امروز:
چهارشنبه - 6 تير - 1403
ساعت :

"راز نهان" شاعر بسیجی شهید "رضا ایزدی" بعد از سه دهه انتشار یافت.

به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی حبیب خبر، کتاب"راز نهان"، زندگی نامه، دست نوشته ها و تصاویر شاعر بسیجی شهید "رضا ایزدی" به همت "محمدرضا ايزدي" و از سوی انتشارات کردگار در شمارگان یک هزار جلد و به قیمت ۱۵ هزار تومان چاپ و منتشر شد.

"محمد رضا ایزدي" در این باره چاپ و انتشار این مجموعه ارزشمند گفت: کتاب "راز نهان"مجموعه اي از اشعار، دست نوشته ها و تصاویر شاعر بسیجی شهیدرضا ایزدي است که با سه دهه تاخیر به چاپ رسید و علت این تاخیر و انتظار براي چاپ آن بدین جهت بود که بتوانم در رشته تخصصی ادبیات فارسی وارد دانشگاه شوم و تحصیلات عالی و تکمیلی را سپري کنم تا به صورت تخصصی به تشریح و تفسیر اشعار این شاعر شهید بپردازم اما به علل مختلف این امر محقق نشد و چون رشته تحصیلی به سمت و سویی دیگر هدایت شد، بنابراین تصمیم برآن شدکه این کتاب آن گونه که ملاحظه خواهیدکرد و تنها به نماي کلی آثار وي پرداخته شده است تا اصل اشعار و دست نوشته ها به صورت مجموعه اي ماندگار به چاپ برسد و تشریح و تفسیر اشعار را به دیگر عزیزانی بسپارم که متخصص دراین رشته هستند.

عضو شورای اسلامی شهر اهواز افزود: این کتاب ازسه بخش تشکیل شده است. بخش نخست شامل زندگینامـه، اشـعار و نامـه هـاي شـهید است. بخش دوم، شهید از نگاه دیگران که شامل اشعاري اسـت کـه شـعرا در وصـف شـهید سروده اند و همچنین سخنرانی ها و خاطراتی است که دیگران درباره ویژگی هاي شهید ایراد کرده اند و بخش آخر نیز شامل دست نوشته ها و تصاویر شهید است.

او گفت: آنچه موجب الگوپذیري شهیدرضا ایزدي شده و براي رسیدن به این درجه از معرفـت و شناخت، موثر بود و در قالب ابیات و اشعار، حالات معنوي و روحانی درون خود را بیان کرده، ناشی از سه عامل یا سه موضوع است که ابتدا باید از طبع خدادادي ایشان درسرودن شعر نام برد. دوم روح لطیف و احساس خاص وي که بخشی از خصوصیات طبیعی و ذاتی شهید بود و این احساس لطیف با دل نوشته هاي خود در قالب شعر، نقش زیادی داشته است.

سومین عامل، الگوپذیري ایشان از کتاب تماشاگه راز استاد شهید مرتضی مطهري بود. این کتاب در الهام پذیري از اشعار عرفانی حافظ تاثیر فراوانی در سرودن اشعار وي داشت.

 ایزدی، ابراز امیدواری کرد: همان گونه که شهیدرضا ایزدي درسن ۱۸سالگی به بلوغی رسید که توانست پـا جاي پاي بزرگان اهل ادب و معرفت بگذارد، جوانان ادب دوست این مرز و بوم نیز با الهام گیري از شخصیت هایی همچون شهیدرضا که درسن کم به درجه والایی از شناخت و معرفت رسید، راه موفقیت خود را بپیمایند و به آنچه می خواهند برسند.

*****

زندگی نامه

 خورشید با آهنگی ملایم، تلألؤ و درخشندگی خود را از دست می دهد و پلک هاي خونبار و زیبایش بر روي دیده هاي ژرف اش می نشیند و در لحظات آخر با نگرشی عمیق جهانیان را می نگرد. رنگ زرد زلال به سرخی آتشین تبدیل می گردد و آخرین انوار زرین خورشید بر حرکت هاي ملایم رود کارون منظره اي جالب در نظر بیننده به وجود می آورد. رضا بهترین مکان را براي اندیشیدن، چنین جایی می داند و براي مدتی استراحت و گفت و گو با افکار لطیف شاعرانه و احساسات زیباي رقصان در درون اش با گام هاي استوار به سوي سرنوشت پیش می رود و سرنوشت اش را در احساسات اش به مبداء، بر کاغذ خونین خون نامه اش می نگارد :

 شوق دیدارش مرا دیوانه کرد/ خویش را از خویش هم بیگانه کرد

 ما که افتادیم در دام هوس/ حال باید رست از بند قفس

 رضا در سپیده دم ۲۹ اردی بهشت ۱۳۴۸ در اهواز پا به عرصه وجود نهاد و بعد از تربیت درکانون گرم خانواده درسن ۶ سالگی براي شروع تحصل به دبستان حافظ رفت.

 وي از اوان کودکی فکرت خاصی در وجودش نهفته بود به طوری که این افکار و احساسات والا پس از طی دوران تکاملی به زیباترین شکل شکوفا و متجلی گشت.

رضا در سال چهارم ابتدایی بود که انقلاب شکوهمند اسلامی شکل گرفت و در این هنگام هر چند سن کمی داشت اما از روحیات انقلابی و مذهبی برخوردار بود و نقش خود را در حد توان به جا می آورد.

 پس از پیروزي انقلاب دائماً در جریانات انقلاب بود و به طور متناوب در محافل و مجالس انقلابی و مذهبی حضور پیدا می کرد و روح تشنه خویش را از دانستنی هاي انقلاب سیراب می نمود.

 در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی رضا هم بسان همرزمانش مبارزات آگاهانه خویش را در راه پیروزي و شکوفایی مملکت اسلامی مان با ثبت نام در پایگاه مسجد امام رضا (ع) و شرکت در فعالیت هاي تبلیغاتی معنوي و نظامی شروع کرد و شب ها را درکنار عبادت و نگهبانی از میهن اسلامی مان سپري می نمود.

رضا سه بار در سالهاي ۶۰ و۶۱ به جبهه هاي نبرد نور علیه ظلمت شتافت و همگام با رزمندگان، علیه دشمنان بعثی پیکار کرد.

 در سال ۶۳ با اراده اي قوي که از ایمانش متبلور می شد براي بازسازي شهر ویرانه خونین شهر به آن شهر رفت و بیش از ۳ ماه مشغول به کار شد. درهمین ایام بود که با مطالعه عمیق کتاب (تماشاگه راز) و دیگر کُتب ادبی و شرکت در محافل ادبی مشتاقانه وارد خیمه شاعران شد و از طریق شعر روح عاشق و شیداي خویش را نمایش داد.

 او در هرحال شاعر بود و سخن و گفتارش از عشق نشأت می گرفت، عشق به معشوقی که شدیداً آرزوي وصال او را داشت، آن گونه که خود می گفت :

 آرزویم همه این است که به میخانه شوم

 ساغري باده کنم نوشم و پروانه شوم

 به سبکبالی مرغان مهاجر ز قفس

 پر و بالی بفشانم که چو افسانه شوم

 اواخر سال ۶۴ بود که به جمع انجمن شعراي اهواز پیوست و در آنجا توانست بهتر آه و ناله خویش را در قالب کلمات بیان کند.

 استاد محمد شیدا، استاد دانشگاه و سرپرست سابق انجمن ادبی خوزستان پیرامون خصوصیات روحی و اخلاقی رضا در مراسم شب شعر در منزل شهید و در مراسم بزرگداشت شهادت وي در انجمن شعراي اهواز در سخنانی گفت:

 "شهیدرضا ایزدي عزیزي بود محجوب و محجوبی وارسته و جوانی ساده و بیریا، عشق در او متبلور شده بود و احساس خاصی نسبت به حقیقت داشت و نه تنها شاعر بود بلکه خودش نیز شعري مجسم بود به طوري محجوب بود که هیچ موقع نخواست من او را شاعر به هم ذوقان اش معرفی کنم."

 شهیدرضا در آخرین حضورخود در جبهه هاي نبرد حق علیه باطل درتاریخ هفتم اسفند ۱۳۶۵ درعملیات کربلاي پنج در شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پیکرپاکش در مراسم با شکوهی در اهواز تشییع شد. مزار این شهید سعید در بهشت شهداي این شهر در قطعه دوم شهداي دفاع مقدس، زیارتگاه زایران شهدا است.

شعر "راز نهان" شهید رضا ایزدی را با هم می خوانیم:

رازنهان

دوش از غصه دلم شکوه ز دنیا می کرد

 بال و پر می زد و مهر تو تماشا می کرد

ساحل مردم چشمم به تمناي وجود

اشک غم دید و سخن ازدل شیدا می کرد

بار جان نیست شد و راه عدم پیش گرفت

 روح پرواز در احوال ثریا می کرد

راه پر پیچ و خم اندر کنف سایه عشق

 مشعلی بود که روشن شب یلدا می کرد

سال ها جور فلک بردم و دل آه نکرد

 وقت آن است که دل حاجت آن را می کرد

آن غلامی که در این دایره سرگردان بود

 روز و شب را طلب خانه مولا می کرد

سخت عاشق شد و عزم سر کوي تو نمود

راه بگشا که فدا جان و سر و پا می کرد

ایزدي راز نهان دید و دل غمزده اش

گفته بودش که هویدا نکن اما می کرد

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید