فعالان یا علافان فضای مجازی؟!

گاهی بازار جمع‌آوری تومار و امضا علیه برخی شخصیت‌ها گرم می‌شود و دست به دست در فضای مجازی می‌چرخد، اما گردانندگان این ماجرا‌ها اغلب از فضا‌های تخصصی کارشناسی دور هستند و باید دید آن‌ها که خود را فعال فضای مجازی یا رسانه‌ای می‌دانند آیا فعالان این فضا هستند یا علافان؟

به گزارش «وب سايت حبيب نيوز» به نقل از ایرنا از چهل روز پيش تا كنون تومارها، نامه‌ها و امضا‌هایی علیه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات جمع‌آوری شد. نامه اول، حاکی از این بود که دو هزار شهروند خوزستانی از آذری جهرمی به علت فیلتر نکردن تلگرام و اتفاق هايي که با استفاده از این پیام‌رسان رقم می‌خورد شکایت کرده‌اند.

بعد از مدتی نامه‌ای از کرمان آمد. نامه‌ای که پای آن نه اسمی بود و نه امضایی، اما با این عنوان؛ «متن کامل شکایت استادان دانشگاه‌های کرمان از وزیر ارتباطات به دادستان کل کشور».

بعد گذر از خوزستان و کرمان، این‌بار نامه از شیراز رسید؛ نامه‌ای که با شمردن موارد قانونی شروع شده بود و در نهایت به اجرای ناقص فیلترینگ تلگرام، سوء مدیریت وعدم جلوگیری از انتشار فیلم و عکس مستهجن اشاره کرده بود و تمام این‌ها را متوجه وزیر ارتباطات می‌دانست.

مخاطب در مقابل این مسايل دو راه پیش رو دارد؛ پذیرش یا عدم پذیرش. «سید بشیر حسینی» پژوهشگر سواد رسانه‌ای توصیه‌های خوبی برای این مواقع دارد. توصیه‌هایی که هوشمندی مخاطب را افزایش می‌دهد و او را از درگیر شدن با نظرات غیرکارشناسی دور می‌کند.

«اختلاف دیدگاه بین کارشناسان و صاحب‌نظران در حوزه‌های تخصصی یک اصل پذیرفته شده است. حتی در حوزه پزشکی که مواجهه متخصص با بدن‌هایی است که همگی آناتومی مشابه دارند نیز ممکن است در یک حوزه، اختلاف‌نظر‌های ۱۸۰ درجه‌ای دیده شود.»

 

** فعالان یا علافان؟

سید بشیر حسینی روز چهارشنبه پس از این توضیح کوتاه در گفت‌و‌گوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا گفت: با توجه به مثالی که زده شد، در حوزه مسائل اجتماعی با پیچیدگی‌هایی که در مسائل انسانی وجود دارد، اختلاف‌نظر‌ها بدیهی است. اما در موضوع مصاحبه ما، مساله به نظر من خیلی بزرگ‌تر از اینهاست. اختلاف‌نظر کارشناسی بین صاحب‌نظران ارزشمند و قابل ملاحظه است، اما کسانی که اساسا کارشناسی‌شان مورد قبول خبرگانِ فن نیست اصلا صاحب‌نظر نیستند که بتوان روی نظر آن‌ها خیلی تمرکز کرد.

طبیعی است که این افراد برای جمع‌آوری طومار و امضا به سمت افکار و طبقاتی می‌روند که از فضا‌های تخصصی کارشناسی و حوزه‌های معتبر دور هستند.

حسینی در ادامه یک سوال دیگر نیز مطرح کرد و این که «بسیاری از کسانی که اسم خودشان را فعالان رسانه‌ای می‌گذارند آیا فعالان این فضا هستند یا علافان؟»

او در پاسخ می‌گوید: بین این دو تفاوت بسیار زیاد است؛ کسانی که خودشان را صاحب‌نظر می‌دانند و با امکاناتی نظیر رسانه، دوستان، حزب و دسته‌ای که دارند سعی می‌کنند خودشان را معتبرتر جلوه دهند در کدام جمع علمی، تخصصی و برجسته حوزه مورد نظر در بین کارشناسان مورد تایید واقع شدند؟ متاسفانه ما کسانی را داریم که به مراتب از اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها، متخصصان و صاحبنظران مشهورتر شده‌اند و در بین مردم شناسنامه‌دارتر هستند در حالی که واقعا جایگاه و پایگاه تخصصی ندارند.

 

** واقع‌بین باشیم

حسینی در ادامه گفت: در این فضا یک تقسیم‌بندی جدی داریم و رویکرد مواجهه با رسانه‌های نوین در سه دسته بدبینانه، خوشبینانه و صحیح و واقع‌بین جای می‌گیرد.

طرف بدبین دايم به تهدید‌ها اشاره می‌کند و هدیه‌ای که این ترس و نگرانی به مخاطبش می‌دهد دلهره است. فرد بدبین دائما به سمت قرنطینه کردن، استفاده نکردن، دور ریختن، تهدید و توهم متمایل است و سعی می‌کند هر مخاطبی را با ابزار تهدیدآمیز خودش، از فضای استفاده درست از رسانه‌ها دور کند.

طرف دیگر آن‌هایی هستند که رویکرد خوشبینانه دارند. در این رویکرد فرد خوش‌بین دائما فرصت‌ها و مزایا را رصد می‌کند و خوش‌خیالانه فقط روی مسائلی مانند رهاسازی و استفاده نامحدود بدون توجه، بدون محتوا و بدون رشد مانور می‌دهد.

حسینی پس از برشمردن این دو رویکرد که بیشتر به سمت افراط و تفریط میل می‌کنند، می‌گوید: تنها مسیر درست در این بین، رویکرد واقع‌بینانه است، فرد واقع‌بین فرصت‌ها و تهدید‌ها را توامان می‌بیند، پیچیدگی را می‌شناسد و نگاه کارشناسی و تخصصی را تنها راهکار جدی و درست می‌داند.

رویکرد واقع‌بینانه به سمت توانمندسازی مخاطب پیش می‌رود، سواد رسانه‌ای را ارتقا می‌دهد و با توجه به فرصت‌ها سعی در حُسن استفاده دارد و با توجه به ممنوعیت، محدودیت، تهدید و محرومیت‌ها سعی می‌کند خود و مخاطبش را از آفت‌ها دور کند. این رویکرد، بسیار ارزشمند و متعالی است.

 

** منبع خبر کیست؟

او در ادامه سخنانش را به مخاطب معطوف کرد و گفت: تقاضای من از مخاطب در مواقع این‌چنینی که صحبت از تهیه طومار علیه مسئولان و افراد مشهور می‌شود این است که بدانند بسیاری از کسانی که ما در رسانه‌ها و بعضا رسانه‌های جمعی، رسمی و پر مخاطب می‌بینیم سواد رسانه‌ای ندارند. سنجش اعتبار اشخاص، منبع است. هر زمان فردی به شما چیزی گفت، سعی کرد به سمتی که در نظر دارد سوق‌تان دهد، باید ببینید منبع نقل قول و خبرتان کیست و چقدر دارای اعتبار است. اصلا می‌شود روی حرفش حساب کرد؟

اگر حوزه تخصصی من پزشکی نیست آیا قابلیت و صلاحیت این که راجع به یک مقوله بسیار تخصصی مثل سلامت قلب نظر بدهم را دارم؟ جواب قطعا منفی است. ممکن است قلب من درد کند و به همین واسطه ده‌ها بار به پزشک مراجعه کرده باشم، حتی چند مرتبه‌ای عمل قلب باز نیز انجام داده باشم و تجربیاتم در این زمینه کم نباشد، اما آیا این‌ها کفایت می‌کند برای این که بتوانم در این زمینه نظر تخصصی بدهم؟

 

** تومار جمع کردن ربطی به کارشناسی ندارد

وی افزود: متاسفانه بسیاری از افرادی که دست به جمع‌آوری امضا می‌زنند تجربیات عمدتا ناموفق و در مسیر غلط و یک سویه داشته‌اند که البته قابل مطالعه است. اما مساله مهم این است که به صِرف تجربه داشتن نمی‌توان به یک کارشناس خبره اهل فن تبدیل شد.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید