نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
اهواز/حبیب خبر- مهناز بهروزیان:
به نام مناسب ترین واژه ها/ به رسم محبت به نام خدا
پسینگاه چهارشنبه ای دیگر، به گاه ۱۰ امرداد ۱۴۰۳ در حاشیهی آرامِ کارون، هموندان انجمن شعر سپید اهواز گرد هم آمدند و نشست شعر و شعرخوانی برپا کردند.
در این چراغانی شعر- که همچون همیشه به همت استاد "علیرضا شکرریز" برپا میشود؛ ویژه برنامه ای در بزرگداشت و خوانش چکامه های زنده یاد نعیم موسوی از سوی دکتر "بهمن ساکی" در نظر گرفته شده بود.
در بخش نخست این نشست- شعر خوانی همراه با نقد- ابتدا "ستاره هواشمی" در جایگاه شعر خوانی قرار گرفت:
"با چشمِ آدم نما/ به قتل ستاره آمده اند/ محو گشت حواس/ در لحظه های سرد..."
"حجت صالحین" دومین شاعری بود که در جایگاه قرار گرفت. بندهایی از شعر او را میخوانیم:
"چه کسی میدانست/عشقی که میخواست/ بیرون بزند از چشمها/روزی کارت قرمز خواهد گرفت"
در ادامه "قدرت الله حسینی برآفتابی" غزل خود را چنین آغاز کرد :
"پر می زند صدها کبوتر از نگاهت/ دل داده ای داری که جان داده به راهت"
"سارا شجاعی"(سارگل) نفر چهارم این بخش بود که اینگونه خواند:
"توفان/چند هزار پا /قیام کرده است /که این چشم/دارد از تنور فوران می کند؟ "
سپس "قاسم بغلانی" چند شعر کوتاه خواند که در یکی از آن ها آمده است:
"غروب کرده بودم/از نور دور/ یک روزنامه که مصدق داشت/ بوی نفت می داد"
"اسفندیار زیلایی" آخرین شاعر این بخش بود که شعر خواند:
"کسی چه می داند/دچار کدام دردی/کجای جهان رنگش پریده/تا استخوان ها را/ به هم پیوند بزنیم..."
شعرها بیشتر از سوی "محمد شریفی"، "احمد تمیمی"، دکتر "بهمن ساکی"، "حبیب الله بهرامی"، "علیرضا شکرریز" و "علیرضا مهربانی" در آسمان نقد و بررسی قرار می گرفت؛ گاهی هم "ساراشجاعی"(سارگل) "حسین فرجی" و "قاسم بغلانی" به فرازهایی از شعرهای خوانده شده اشاره می کردند.
*گرامیداشت یاد زنده نام "سیدنعیم موسوی"
در بخش دیگر این نشست دکتر "بهمن ساکی" درباره شعرها و زندگینامه زنده یاد "سیدنعیم موسوی" شاعر و مترجم خوزستانی سخن گفت.
او با سپاسگزاری از این گونه نشست ها- که به آشناسازی شاعران نیکبختی که آثار ارزشمندی دارند میپردازد- در گرامیداشت این شاعر فقید و توانمند در ادبیات گفت: "سیدنعیم موسوی" در ۹ شهریور ۱۳۳۶ در شادگان به دنیا آمد و پنجم دی ماه ۱۳۷۵ درگذشت.
او دوره شاعری خود را در اهواز آغاز و سپری کرد. در حقیقت سیدنعیم موسوی یکی از شاعران خوب شعر سپید و نیمایی و بعدها آوانگارد بود که در دورهی تحصیلات دبیرستانیاش با شرکت در نشست های شعر فرهنگ و هنر اهواز به سرپرستی «عبدالعلی خسروی»، مطرح شد.
شعرهای او انرژی و گنجایش شعری بالایی داشت ولی شوربختانه بلوغ شعرش مصادف با جنگ و بیماری او شد. ولی این اقبال را داشت که در سال های اخیر مجموعه ای از نقد اشعارش از سوی محمد شریفی، علیرضا شکرریز، بانو نجومی و سرانی اصل و چند منتقد دیگر نوشته شد و در اختیار دوستداران قرار گرفت.
دکتر ساکی سپس به دو کتاب زنده نام سیدنعیم موسوی: " فانوس های رابطه" و "در میان سکوتی بلند" اشاره کرد که نخستین کتاب در زمان حیاتش و دومی با مقدمه هوشنگ چهارلنگی و پیگیری سید علی صالحی و کوشش همسرش پس از مرگ او به چاپ رسید.
"ساکی" در سخنان خود به غزل و رباعی سرایی "سیدنعیم موسوی" در کنار شعر سپیدش اشاره کرد و گفت: فرم زبانی نعیم موسوی برگرفته از موج ناب بود ولی در معنا با آن فاصله داشت و در برهه ای از زمان شعرهای شاعرِ رخ در نقابِ خاک درکشیده ما، در هفته نامه "فجر"(روزنامه کنونی کارون) به همت حبیب اله بهرامی چاپ می شد.
دکتر بهمن ساکی در پایان سخنان اش چند شعر از کتاب " در میان سکوتی بلند" نعیم موسوی خواند. که با هم یکی از این شعرها را میخوانیم:
"پروانه ای که پیر میشود در ستایش بهار/ چهره میگیرد به پرگشودنی آرام/ خالی از خویش/ پر میشود از بوی آفتاب/ دلی به دندان و/ نفس به خاکستر/ پس آنگاه ستاره میشود/ در آسمانی دور ."
در بخش پایانی این نشست- که به شعر خوانی بدون نقد اختصاص داشت- شیما ادیبی، ایرج عسکری، نصرالله بنّازاده، علیرضا ترابی زاده، سروش نزاهی، جابر محیط، احمد تمیمی، ودود جوانی، حبیب اله بهرامی، محمد شریفی، فردین کوراوند، دکتر بهمن ساکی، سهیل سوری، تقی جهانبخشی، زیبنب جلیلیان، عقیل موسوی و علیرضا شکرریز شعر های خود را خواندند.
"علیرضا شکرریز، قاسم بغلانی،شیما ادیبی، مهناز بهروزیان، ایرج عسکری، امید رضا عقیلی، احمد تمیمی، ساراشجاعی(سارگل)، جابر محیط، حبیب اله بهرامی بیرگانی، آرزو شمسایی، دکتر بهمن ساکی، حجت الله صالحین، محمد شریفی، ستاره پورهواشمی، قدرت الله حسینی برآفتابی، زینب جلیلیان، امل کعبی، حسین فرجی، نصرالله بنّازاده، علیرضا مهربانی، اسفندیار زیلایی، سهیل سوری، ودود جوانی، تقی جهانبخشی ، علیرضا ترابی زاده، سروش نزاهی و عقیل موسوی باشندگان این نشست گرانسنگ بودند.
در پایان، نگاره ای به یادگار گرفته شد تا آیندگان بدانند تا هنگامی که "شکرریزها"، "کوراوندها"، ""میرابیان ها" و دیگر بزرگواران شاعر و منتقد محبت دارند، چراغ شعر و ادبیات در خوزستان به ویژه در اهواز هیچگاه خاموش نخواهد شد.
ارسال نظر به عنوان مهمان