امروز:
جمعه - 28 ارديبهشت - 1403
ساعت :

ح.ب. بیرگانی: از اسفند 97 تا کنون گرفتار سیل و سیلاب شده ایم؛ از جمله گرفتار خبرها و گزارش های تصویری در رسانه های همگانی قدیم و جدید؛ به گونه ای که خواب و راحتی و آسایش از ما گرفته شده و حتا در خانه های آپارتمانی هم این سیل و سیلاب دست از سر و جسم و روح مان برنمی دارد!

بی شک اگر مسوولان دستگاه های مربوط در چند دهه گذشته در انجام وظایف شان کوتاهی و اهمال نمی کردند و به علاج وقایع قبل از وقوع می پرداختند و مردم نیز نیازهای برحق خود را برای ایجاد یک زندگی راحت و بی دغدغه مطالبه می کردند، امروزه نیازی نبود که در استان وضعیت فوق العاده اعلام شود و همه ی دستگاه ها را پای کار آورند!

یک عمر آمدیم و مسوولیت ها را به حق یا ناحق گرفتیم و میزها و صندلی ها را سفت و سخت چسبیدیم و جلسه ها و نشست های شعاری، بی فایده و بی خروجی آن هم با عده ای باصطلاح مسوول- که نه تاثیری در روند نشست ها داشتند و نه بعد از نشست ها موثر بودند و تنها سالن پر کن بودند- برگزار کردیم که نه تنها کارهای مردم را راه نینداختیم که آن ها را فقط سرکار گذاشتیم!

در حقیقت تمام این مصیبت هایی که بر اثر وقوع سیل و سیلاب در برخی استان های کشورمان ایجاد شده حاصل ناآگاهی، کم کاری و نداشتن تخصص و تعهد در انجام امور و تنبلی و اهمال کاری بوده و شوربختانه نه دستگاه های مربوط و نه افراد مسوول در چند دهه گذشته به این امور رسیدگی نکردند و مردم نیز- که در سختی ها و مرارت های زندگی بیش تر دنبال به دست آوردن یک لقمه نان بودند- از کنار اهمال کاری های مسوولان گذشتند و از سوی دیگر، صدای ضعیف شمار اندک روشنفکران و نخبگان هم در کوچه پس کوچه های بن بست به جایی نرسید!

اما چه باید کرد؟

امروزه مسوولان و حتا مردم عادی با سر دادن شعارها و وعده ها راه کارهایی ارایه می دهند ولی آنجام امور را در شرایط تحریم بسیار سخت می دانند و با صحبت کردن از شرایط حساس حال حاضر از زیر بار مسوولیت های خود شانه خالی می کنند در حالی که برای رسیدن به این مسوولیت ها، چه تپه و ماهورهایی که صاف نکرده اند!

وقتی به هشت سال جنگ تحمیلی فکر می کنم که همه کشورها علیه ایران بسیج شدند و دولت عراق را حمایت کردند اما در این مدت به همت و تلاش بیش تر مسوولان خدمتگزار، وضعیت اقتصادی، تولید و اشتغال جوانان و رفاه و امنیت کشورمان خوب بود به گونه ای که نمی توان آن سال ها را با هشت سال گذشته مقایسه کرد!

 اگرچه عزیزان بسیاری در این جنگ نابرابر شهید و جانباز و مفقودالاثر و آزاده شدند؛ اما دل های همه پاک بود و قلب ها برای ایجاد امنیت و آسایش و آرامش مردم می تپید و چشم ها متبسم و نگاه ها آفتابی بود و از سیاهی و شوری خبری هم نبود و کسی به فکر خود نبود که فرهنگ بسیجی در کشور حرف نخست را می زد؛ چرا که هدف دفاع از تمامیت ارضی کشور و ملت شجاع و مخلص ایران بود و برافراشته ماندن پرچم جمهوری اسلامی ایران در تمامی خاک ایران.

امروزه نمی توان با دستاویز قرار دادن تحریم و اجرا نشدن برجام و دیگر تعهدهایی که در دستگاه های کشور در حال بررسی است، کم کاری و اهمال کاری های مان را- که در یک مورد منجر به وقوع سیل و جاری شدن سیلاب شده است-  نادیده بگیریم؛ اگرچه نادیده گرفته ایم و طلبکار هم شده ایم و این سیلزدگان و دیگر مردم گرفتار در سیلاب مشکل ها و عوارض پس از آن هستند که باید تاوان پس دهند!

البته جا دارد از ستاد بحران استان تشکر و قدر دانی کنم که با ارسال اطلاعیه های خود آن هم به وسیله پیامک و بر روی گوشی های تلفن های همراه سطح دانسته ها و آگاهی ها را بالا برده؛ اما خوب است ساعات ارسال پیامک ها را هم در نظر بگیرد و به جای دادن آگاهی و ایجاد آرامش، مردمی را که مشغول استراحت هستند خواب زده و آشفته نکند!

آیا ارسال پیامک از سوی ستاد بحران آن هم در ساعت های دوازده و نیم شب با این متن:"شما در بستر سیلابی رودخانه و در معرض خطر می باشید. مدیریت بحران استانداری خوزستان" در حالی که بسیاری در بستر خواب هستند، درست است؟! یا ارسال پیامک در ساعت یک و 48 دقیقه بامداد با متن:"سیلاب ورودی به استان و میزان خروجی سدها کاملا مدیریت شده می باشد ولی از تردد و توقف در مناطق مستعد سیلاب بویژه حاشیه رودخانه ها و جاده های ساحلی که در بستر رودخانه ها قرار دارند خودداری نمایید. اداره کل مدیریت بحران خوزستان" چه ضرورتی دارد؟! آیا تمام طول روز و هنگام بیداری را از مسوولان همیشه خدمتگزار ما گرفته اند که باید در هنگام خواب مردم را آگاه کنند؟!

به راستی! به موردهای پیامکی ستاد بحران آن هم در نیمه های شب، به جز ایجاد بحران چه نام دیگری می توان نهاد؟!

شاید هم ستاد بحران استان می خواهد در سال "رونق تولید" سهم و نقش داشته باشد؛ ولی شب و روز از دست اش در رفته است!

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید