نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
امروز:
جمعه - 31 فروردين - 1403ساعت :
طنز
نشسته ام و نگاهم را به دل سیاه تلویزیون دوخته ام که صدای بچه بیرگون نور نگاهم را قطع می کند:" آهای بچه اصفهون! کجای کاری؟
نگاه بریده ام را بر روی صورتش- که مانند کف زاینده رود ترکیده- می تابانم و می گویم: چه خبرته؟ مگه زلزله اومده یا زاینده رود دوباره خشك شده که حواس مون رو پرت می کنی؟!
بچه بیرگون تبسمی می کند و می گوید: ای آقا! شما که نشسته بودی و انگاري داشتی ارقام بدهیات رو می شمردی!
می گویم: مرد حسابی داشتم دودکش نگاه می کردم...
بچه بیرگون با تعجب می گوید: توی دفتر دود کش کجا بود؟ مگه بخاری روشن کردی؟
می گویم: چرا مغلطه می کنی؟ دودکش تلویزیون نه دودکش بخاری!
تا بچه بیرگون می آید و کنارم می نشیند تلویزیون خود به خود خاموش می شود. او نگاهی به تلویزیون می کند و می گوید: کو این دودکش تلویزیون؟ نکنه برگشتی به عصر تیرکمون و تلویزیون هندلی خریدی؟
دستی روی شانه اش می گذارم و می گویم: تو كه همش برنامه هاي مبتذل ماهواره نگاه مي كني از "برادرجان" و "دلدار" و "سر دلبران" و "رهايم نكن" و "بچه مهندس" و "دودكش" و "خروس" و "مادرانه" كه خبر نداري! خب! حالا بنال ببینم حرف حسابت چیه؟
بچه بیرگون آرام می گوید: عزیز من! من که حرف حسابی ندارم؛ اما ريیس صدا و سیمای مرکز اصفهان انگاري حرف حساب زده...
می گویم: خب بگو ببینم چی چي گفته؟
بچه بيرگون نفسي چاق مي كند و می گوید: هیچ! از ارزان شدن هر روزه ماهواره در جنگ رسانه‌ای خبر داده و گفته: "جنگ، جنگ رسانه‌ای است. در حالی که در اروپا تمام تجهیزاتی همچون وسایل لوازم خانگی در حال گران شدن است اما یک وسیله رسانه‌ای مثل ماهواره هر روز در حال ارزان شدن است."
می گویم: یعنی باور کنم که چیزی هم به نام ارزانی وجود داره؟! منو بگو که فکر می کردم از شیر مرغ تا جون آدمیزاد نه تنها گرون شده كه ناياب هم پس بگو ماهواره از قلم افتاده... حالا بگو چه طور شده که ای طور شده؟
می گوید: "غربی‌ها با سواد رسانه‌ای توانستند، سبب نابودی فرهنگ در سایر کشورهای دنیا شوند."
می گویم: صحبت از بي وفايي مي كني؟! تو كه از اين حرفا بلد نبودي!
می گوید: نه بابا! من سواد رسانه ای ام کجا بود؟! نكنه فكر مي كني دكتر "كيوان لطفي" ام مجري مجرب سيمايم؟ بابا! ريیس صدا و سیمای استان اصفهان گفته و افزوده: "سرمایه‌گذاران غربی در بیش از 3 هزار شبکه بسیار عالی سرمایه‌گذاری کردند و به دلیل سواد رسانه‌ای که داشتند پشت این خیمه‌ها توطئه و فکر‌های خود را پیاده کردند."
می گویم: دیگه چی؟
می گوید: "امروز رسانه‌ها توانایی تشخیص و تفسیر در به وجود آوردن تصاویر ساختگی مصنوعی امروز با نرم افزارها را دارند؛ همچنین به عنوان فرهنگ شهروندی مردم باید توانایی استفاده از تکنولوژی را در مقابل مخاطب و قدرت تحلیل داشته باشند."
می گویم: اینایی که گفتی وظیفه ی رسانه ها و از جمله مردم بود؛ نگفته خود صدا و سیمایی ها چه وظیفه ای دارند؟
بچه بیرگون بر می خیزد و در حال رفتن به گمانم براي نگاه كردن برنامه هاي ماهواره می گوید: صدا و سيما رو ول كن "من و تو" بايد چه كنيم؟
بلند مي شوم و رو به بچه بيرگون مي گويم: اونايي كه لغز می خونن یا قمپزدر می کنن یا اصلن قپى میان، قبل از اون كه برن توی آمپاس شدید و دیگه ذهن شون كار نكنه از سواد رسانه اي شون استفاده كنن؛ من و تو رو هم وللش...
- راستي بچه بيرگون! به نظر تو، برخي با این سواد رسانه ای و هكذا آمپاس شدیدي كه دارن می تونن موجب نابودی فرهنگ غربی ماهواره ای بشن؟!
بچه بيرگون بي آن كه لام از كام تكان دهد راهش را مي گيرد و مي رود و من مي مانم و تلويزيون كه يك مرتبه روشن مي شود و اين بار صداي "خروس" به گوش مي رسد! شايد هم مسوولان تلويزيون در "عصر جديد" از دست من و تو، ببخشيد، بچه بيرگون ماهواره دوست، دنبال "بچه مهندس" هستند؟!
راستي! بفرماييد شام! تا عصرجديد شروع نشده...
ارسال نظر به عنوان مهمان