امروز:
چهارشنبه - 5 ارديبهشت - 1403
ساعت :

شهرداری اهواز

در پی ارسال نامه جمعی از اعضای هیات علمی یک دانشگاه به اعضای شورای شهر اهواز که تصریح کرده اند: "کلان شهر اهواز به شهرداری متخصص، توانمند، کاردان، فراجناحی، توسعه محور با برنامه و تیم هماهنگ نیاز دارد." استاد صاف صادق اهوازی هم نامه ای نوشت اما نه برای شورای شهر بلکه برای همین جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز که بعد از گذشت چهل و یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی تازه فیل شان یاد هندوستان که چه عرض کنم، یاد کلان شهر اهواز کرده که علم شهر و شهردار شناسی خود را به رخ اعضای شورا و مردم بکشانند!

این استاد و عالم مسلم طنز و طنازی(صاف صادق اهوازی) نوشت:  این استادان عزیز دانشگاه که به یقین خود در این هفت خصوصیات سرآمد هستند؛ هم تاکنون توانسته اند نام دانشگاه حوزه مسوولیت شان را در میان دانشگاه های سراسر کشور و هکذا دنیا بلند آوازه کنند و هم نام خود را در کتاب گینس ثبت و هم دانشجویانی تربیت کنند و تمام خصوصیات بالا را برای شهردار شدن دارند!! مضافن، جا پای مردان آنجلس هم گذاشته اند و پس از برخاستن از خواب خوش چهل و یک ساله تصمیم گرفتند شهردار تعیین کنند!

جالب(!) این جاست که این استادان دانشگاه با استناد به ذهنیت عمومی! انتخاب شهردار و مدیریت کلان شهر اهواز را متأثر از لابی گری های سیاسی، مالی و قومی دانسته اند و نوشته اند: "این امر بر اداره‌ی شهر، تأثیر نامطلوبی داشته است!"

البته با خواندن این نوشته تخصصی(!) به راحتی می توان پی برد که چه قدر این اعضای هیات علمی، استادانه و عالمانه آن هم در این یک هفته گذشته با تمام توان خود و با استفاده از ترازوی عدالت و انصاف، ذهنیت عموم را وزن کرده و در نتیجه متوجه شده اند که انتخاب شهردار و مدیریت کلان شهر تاثیر نامطلوبی بر اداره شهر داشته است!! شاید هم کسی که محور نامه نگاری بوده با انعقاد یک قرارداد داخلی به ذهنیت مردم نفوذ کرده اند!

 به گمانم تا یک هفته دیگر اگر به محتوای نامه ی این استادان دانشگاه عمل نشود؛ این تاثیر نامطلوب به فاجعه(!) تبدیل خواهد شد و دیگر حتا نمی شود درباره آن فکر کرد؛ چه رسد به این که بشود آن را جمع کرد!!

از سوی دیگر نمی دانم چرا این اعضای هیات علمی دانشگاه، زمانی که جناب کتانباف با مدرک الهیات شهردار اهواز شد احساس مسوولیت نکردند و دنبال ذهنیت عمومی نرفتند و تاثیر نامطلوب آن را بر اداره شهر ندیدند؟!

 شاید هم آن زمان ذهنیت خصوصی مهم تر از ذهنیت عمومی بود و حالا برعکس شده است؟!

جالب تر این که يكي از استادان و اعضای هیأت علمی دانشگاه ابتدا یک دوجین محور را- که هر داوطلب شهرداری باید بر مبنای آنها برنامه‌ی مدون خود را به شورا ارایه دهد- به ردیف نوشته و سپس مابقي آمادگی خود را برای انجام پژوهش‌های مورد نیاز شورای شهر اهواز و نیز برای همکاری در مدیریت شهری با شورای شهر و شهرداری اعلام کرده اند؛ به گونه ای که خواننده اصلن شک نمی کند!

 شاید هم يك شبانه روز برای این استادان دانشگاه- که عضو هیات علمی نیز هستند-  بیش تر از 24 ساعت است که علاوه بر انجام امور دانشگاه و خانه؛ دنبال انجام کارهای شورای شهر و شهرداری نیز هستند!!

يا شاید مساله اصلي، شهردار و مدیریت شهرداری و كلن كلان شهر نباشد؛ بلکه چالش اصلی سر لحاف ملانصرالدین است و ما خبر نداریم و قرار هم نیست خبر دار شویم!

به هر روي، به گفته حضرت حافظ و با تصحيح بچه نفتون:" مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز/ ور نه در هيات علمي خبری هست که هست!

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید