه نوع ادبیات و انشایی را به کار گیرد که حضرات تصمیم گیرنده باورشان شود در فضای ورزش و فوتبال علاوه برحاشیه و فساد و تبانی و دلالی و زیرآب زنی و جادوگری، اینک پای دعا و دعا نویسی و زبان بند برای صدور احکام مدیریتی ورزش و فوتبال هم رواج پیدا کرده است!
این جاست که باید نوشت امان از این ورزش و فوتبال.
✍ سید مهدی ابوس
ارسال نظر به عنوان مهمان