نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
اهواز/ حبیب خبر- مهناز بهروزیان:
در سومین روز بهمن ماه ۱۴۰۳ سی و ششمین نشست انجمن شعر سپید اهواز در کتابخانه "شهیدرجایی" برگزار شد.
در آغاز نشست با سپاسگزاری از سه عضو برگزیده انجمن در جشنواره دفاع مقدس: "سارا شجاعی(سارگل)"، "حامد میساقی مکوند" و "حسن ناصرپورکیانی" سپاسگزاری شد و سپس با شعر خوانی استاد "علیرضا شکرریز" از کتاب "پیوست به پوست" اثر "شهرام فروغی مهر" نشست برپا شد.
در ادامه ۶ شعر از مرز نقد و بررسی گذشت.
ابتدا ستاره "پورهواشمی" شعر خود را پس خوانش به نقد حاضران سپرد:
"کدام انفجار/ترک می اندازد/بر وجدان مغزها/فاجعه های پی در پی/می گنجد در خاطره ی تابوت"
ابتدا مدیر انجمن در نقد این اثر گفت: شعر به لحاظ تشخص دادن به برخی اجسام، زبان به روز و نگاه شاعرانه موفق بوده ولی در بعضی بندها دچار کلی گویی و شعار زدگی شده است.
"علیرضا شکرریز" افزود: زمانی که روایت شعری بلند میشود، معنا گسترش می یابد؛ بنابراین برای فرصت دادن به تصویرسازی مخاطب، شعر باید پاگرد داشته باشد و پایان بندی بهتری...
"کریم خسروی راد" در نقد شعر ستاره هواشمی گفت: خوانش شعر برای ارتباط برقرار کردن گام مهمی در رساندن پیام به مخاطب است.
او افزود: سهولت واژه ها توام با معنا باعث ارتباط با مخاطب میشود.
"علیرضا ترابی زاده" هم در نقد این اثر گفت: این شعر به دلیل بسامد تکرر تصاویر و واژه های انتزاعی مخاطب را دچار سردرگمی میکند وی اضافه کرد، در شعر هر چه شاعر از واژه ها حسی تر و مادی تر استفاده کند مخاطب ارتباط بهتری با اثر برقرار میکند. در ادامه به مشکل موسیقایی شعر نیز اشاره کرد.
"شهرام فروغی مهر" دیگر منتقد این شعر گفت: شعر به لحاظ ساختار و بافت درونی درست است. تصاویر ذهنی هستند و فضای انتزاعی بوجود آورده اما همه در ارتباط با هم هستند و هدف تمام تصاویر رسیدن به یک مفهوم و مضمون واحد است.
سپس شعر استاد "کریم خسروی راد" پس از خوانش به نقد کشیده شد:
"کنار دستان توست/ که دستانم/ کهولت خورشید می گیرند/ و به دلگیری زمین/ مردگان را فرا میخواند."
در نقد این اثر استاد "علیرضا شکرریز" گفت: شعر با یک کلی گری آغاز، اما به مرور در چالش میان عینیت و ذهنیت قرار میگیرد؛ به گونه ای که شعر گاهی مصور، جزنگر، برجسته و قابل لمس است و گاه دچار ذهنیت و کلی گرایی میشود.
او در ادامه نقد خود ، به ایراد در فرم و سطر بندی شعر خسروی راد اشاره کرد.
در نقد این اثر "علیرضا ترابی زاده" گفت: شعر در ابتدا هنجار مشخصی دارد اما از یکجا به بعد این هنجار تغیر می کند. ترکیبات انتزاعی آن به حوزه قرن هفتمی و هشتمی برمیگردد که با شاکلهی ابتدای شعر همخوانی ندارد. اما ناگفته نماند در سطوری از شعر به برجستگی های زیبا و فوق العاده ای میرسیم که لذت ادبی فراوان دارد .
سپس "سهیل سوری" دو شعر خود را پس از خوانش به زبان نقد سپرد:
"ماشه/تنها کمی مانده بود کشیده شود/و دیوار را/شکوفههای سرخ /جلوهگر کند"
در نقد شعر نخست استاد "علیرضا شکرریز" گفت: بعضی کلمات مفهومی و انتزاعی هستند اما شاعر باید این کلمات را با تصویر نشان مخاطب دهد. در این شعر بعضی کلمات را مثل جلوه گر که مفهومی ست باید به تصویر کشید و اجازه داد تصاویر حرف بزنند. اما در کار دوم به روایتی داستان گونه برخورد میکنیم اما نگاه شاعرانه است و تصاویر به خوبی ساخته شده اند.
ولی در نقد این شعر "جابر محیط" با اشاره به پیشرفت شاعرگفت: در این دو شعر تصویرگرایی غالب بر ارکان شعر است با آنکه در بعضی جاها حشو در شعر میبینیم که با حذف آن به جان مایه ی شعر آسیب نمیزند.
"احمد تمیمی" هم در نقد شعر نخست "سهیل سوری" گفت: با اینکه شعر مصور است اما از نظر من به لحاظ معنایی منطقی نیست. ولی شعر دوم به لحاظ تاویل پذیری شعر خوبی بود.
استاد "کریم خسروی راد" نیز در نقد اثر "سهیل سوری" گفت: در شعر نخست با حذف بعضی کلمات میتوان به زیباشناسی مفهومی بیشتر و موسیقی زیباتری رسید ولی شعر دوم به دلیل مفهوم و زیبایی کلمات بامعناتر است که میتواند با مخاطب رابطه حسی برقرار کند.
"علیرضا ترابی زاده" هم در نقد این اثر گفت: شعر نخست ساختار تصویرش بهتر و کامل تر است و همه واژه ها در معنای خود بکار برده شده اند.
اما در متن دوم پرداخت دقیقی در آن صورت نگرفته و واژه ها دچار چند معنایی نشده اند که تبدیل به شعر شوند. شعر به مثابه تصویر سورئالیستی است که به خوبی جا نیفتاده و به معنای مشخصی نمیرسد.
"علی محمدی" در نقد اثر به موضوع کلی شیوه نوشتاری بعضی شاعران اشاره کرد: وقتی موضوعی در شاعر شکل میگیرد یک نفس موضوع را بدون تغیر زمانی و مکانی اجرا میکنند و مولفه های استاتیک و زیبایی شناسانه شعر در آن اتفاق نمیافتد. تمرکزشان روی معناست و به جنبه های دیگر شعر نمیپردازند.
نفر بعد "یاس سیلاوی" بود که شعر خود را به نقد کشاند :
"قسم به قسم های لال/گلوگیر است /این سطر/در قابی خالی از دیوار/رقصم از آفتاب بود"
در نقد این اثر استاد" علیرضا شکرریز" گفت: در شعر اتفاق های خوبی افتاده که شعر به برجستگی لازم رسیده است. او در ادامه به شروع چالشی شعر اشاره کرد و گفت: شعر با اتفاق جدیدی آغاز میشود ولی در ادامه به سطری بر می خوریم که انتزاعی است و مفهوم در آن سیال است.
گاهی تصاویر را شاعر سعی دارد با مفاهیم نشان دهد اما باز هم شعر ذهنی باقی میماند و در بند چهارم این شعر نواقصی وجود دارد که باید کامل شود.
"علی محمدی" در نقد شعر "یاس سیلاوی" گفت: این شعر توانسته است تولید اندیشه کند و ارتباط بگیرد که این دارای اهمیت است. زیرا بعضی آثار به واسطه ساختار توضیحی و معنایی ساده خود نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند و اینکه شعر توانسته یک سازه عینی را در سازه ذهنی جا بدهد جالب است ولی شعر در بند دوم به سمت توضیح رفته اما در ادامه به کشف بصری میرسیم که بسیار زیبا و قوی است.
استاد "کریم خسروی" نیز به حس لطیف واژه ها در این شعر اشاره کرد و گفت: شعر دارای حشویات ریزی است که باید برداشته شود تا یکدست شود.
سپس "علیرضا ترابی زاده" در نقد این شعر گفت: شعر از تصاویر کوتاه و خوبی ساخته شده که به مخاطب اجازه نفسگیری میدهد. همچنین با اشاره به سطرهای برجسته شعر که آن را چند معنایی کرده به پایان بندی خوب شعر اشاره کرد.
شاعر بعد "جابر محیط "بود که شعر خود را پس از خوانش به نقد حاضران سپرد:
"تالار آیینه ی شکسته ام/ در مغول ترین حالِ اخم هات/ما مقیم یکدیگریم / با پیراهنی سفید/به جنگ تو آمده ام"
در نقد این اثر ابتدا استاد شکرریز گفت: شعر با زیبایی های احساسی روبرو است اما گاهی به سمت کلی گویی و ذهنیت گرایی متمایل شده و نیاز به پاگرد دارد.
"علی محمدی" نیز پیشنهاد به جزیی تر کردن سطرها کرد تا از کلی گویی فاصله گرفته شود و شعر به عینیت برسد.
او در ادامه به کارکرد خوب صفت های تفصیلی در شعر اشاره کرد که باعث شده در بند اول اثر اتفاق جدید بیفتد. در ادامه از بهم آمیختگی فضای تاریخی با منطق احساسی این شعر که باعث قوی شدن اثر شده سخن گفت
"شهرام فروغی مهر" نیز در نقد شعر محیط گفت: به اشعار بلند ایشان که بر می خوریم، اشعاری کوتاه کوتاه خیلی خوب میبینیم که در یک جا جمع شده و در قامت شعر بلند در آمده که به ساختار شعر ایشان ضربه میزند.
اما در این شعر که گویی جدا شده ی شعر بلندی است که زیباتر و تاثیر گذار شده و به خوبی با مخاطب عام و خاص میتواند ارتباط برقرار کند. همچنین به پایان بندی شعر که با کلی گویی آسیب خورده اشاره کرد.
آخرین شاعر "قدرت الله حسینی برآفتابی" بود که شعرش خوانده و نقد شد:
"علیرضا شکرریز" در نقد این اثر گفت" شعر با نگاهی شاعرانه روبرو است . هر چند در بعضی سطرها اثر به سمت ذهنیت گرایی میرود.
پس از پایان بخش نخست "نصرالله بنازاده" پس از خوانش شعر خود با آواز کوتاهی به نام غریبه ها محفل شعر را زینت بخشید.
در ادامه و در بخش دوم نشست به ترتیب: "شهرام فروغی مهر، علیرضا ترابی زاده، احمد تمیمی، علی محمدی، علیرضا مهربانی، امید رضا عقیلی و استاد علیرضا شکرریز" شعر خوانی کردند .
در پایان نگاره ای به رسم یادگار گرفته شد تا در آلبوم خاطرات انجمن باقی بماند.
شیفتگان باشندهی این نشست خودمانی: علیرضا شکرریز، مهناز بهروزیان، کریم خسروی راد، جابر محیط، علیرضا ترابی زاده، ستاره پورهواشم، نصرالله بنّازاده، امیدرضا عقیلی، احمدتمیمی، سید عباس کاظمی، یاس سیلاوی، شهرام فروغی مهر، علی محمدی، سهیل سوری، فاتمه نوروزی، سارا شجاعی(سارگل)، قدرت الله حسینی برآفتابی، علیرضا مهربانی و "فردین کوراوند" بودند.
ارسال نظر به عنوان مهمان