امروز پيامكي روي گوشي ام آمد كه مي خواست به طور آنلاين سفارش قليان بدهم!  البته ارسال قليان هم رايگان بود اما مي بايست اپليكيشن يا نروم افزارش را دانلود مي كردم كه نكردم. مي خواهيد باور كنيد يا نكنيد!

داشتم وقتم را درباره قليان صرف مي كردم كه ناگهان يادم افتاد به 6 هزار قليان در اهواز كه چند روز پيش در آييني نمادين و با حضور مسوولان از جمله شهرداري اهواز  نيست و نابود شدند و رفتند پي كارشان!

البته خود قليان ها كه ساخت كار دست هنرمندان است ارزش هنري دارند و حتا به گفته ي پدر طب سنتي ايران استاد "حكيم حسين خيرانديش" با استفاده از داروهاي گياهي از جمله نعناع مي توان از قليان استفاده هاي خوبي كرد اما شوربختانه هميشه از آن بد استفاده كرده ايم يا به چشم بد آن را ديده ايم و هيچ گاه هم نمي خواهيم نگاه مان را تغيير دهيم! شايد به جاي حرف مرد يكي است بايد گفت نگاه ما يكي است و دو نمي شود!

به هر روي، از قليان هم مثل بسياري از چيزها مي توان استفاده خوب كرد؛ مثل طناب كه هم مي شود طناب بازي كرد و نشاط ورزشي ايجاد كرد و هم مجرمان را با آن دار زد!

نگارنده نه سيگاري هستم و نه تا حالا يك متري قلياني نشسته يا ايستاده ام. كلن توي عمرم لب به چنين چيزهايي نزده ام اما همان گونه كه گفتم: وقتي مي توان استفاده هاي خوبي از برخي ادوات كرد چرا سرمايه هاي استان مان را معدوم كنيم؟!

آيا نمي شد به نصيحت زنده ياد سهراب سپهري عمل مي كرديم كه معتقد بود:"چشم ها را بايد شست/ جور ديگر بايد ديد."

بعد از تحرير:  البته مدتي است از نصيحت سهراب زياد استفاده مي كنيم؛ شايد اشكال از چشم هاي ما باشد كه همه چيز را جور ديگر مي بينيم! چه طور است نخست خودم براي شستن عينك و چشم هايم اقدام كنم؛ شايد نيازي به شستن چشم هاي مسوولان نباشد!