نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
آه! چه گونه سخن آغاز کنیم که جز آه و ناله و درد چیزی برای گفتن نداریم. چه گونه واگویه های مان را به نثر درآوریم که به خدمتگزاران راستین این مرز و بوم برنخورد!
خدا می داند قلم نیز حیا می کند از کش دادن به موضوعی که سال هاست وجود دارد و هربار رنگ و بوی تازه ای دارد. خدا می داند کم می آورد هر آن کس به دنبال چرایی همه کمبودها و رخدادهای زندگی اش دوان دوان است و جوابی نمی گیرد.
خدا می داند دلی نمانده که داغ ندیده باشد. به راستی چرا به داد دل های غمزده توجه نمی شود؟ مگر می شود در کشوری که همه دم از همدلی و همکاری و فداکاری می زنند؛ بی اعتنایی اظهر من الشمس باشد!
باورش سخت است! هرجور به ماجرای آبفا روستایی خوزستان می نگریم، می بینیم آن قدرها هم حل مشکل آن ها کار سخت و دشواری نیست.
خدا می داند مشکل حقوق و مزایای آن ها قابل حل است. خدا می داند همان کارکنان طرحی (۶۲۳ نفر) که قرار است ماهانه ۳ تا ۴ میلیون حقوق دریافت کنند، در مجموع اعتباری افزون بر دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان نیاز دارند. این رقم برابری می کند با حقوق ماهانه۲۰ یا ۳۰ نفر از نجومی بگیران!
آری! آن روزها که فیش حقوقی ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیونی برخی مسوولان و نمایندگان و ... منتشر شد، متوجه شدیم فاصله طبقاتی یعنی چه؟ باورش سخت است اما حقوق یک سال این طرحی ها به اندازه یک ماه آن دسته از نجومی بگیران هم نمی شود! این در حالی است که امکان ندارد حتا یک ساعت دریافت حقوق آن ها دیر شود، اما طرحی های آبفا روستایی خوزستان تجربه ماه های طولانی دریافت نکردن حق و حقوق خود را داشته و دارند شوربختانه انگاری کک کسی هم گزیده نمی شود!
نمی دانیم، آیا فریاد آن ها و خانواده های شان را مسوولان استان و کشور می شنوند؟ اگر می شنوند، پس چرا خمی به ابروی شان نمی آید و چشم های شان خیس نمی شود؟! اگر هم نمی شنوند پس پنبه ها را از گوش های شان درآورند و دقایقی خود را جای کارکنان آبفا روستایی بگذارند.
اما انگاری برخی عزیزان مسوول و خدمتگزار استان و کشور سرگرم حواشی شده اند و نمی رسند و وقت ندارند به فکر آن ها- که نان شب هم ندارند- باشند!
خدا می داند همه ما باید روزی پاسخ گوی اعمال خود باشیم. اگر ایمان داریم که همه اعمال ما- چه خوب، چه بد- نوشته می شوند باید پاسخ گوی آنها باشیم و دست از برخی اعمال که قلب ها را می شکند و دل ها را سرد می کند برداریم. حال چه در دنیا، چه در آخرت. آخرتی که وعده آن اکیدا در کتاب اسمانی مان و احادث و روایات آمده است.
به راستی چرا در آستانه به پایان رسیدن سال ۹۸ که پر بود از رخدادهای جورواجور و غمگین، قدمی برای اندکی شیرین شدن روزهای عزیزان آبفا روستایی برداشته نمی شود؟!
خدا می داند کارکنان آبفا روستایی خوزستان نیز دل دارند، زن و زندگی دارند، فرزند و خانواده دارند.
به همان خدایی که حاضر و ناظر است بر اعمال مان، آن ها در مضیقه و تنگنایی عجیب قرار دارند. چرا تا این اندازه بی اعتنا هستیم؟! مگر می شود صدای خفیف و لرزان آن ها را تا حالا را نشنیده باشیم؟! آن هم مسوولان که همیشه خود را خدمتگزار و نوکر مردم می دانند اما در عمل آقا بالاسر هستند و فقط دستور می دهند و لاغیر!
به خود بیاییم، پای برداریم از رفتن در جاده بی توجهی ها و به راه راست بیاییم و به کمک امثال کارکنان آبفا روستایی بشتابیم و حق و حقوق شان را بدهیم.
سال ۹۸ سال خوبی نبود؛ بدترش نکنیم. بهانه هم نتراشیم که عده ای از نیروهای طرحی مجوز ندارند، ردیف بودجه ندارند، اعتبار نیست... این مسایل را کنار بگذاریم و همین امروز به داد این عزیزان برسیم.
چراهای گفته شده و دیگر چراهای بیان نشده در لابه لای سخنان کارکنان آبفا روستایی خوزستان وجود دارد؛ بیاییم به خود پاسخ دهیم چرا وضعیت آن ها این گونه است و سپس در احقاق حقوق این تلاشگران جبهه نور(آب) خود را به آب و آتش بزنیم؛ همان گونه که برای خود این گونه تلاش و عمل می کنیم. ان شاا...
ارسال نظر به عنوان مهمان