نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
انتخاب این موضوع کوتاه برای حساس کرددن جامعه علمی خوزستان و سازمانهای تخصصي مردمنهاد دوست دار طبيعت و محیطزیست نگارش شده است؛ شاید در جهتدهی پژوهش و پايش زیستبوم محل زندگی و طبيعت خود بیشتر اهمیت دهند و مطالبه گري داشته باشند.
کلیت نظام توسعهیافته جهان به واقعیت اجرایی کردن رویهها و اصول توسعه پایدار اذعان دارند. هرکجا دولت مردانی فهیم و متعهد بر کرسی هدایت کشورها تکیه زدهاند بر برنامهریزی مبتنی بر اصول توسعه پایدار و اهمیت به محیطزیست تأکید دارند.
در کشورهاي توسعهیافته، ديدگاه توسعه اقتصادي به هر قيمت و هزینهای به انتهاي خط رسيده است و اهميت و حفظ محیطزیست در رأس برنامهها قرار دارد.
متأسفانه در کشور ایران و شاید در رأس همه استانهای کشور، خوزستان با مقوله پایداری مأنوس نشدهاند و بیشتر جنبه شعارگونه دارد.
در بررسی بیشتر مطالعات امکانسنجی اجرای پروژههای ریزودرشت در تمامي حوزهها نشان میدهد، به فصل مرتبط با حفظ و صدمه کمتر به محیطزیست و پایداری اهمیت چندانی داده نمیشود. این بی اهمیتی هم مربوط به قوه مجریه و هم مقننه و البته کمتوجهی ناظران است. تنها تأکید بر انجام پروژهها به هر قیمت است و تصور بر این است که راه توسعه تنها بر ساختارهای اقتصادی و تولیدی متمرکز است!
سرزمین خوزستان بیشتر از همه استانهای کشور درگیر مقوله مهمی به نام نفت و فرآوردههای نفتی است. یعنی مادهای که تمام مراحل آن یعنی استخراج، انتقال و فرآوری و صنایع پتروشیمی و تبدیلی آن در تضاد جدی با محیطزیست قرار دارند.
حال شما تصور کنید در تمامی این شبکههای تارعنکبوتی بههمپیوسته در بیشتر نقاط استان حتا تالابها بهعنوان قلب يک اکوسيستم کمنظیر يا حواشي درياي جزر و حورها مستقرشدهاند و در اين صنايع چقدر بر اهمیت حفظ زیستبوم و چرخهها تأکید میشود؟
ایکاش تنها موضوع نفت بود، اما پروژههای بزرگ سدسازی و اشغال سطح وسیعی از مراتع و زیستگاهها و عرصههای طبیعی و به هم زدن چرخههای زیستمحیطی و جریانهای آبی هم موضوعی نیست که بهراحتی بتوان از کنار آنها گذر کرد. مانند فاجعه زیستمحیطی سد گتوند که بهتدریج اثرات مخرب و زیانبار بالا رفتن سطح شوری خاکهای پاییندست گریبان زیستبوم منطقه را خواهد گرفت. اگر درایت و آیندهنگری در کار بود بهجای اجرای پروژههای بزرگ سدسازی، بر اجرای گسترده طرحهای آبخیزداری منطبق با اصول زیستمحیطی تأکید میشد.
اما وجود و توسعه دیگر صنایع هم خالی از اشکال نبوده و نیست؛ مانند طرحهای فولادی و صنعتی که باید در کنار آنها و در جوار توسعه آنها پیوست های دقیق و سخت گیرانِ زیستمحیطی برقرار باشد که بررسیهای میدانی این خلأ را نشان میدهند.
وجود بندرهاي عدیده و بزرگ کشور با کاربریهای گوناگون در سواحل خلیجفارس سبب گشته زیستبوم دریایی استان هم در آرامش نباشد که پایش جدی و مستمر را میطلبد.
درنهایت اتمسفر استان هم که برآیند بخشهای مختلف خاک و آب و فرآیندهای مصنوعي تولیدشده دیگر است درگیر آلودگی است که اثرات آن بر تمامی چرخههای انسانی و گیاهی و حیوانی در جریان است و نمود آن در شهرها در سنوات گذشته نمايان شده است؛ مانند عارضههای تنفسي که شايد خوزستان بيشترين موارد را داشته است.
گفتنی است: تأثیرهای مخرب حاصل از تصمیم و اجراهای غلط که منجر به توسعه بیشتر محیطهای انسانمدار استان شده و دامنه آن به بکرترین روستاها و حواشی شهرهای استان در قالب ویلا سازی هم رسیده است سبب شده درنهایت استان با خطر جدی پایان طبیعت بکر همراه باشد.
البته بررسی و سنجش دقیق این اثرات مخرب باید در جوامع علمی و با همپوشانی علوم و ابزارهای پیشرفته همراه گردد تا بتوان به عمق فاجعه پی برد، در غیر این صورت جریان مرگ تدریجی چرخهها و طبیعت و زیستبوم بهپیش خواهد رفت و منجر به تغییر چهره طبیعی خوزستان خواهد شد.
تنها کارشناسان محیطزیست میدانند ايجاد زنجیرهها در اکوسیستمها چقدر اهميت دارد و با از بين رفتن چه بلايي سر محیطزیست خواهد آمد و براي احياي آنها- که بهراحتی ميسر نيست- چقدر بايد هزينه و زمان تلف شود.
البته ماجرا تنها تخريب زیستبوم و آلودگي نيست؛ زيرا ايجاد فرآیندهای آينده تخريب محیطزیست مانند تغيير اقليم، افزايش انواع فرسایشها و وقوع سيل و به هم خوردن تغييرات دمايي و... از هزاران عوارضي است که ممکن است در آينده بر سر استان ببارند.
نوید قائدی
مورخ ۲۵ دی ۹۹
ارسال نظر به عنوان مهمان