نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
زبانی لالم و امشب سکوتم سرد می خواند/درون خلوتم در من یکی از درد می خواند
ز دست این همه صبرم خیال غوره حلوا شد/نگاه ناشکیب من سرودی فرد می خواند
سیاوش زیر تیغ افراسیاب قرن می آید/و رستم در عزای او سیاوش گرد می خواند
دگر دل را به فروردین و خردادی نمی بندم/در این پاییز بی برگی بهارم زرد می خواند
قمار و نقش خوش دستیِ آن لیلاج می مانم/که در بازیِ ناب عشق تاسش نرد می خواند
دوباره در خیابان خیالت پرسه خواهم زد/که احساسم مرا یک شاعر شبگرد می خواند
پریشانم پریشانی که در تقدیر من امشب/زمانه آنچه را بر تن ضمیرم کرد می خواند
ارسال نظر به عنوان مهمان