امروز:
چهارشنبه - 27 تير - 1403
ساعت :

محمد نوروزی بابادی

در آغاز شب آوازم را تقدیم می کنم

به کسانی که حضور عشق را تمنا می کنند

و بار خاطرات را اجابت می بخشند

تا در دنیای مهربانی

قاصد دلبرانه سحر باشند

و نونهال افرینش رفاقت را

در سایه سار چنار زندگی بنشانند .

هرچند راه درازی تجسم رفتن است

این از شاهکار وفاق ترنم است .

و شیدایی عاشقانه های بیدار.

 

بار را به منزل می رساند

آن کس که اندیشه ورز سرانجام است

و آداب خویش را بر اراده استوار می کند

تا ظرفیت دلدادگی را

درخوابگاه تحمل اندازه گیری کند

و با عیادت محض

عبادت عاشقی را به پایکوبی بکشاند

تا هورای یاران

امانتدار امیدها باشد

و جرثومه ها هرکدام

راهی هیچستان شوند.

 

رنگین کمان آسمان

در مقابل صداقت به زانو می نشیند

و خفیه گاه مهر را

تقدیم باران خواهد کرد

تا دوباره عطر گل های بستان

مشام دلبران شوریده را نوازش کند

هر چند قاصد پیر

با تار خویش باز هم درکنج خانه

از وزیدن باد خزان می زند

اما این بار کبک های گندمزار

در سایه خوشه های گندم به ارامش می رسند

و جوجه هایی که الاکلنک بازی می کنند

*محمد نوروزی بابادی

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید