نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
اهواز/ حبیب خبر- سید مهدی ابوس:
از چند هفته مانده به پایان رقابتهای لیگ برتر فوتبال، فضای پر بحث فوتبال کلان- که گاهی هم منجر به تنشهای بی سابقه ای می شود- نظرم را به خود جلب کرد و به مصداق ضرب المثل:"تو مو می بینی و من پیچش مو" کنجکاوانه به درون مستطیل سبز فوتبال دقت کردم. آنچه در این نگارش مي خوانید حاصل آن تفحص و پیچش مو است:
خیلی از نمیشودها و بگو مگوهای فعلی درون فوتبالی در حقیقت همان نمی خواهیم بشود است!
برای رسیدن به مفهموم این کلام ابتدا توجه اهالی فوتبال را به این حکایت جلب و سپس کلام نوشتاری را ادامه خواهم داد.
بنده خدایی نزد همسایه اش رفت که طناب قرض کند؛ همسایه گفت: طناب دارم ولی روی آن ماست پهن کرده ام! آن بنده خدا با تعجب گفت: مرد حسابی مگر می شود ماست روی طناب پهن کرد؟! جواب شنید اگرنخواهم طناب بدهم حتی دوغ هم می شود روی طناب پهن کرد!؟
حالا حکایت فوتبال ما دقیقن همان پهن کردن ماست روی طناب است؛ قلم ورزش قصد وقت گرفتن و خسته کردن مخاطب را ندارد اما توصیه می کند کمی بیشتر باید هوای این فوتبال را داشت؛ چون فوتبال تنها دلخوشی پرکردن اوقات فراغت پیر و جوان شده است و نباید این دلخوشی حداقلی را به بهانه های بنی اسراییلی کم رنگ و تهی کرد!
فوتبال را اسیر چارچوب های دست پاگیر غیر ورزشی از جنس سیاسی و حزبی و خصوصی سازی نکنیم. فوتبال، ورزش است و استقبال هوادار آن را به صنعت درآمدزا برای دیگران تبدیل کرده است.
فوتبال نیازمند تامین نگهداری و توسعه و شکوفایی و استعدادیابی و شایسته پروری است اما متاسفانه شاهد هستیم در فوتبال فعلی جای عاشقی و کاسبی با هم عوض شده و علنی بازیچه و سکوی پرتاب برای غریبه های نفوذ کرده شده است.
با صراحت باید گفت: این فوتبال فاقد مادر، دارای پدر خوانده های بی شماری شده و با سرعت در مسیر ناکجاآباد حرکت میکند؛ شاید هم در آینده نه چندان دور- که ان شاالله هرگز آن روز را شاهد نباشم- فوتبال از فضای باز به زیر سقف سالن انتقال داده شود!
وقتی در فوتبال استعدادهای واقعی اجازه دیده شدن ندارند و طبق مفاد آییننامه های فیفا بازیکن ۳۵ ساله پیشکسوت محسوب می شود و در لیگ قبلی فوتبال ما و فصل نقل و انتقالات فعلی شاهد حضور بازیکنان بی شمار بالای ۳۵ سال با قراردادهای میلیاردی هستیم آیا میتوان به شکوفايي واقعی این فوتبال امید داشت؟!
در ظاهر همه خواهان توجه و باور داشته های نهفته فوتبال هستند اما علنا دارند با این فوتبال بازی می کنند؛ چرا که وقتی به انتخاب می رسیم حرف آخر تصمیم آن انتخاب توسط غریبه ها و دلال ها اتخاذ میشود و آن نهفته،کشف استعدادهای درخشان نیست بلکه درصد قرارداد و آپشن های آن است!
این، یعنی قانون نویسی فوتبالی روی یخ و درون آفتاب است! دوست داریم فوتبال خودکفا شود ولی نمی شود! همه اهالی فوتبال میخواهند بشود اما نمی گذارند بشود؛ چون اگر بشود دیگر آنچه دلال ها می خواهند نمیشود!
فوتبال را به عمد سمت مدیران بله قربان گوی زیر سلطه دلال ها قرار گرفته و این ضعف بزرگ فوتبال فعلی است. همه عالم و آدم شاهد و ناظر این معضل هستند اما انگار به عمد چشم بر آن بسته و همچنان این روند ادامه دارد.
فوتبال خود بزرگ ترین سرمایه درآمدی را دارد؛ اما اینک هزینه هایش به میلیارد و درآمدش به عمد فوق سری و نامعلوم! است و جالب تر اینکه مدیران تیمداری فوتبال نه تنها پول آور نیستند بلکه پول بر درون جیبی خود به نام حقوق میلیونی و آپشن های قراردادی هم هستند!
همه اهالی فوتبال و ورزشکاران دیگر رشتههای ورزشی به حالت اعتراض فریادشان از درون ورزش گوش فلک را کر کرده که چرا بازیکن فوتبال برای یک فصل باید قرارداد میلیاردی امضا کند؟!
جواب این چراها را باید درون قراردادهای مدیران عامل باشگاه ها یافت! مدیری که خود قرارداد میلیونی و ۶۵ درصد آپشن کنارش ثبت شده دارد، مدیر تدبیری نیست که مدیر جیبی است و مشتاق تورم فوتبالی!
ان شاالله در نوبت بعدی نحوه و چگونگی انتخاب و انتصاب مدیران تیمداری فوتبال را به صورت شفاف بیان خواهیم کرد.
ارسال نظر به عنوان مهمان