امروز:
شنبه - 6 مرداد - 1403
ساعت :

بداهه سرایی برخی از اعضای انجمن خروش کارون با استقبال از غزل "علیرضا شکرانه"

دوستت دارم عزیزم بی امان می بوسمت

بی مکانم که تو را در هر مکان می بوسمت

قاسم زمانی:

کاروان ره سوی ترکستان رود جانا سهیل

گر روی تا ساحل دریای وان می بوسمت

صادق قنواتی:

 من کنار ساحل و دریا نمایان کی شوم

البته گاهی میان قایقان می بوسمت

قاسم زمانی:

قایقان ماوای جاشویند در کنج خلیج

ناخدا هم باشی آخر بی گمان می بوسمت

گرچه بقالان شود ناراحت از دستم ولی

در میان شاعران از ترس جان می بوسمت

 مرتضی بادپروا:

 بوسه بر روی زمین چنگی نزد بر قلب من

در نهایت یک شبی در آسمان می بوسمت

گر که در اوج سما فرصت نشد بهر وصال

 آخرش در یک سه شنبه، مهربان می بوسمت

صادق قنواتی:

رفته بقالان به مکه تا مشرف گردد او

گر دهد پا، من میان حاجیان می بوسمت

قاسم زمانی:

من رعیت زاده ام بی چیز اندر این جهان

کدخدا باشی روی در نزد خان می بوسمت

عبدالله شیخی:

خاطرت را آنقدر خواهم که در زیر پتو

با صدای نوحه ی آهنگران می بوسمت

گر رسد دستم به دستارت به جان مادرم

با لب و با لوچه و حتی لسان می بوسمت

قاسم زمانی:

بهر ارسال کلیپی باب مان می بوسمت

من اگر شد در مسیر کاروان می بوسمت

بوس را هر جا کنی یک مزه ای دارد عجب

روز ارتش من تو را در وقت سان می بوسمت

منصور علیزاده:

در کنار ساحل مازندران می بوسمت

بین شالیزارهای سبز آن  می بوسمت

سر بگیرد گفتمان بین عاشق ها اگر

من‌تو را قبل از شروع گفتمان می بوسمت

 قاسم زمانی:

 مرده ای پیچیده در لای کفن باشی و من

بی خیال بوی کافور همچنان می بوسمت

منصور علیزاده:

تا برانگیزم حسادت را میان حوریان

توی آن دنیا میان حوریان می بوسمت

نزد عاشق نرخ بوسه گر چه می باشد گران

من تورا تا زیر قیمت، رایگان می بوسمت

عبدالله شیخی:

 حد و مرزی نیست در بوسیدن اما، من تو را

تو تریلی، یا که خاور، یا ژیان می بوسمت

منصور علیزاده:

تا که عمق بوسه هایم را بفهمی بیشتر

من تو را تا مغز؛ مغز استخوان می بوسمت

صادق قنواتی:

گر که سانسور هم شود عشق میان ما دوتا

در سکانس کارتون بی خانمان می بوسمت

منصور علیزاده:

من که رسوایم چه فرقی می کند از این‌به بعد

که ردیف ‌شعر من باشد همان می بوسمت

صادق قنواتی:

بوسه در بوسه شده امشب در این محفل بسی

چون لبان اُشتران ساربان می بوسمت

محمد بقالان:

من بلد نیستم سوسول بازی کنم مثل کتی

مثل کل حیدر قلی، با هل چپان می بوسمت

قاسم زمانی:

رفت از کف دلبر و آخر مرا در کف گذاشت

چشم بسته، جای آن ابرو کمان می بوسمت

صادق قنواتی:

توی مترو درمیان ازدحام جمعیت

من بجای ورپریده، ارغوان می بوسمت

منصور علیزاده:

 هرکجا باشی به روی ابرها یا پشت ماه

یا به زیر قوس هر رنگین کمان می بوسمت

صادق قنواتی:

گر شوی کفتر روی اندر میان آسمان

می شوم شاهین و بی شک پر زنان می بوسمت

مهران ظهرابزاده:

 در نیویورک و وین در سازمان بی ملل

پشت برجام، پیش برجام بی امان می بوسمت

محمد بقالان:

سبک اسکیمو اگر بوسیده ای مارا به زور...

من تو راهم، سبک روم باستان می بوسمت

منصور علیزاده:

 گر مسیرت مثل من‌باشد کرج تا اصفهان

مطمئنن از کرج تا اصفهان می بوسمت

قاسم زمانی:

از کرج تا اصفهانت پیشکش منصور خان

من به تنهایی قد نصف جهان می بوسمت.

 منصور علیزاده:

 تا بفهمند این و آن تنها فقط مال منی

در جلوی چشم های این و آن می بوسمت

 مرتضی بادپروا:

 تا که از گرمای اهوازی نرنجی ظهر ها

توی گرما و به زير سایبان می بوسمت

 جيب مان خالی شده با لطف ریش شیخ حسن

عذر می خواهم که دیگر رایگان می بوسمت

عبداللله شیخی:

بنده از ترس برادرهای " ارشاد "  عزیز

در طویله بین گاوان و خران می بوسمت

مرتضی بادپروا:

 تا نگردد روزه ام باطل بدون وقفه من

دل بده یک امشبی بعد از اذان می بوسمت

منصور علیزاده:

تا بدانی اهل لاف و گنده گویی نیستم

در میان کوچه های شادگان می بوسمت

در کنار ساحل مازندران می بوسمت

بین شالیزارهای سبز آن  می بوسمت

مهران ظهرابزاده :

اشک هایت را بچینم از سراشیب لبت

تا گل لبخند ای شیرین بیان می بوسمت

سال های سال مادر انتظارت می کشید

باز آرام دلم ای استخوان می بوسمت

 حکیمه کمایی:

 من ندارم «نت»خدا وقت بداهه در«خروش»

لیک همراه نماز و با اذان می بوسمت

 خاک تو همواره گوهر خیز خوزستان من

بهر هر گوهر تو را از عمق جان می بوسمت

جمشید مولایی "رایکا":

 قول بوسه داد ترمینال و از ایذه گذشت

من رسیدم شهرکرد و جونقان می بوسمت ...!

 گر میّسر شد که بهتر یا اگر فرصت نشد

توی کافی شاپ توپ اصفهان می بوسمت...!

احمدرضا کیماسی:

مادر ای آرامش دل های غمگین و نژند

من تو را ای جان جان از عمق جان می بوسمت

جمشید مولایی "رایکا":

مثل آن مرتاض هندی یا ملاهای خودی

در عروسی های از ما بهتران می بوسمت...

منصور علیزاده:

لب که بگشاید دوباره صادق آهنگران

بار بندم (با نوای کاروان) می بوسمت

مرتضی بادپروا:

توی قبرستان به جای قل هو الله احد

 شادی روح تمام رفتگان می بوسمت

محمد بقالان:

صاف و صادق! یا به بوسم! یا بیا بوست کنم

گرچه با لب های دل، باچشمُ جان می بوسمت

صاف صادق اهوازی:

تا که دیدم نور بوسه، چشم من شب شد عزیز

 در سیاهی های شب من هم چو "خان" می بوسمت

بوسه بر دستان "رعیت" می زنم وقتی که دل 

صاف گردد، در زمین یا آسمان می بوسمت

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید