امروز:
جمعه - 15 تير - 1403
ساعت :

 گزارش‌گران فوتبال؛ تابلوهای سرخآبی!؟

تاکنون بازی های فوتبال بسیاری از سیما دیده ام ولی ندیده و نشنیده ام که گزارشگران صدا و سیما در بیان گزارش خود "عادل" باشند و تنها روند بازی را گزارش کنند نه قضاوت!

 این که گزارشگران ما هم در نقش داور ظاهر می شوند هم خود را کارشناس و تحلیگر فوتبال می دانند و هم شماری از این آقایان آن قدر "تابلو" سرخآبی می شوند و از تیم های محبوب شان طرفداری می کنند که اگر اجازه داشته باشند، میز گزارشگری را رها می کنند و  داخل زمین می روند تا بازیکنان تیم مقابل را سیلی بزنند و سپس دوباره برگردند و گزارش بازی را از سر گیرند!

برای نمونه گزارشگران شهرستان ها آنچنان از وقت کشی بازیکنان مقابل تیم شهرشان بد می گویند و بازیکنان شان را تمسخر می کنند که تنها فحش ناجور نمی دهند! انگار که داوران وقت کشی را نمی بینند و وقت اضافه نمی گیرند که این قدر به رگ غیرت آنها بر می خورد!

آقایان گزارشگر- که همواره خود را دانشور روزگار به ویژه در فوتبال می دانند و انگار در خانه های خاله شان نشسته اند و دارند بازی ها را گزارش می کنند- وقتی حرف تازه ای برای گفتن ندارند و ده ها بار انتقادهای شان را از تیم های خریف بیان کرده اند، تصمیم گیری درباره خطا، کارت زرد و قرمز و پنالتی را به کارشناسان حواله می کنند! چرا که خودشان از بس کارشناسی کرده اند و داوران و بازیکنان و سرمربیان تیم های دیگر را روی چمن ورزشگاه خوابانده اند که دیگر نمی دانند چه بگویند!

البته در این باره لازم است دست اندرکاران فدراسیون مواردی را برای تصمیم گیری های گزارشگران سیما در آیین نامه فوتبال بگنجانند تا دست کم کینه هایی که گزارشگران از بازیکنان و دست اندرکاران حریف در زمین به دل می گیرند برای اینکه بر دل و سینه شان سنگینی نکند دست کم بتوانند از طریق بلند گو یا با رفتن در زمین و خواباندن سیلی در گوش بازیکنان خطا کار (البته از دید آن ها) بار این وزنه های سنگین زا کم کنند!

گلباران استقلال خوزستان و پرسپولیس- که چهارم خرداد ۱۴۰۳ در تهران برگزار شد- هیجان زیادی داشت.

در نیمه نخست که پرسپولیس سه گل خورد، آقای گزارشگر سیما آنچنان تعجب کرد و مات شد و ناراحت که حتا از داور مسابقه هم انتقاد کرد که بازی از دستش در رفته است که تیم محبوبش سه گل خورده است!

ولی در نیمه دوم که گل های پرسپولیس درون دروازه استقلال می روییدند، آن چنان به هیجان آمده بود و از پرسپولیس تعریف و تمجید می کرد که مانده بود بلندگوی گزارشگری را رها کند و برود توی زمین و با بازیکنان پرسپولیس بعد از زدن گل شادی کند و به هوا بپرد یا همچون زننده گل چهارم به استقلال خوزستان پیراهن اش را از تن بیرون بیاورد به طرف تماشگران برود و آنجا ادامه گزارشگری اش را پی بگیرد!

در حقیقت، گزارشگر کشته مرده تیم فوتبال پرسپولیس آنچنان بازی تیم محبوب اش و استقلال خوزستان را دراماتیک گزارش کرد که حتا مرغان هوا هم دیدند و شنیدند که شادی اش را تقدیم پرسپولیسی ها کرد و اندوهش را بر دل و جان استقلالی ها و خوزستانی ها- که بازی را می دیدند- نهاد چه رسد به آدمیان!

شاید هم مسوولان صدا و سیما بجز سرخآبی ها تیم های دیگری در مستطیل سبز نمی بینند که بخواهند آن ها را قابل وصف بدانند و برای همین گزارشگران شان هم در کار داوران دخالت می کنند و هم در کار کارشناسان فن و هم خود را مجاز می دانند که تیم های مقابل تیم محبوب شان را با خاک یکسان کنند! تیم های شهرستانی کیلویی چند است!؟

* حبیب اله بهرامی(بچه نفتون)پنجم خرداد ۱۴۰۳

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید