نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
خیابان آمادگاه یکی از خیابانهای قدیمی اصفهان است که از گذشته تا امروز رنگهای متفاوتی به خود دیده است و سالن سوره یکی از آن سالن های هنری اصفهان است که از گذشته تا امروز ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشته و یکی از آنها ساختن شب رویایی و یلدایی خنداخند بود.
به گزارشحبیب خبر، به نقل از حوزه هنری اصفهان، این بار سوره میزبان افرادی از نسلهای متفاوت بود. از پسربچه ها و دختربچه ها تا نسل جوان و مسن هایی که آمده بودند شب یلدایشان را به قصه ای از طنز و شادی تبدیل کنند.
در تالار که باز می شود به یک چشم به هم زدن تمام صندلی های سرخ رنگ تالار پر می شود از کسانی که مشتاقانه برای همسفر شدن با خنداخند آمده اند، کافی است چشم بچرخانی تا با چهره های خندان افرادی روبه رو شوی که آمده بودند ساعاتی را بخندند و شاد باشند. محمد رضایی، جوان لاغر اندام سبیل کلفت روی سن ایستاده ومدام با میکروفن بازی می کند و هر بار حاضران را به خنده وامی دارد.
این بیست و یکمین شب طنزی است که برگزار می شود و به استقبال یلدایی طولانی می رود و «خنداخندی» را معرفی می کند که با همکاری دفتر طنز حوزه هنری و با حضور جمعی از علاقه مندان و دوستداران طنز در تالار سوره برگزار شده است.
خیلی از کسانی که آمده اند پیشکسوتانی هستند که در عرصه طنز هنوز هم دستی دارند و شعرهای شان مثل قند شیرین و گاهی به طنز تلخ می خورد.
شاید این بهترین دورهمی طنز پردازانی است که در این روزهای شلوغ و آپارتمان های قوطی کبریتی که دیگر خبری از کرسی و خوردنی های متنوع و مادر بزرگ های قصه گو نیست توانسته شادی را به دل میهمانانی بیاندازد که با شعرهای طنز یلدایی خنده را میهمان دل های شان کردند.
بعد از اینکه سعید آزاد، محمد پوررشیدی، محمود خاوری، فرشته قائلی، نیکوکار و صدر سلطانی شعرهای شان را به زبان طنز می خوانند. نوبت به پسر دهه هفتادی رسید که الحق کمدینی است که توانست به خوبی از پس استندآپ کمدی برآید و با ناصرالدین شاه و امیرکبیر شوخی کند و حاضران را بخنداند تا در بلندترین شب سال خاطره ای از خود به جا بگذارد.
پس از او رضایی باز هم میکروفن را به دست می گیرد تا از خانم ملوک عابدی دعوت کند تا به سن بیاید و او هم یلدا را با شعری طنز در قالب اقتصاد بگوید: آمده یلدا پس از یک روز روشن، ای که داری حسرت پوشاک و مسکن غم مخور، طنزی تلخ و در عین حال خنده آور که سالن را پر از شادی می کند.
پس از شعرخوانی نوبت به مسابقه خاطره گویی درباره یلدا می رسد. حاضران تقریبا به این پیشنهاد پاسخ درخوری نمی دهند و مجریان مجبور می شوند که خاطره گویی را مختص به یلدا نکنند.
محمود سلطانی یکی دیگر از مجریان اعلام می کند که جایزه کتاب آقای رضایی است که نباید دست کم گرفت و حاضرین را تشویق می کند که به سن بیایند و مسابقه با سه نفر مهدی اکرامیان، زهرا غلامی و شکیبا حسینی شروع می شود که خاطره هایشان باز هم خنده را به لب مدعوین می نشاند.
در این حین و بین مجری ها هم کم نمی گذارند و با سخنان طنزآلود به یکدیگر تکه های طنز می پرانند تا فضا بیش از این در بلندترین شب سال خنداخند شود .
شاید همین رابطه تنگاتنگ اهالی حلقه طنز است که باعث می شود هر بار درسالن باز شود و باز هم میهمانانی بیایند که سالن ظرفیت شان را ندارد، گویی در این محفل خنده آنقدر جذابیت وجود دارد که خیلی از میهمانان حتی شده در کنار سالن بایستند و گوش جان بسپارند به برنامه ای که برای آنها است و هیچ سر و صدایی نباشد جز کسانی که می خواهند شعر بخوانند.
شب طنز خنداخند در بلندترین شب سال مجالی بود برای شاد بودن و با هم بودن. شبی که سنتش گره خورده با خوراکی های رنگارنگ، هندوانه های سرخ و انارهای دان شده کنار سفره یلدا و این بار پیوند خورده با شعرهایی که طعم و مزه طنزشان شادی را در دل میهمانان می نشاند.
بعد از خاطره گویی مجری از بخش بین الملل شب طنز صحبت می کند و از شاعری که عرب است و از من هذا المدینه نجف آباد آمده است، مردی که با کسوت عربی به روی سن می آید و از همان ابتدا شروع به احوالپرسی طنز به عربی می کند و می گوید: السلام علیکم من الواتساپ و التلگرام و در ادامه شعری عربی در وصف یلدا می گوید: و اسم ها یلدا، انت حبیبی یا یلدا.
بعد از او طالبی به روی سن می آید، طنزپرداز چهره و با سابقه ، پیرمردی عصا به دست که به کمک رضایی مجری با آهنگی شاد به استقبالش می رود و او در وصف معشوق و سیاست و اقتصاد می خواند:«با نام تو به راه کج خواهم رفت؛ تا کی به میان مردمان کج رفتن». فریبا زمانی آخرین نفری است که شعرش را با قافیه قهوه ای ختم می کند.
ساعت کمی به ۸ شب را نشان می دهد و میهمانان کم کم عزم رفتن می کنند. سلطانی مجری برنامه از حلقه طنز نصف جهان می گویدچهارشنبه اول هر ماه برگزار می شود و این بار تاریخش را چهارم دی ماه اعلام می کند و از میهمانان و شاعران طنزپرداز می خواهد که در این حلقه شرکت کنند.
میهمانان با آهنگ شب یلدایی بدرقه می شوند و کم کم سالن از کسانی که هنوز خنده بر لب شان است خالی می شود تا در یلدایی ترین شب یلدا خاطره ای شاد را به خانه ببرند.
ارسال نظر به عنوان مهمان