باور کن

 هرگز عوض نشدم

 و از کلاه هیچ مردی

 خرگوشی بیرون نیاورده ام

 این دسته گلی را که بیرون آورده ام

 بهای دوست دارم های من به توست

 عشق تردستی نیست.

 مجموعه "مرگ نام دیگر عشق است" با این شعر شروع می شود، خیلی ساده روان بی آلایش.

  انگار گوینده و سراینده روبه روی تو نشسته و می سراید از عشق از زندگی و از محبت.

 ترکیب ها و واژه ها چنان به هم چفت و بست  شده اند که انگار بند بندش را شاعر مانند معماری چیره دست، اما با خون دل نشسته رج به رج مانند قالی در کارگاه ذهن چیده.

 شاعر شعر را زندگی کرده، ساده و روان. واژه ها مهجور نیاورده و از سفره به سفره مردم خوشه چین کرده آن هم بی هیچ تاملی، چون می داند حرف مردم است پس باید از زبان آن ها گفت.

در پارک

 سینما

هتل

کافه

 همیشه به جای دو نفر فکر می‌کنم

 اما آغوش تنها جایی است

که در آن به یکی شدن ها اندیشه می‌اندیشد.

"عاتکه صفالو منزه" متولد ۱۳۶۷ کرج ساکن تهران ۵ سال است که به طور جد در شعر سپید و داستان فعالیت دارد.

او تاکنون دو عنوان کتاب به نام های:"عشق تر دستی بلد نیست" و "چمدانی که هرگز باز نشده" در زمینه داستان کوتاه به چاپ رسانده است.

 "مرگ نام دیگر عشق است" نام مجموعه ای در قالب شعر سپید است از سرکارخانم صفالو که به چاپ دوم رسیده و در کتابفروشی های کل کشور در دسترس علاقه مندان به شعر است.

* ایوب بهرام