امروز:
پنجشنبه - 23 اسفند - 1403
ساعت :

 به قاف یخ زده سیمرغ بی خرد هستم/به طول راه سفر خضر نابلد هستم

 در این مسیر برون رفتم از خطر سخت ست/به شوق روز رهایی-که می رسد- هستم

 شگفت نیست خودم را اگر نمی بخشم/که روی بخت خودم ضربه ی لگد هستم

 مرا به چشم تماشا به جا نمی آری؟/شبیه آن که ز یادم نمی رود هستم

 چه جذبه ای ست در امواج آبی چشمت/که مثل ساحل در گیر جزر و مد هستم

 دلم که مرکز آیینه ای ز خوبی هاست/به زعم باورت اما چقدر بد هستم؟

 تویی که سلسله جنبان رقص اعدادی/منم که صفر به سمت چپ عدد هستم

 مرا به صورت دیواره ای تجسم کن/برای چاره ی توفان عشق سد هستم

 به نرد عشق تو را در قمار خواهم برد/مرید آنچه مرا عشق می دهد هستم

 * هرمز فرهادی بابادی

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید