امروز:
پنجشنبه - 23 اسفند - 1403
ساعت :

استاد هرمز فرهادی بابادی

وقتی که با نگاه تو در گیر می شوم

در انعکاس چشم تو تصویر می شوم

آیینه در مقابل آیینه می نهم

در بازتاب آینه تکثیر  می شوم

عکسم به چشم آینه با من شبیه نیست

 من از سکوت آینه دلگیر می شوم

 در صحبت بهار  زمستان گزیده ام

 با هر نفسی ثانیه ها  پیر می شوم

 وقتی خدا به چشم تو سوگند می خورد

 مرثیه خوان سوره ی انجیر می شوم

 دل آاااه شبنمی ست به مژگان دیده ام

 در آفتاب عشق تو تبخیر می شوم

 خواب ات خیال چشم مرا گیج کرده است

 در قاب عکس خواب تو تعبیر می شوم

 دیگر به چشم عشق نگاهم نمی کنی

 یک باره از وجود خودم سیر می شوم

 هرگز به خط آخر مقصد نمی رسم

 در پیچ و تاب زلف تو زنجیر می شوم

 شب بر ستیغ مرگ پلنگ ایستاده است

 بر ارتفاع ماه تو نخجیر می شوم

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید