امروز:
سه شنبه - 1 خرداد - 1403
ساعت :

بداهه تخم مرغی اعضای انجمن ادبی خروش کارون

گرانی غم ندارد تا که سیل است

 قهرمان کاظمیان:

تمام دردمان از تخم  مرغ  است

فغان سردمان از تخم مرغ است

شده   کمبود  جمعیت  مصیبت

دوای مردمان از تخم  مرغ است

علی فرهادی:

خریده تخم مرغ شانه ای را

خیار و گوجه ی گل خانه ای را

کند تحریم ملت گر بخواهد

 بکوبد  قیمت افسانه ای  را

ص. صنیعی:

بنازم تخم مرغ و قیمت اش را

به روی سفره ی ماغیبت اش را

یکی دی شب نگاهت کرد و دیدم

به روی گونه اشک حسرت اش را

نه بز دارم، نه گوسفند و نه پازن

نه هندونه، نه آجیل و نه بنشن

اگر روزی بیایی خونه ی ما

برایت تخم مرغی می کُشم من

مسعود ریخته گر:

میلاد مسیح است و ولی هملت نیست

گوشی که پر از شارژ و ولیکن نت نیست

در کوچه ی ما هزار و صد سوپری است

افسوس که در خانه ی ما املت نیست

شهدخت روستا:

روحانی باسواد و دنیا دیده

پیشانی خود به آسمان ساییده

هرچند که مرغ بخت مان تخم نکرد

اسحاق بیا گاو حسن زاییده

محمد بقالان:

اگر یارانه ی مردم زیادی ست

دقیقاً اوج فقرِ انتقادی ست

همه یارانه ات یک شانه تخم است

حسن آقا بگو! این اقتصادی ست؟

صدیقه صنیعی:

امروز ببین که شهرمان توفانی است

درمعرض سکته ای شدید و آنی است

آغاز شده شمارش معکوس اش

گیتار نفس روی نُت پایانی است

ایرج خواجوی:

در این حال و هوای پرغباری

نباشد انتظار از غمگساری

دعا کن حضرت باران بیاید

بیارد با خودش طرحی بهاری

مهران ظهرابزاده:

سلام ای مرغ همسایه فدایت

فدای قد قد و ناز صدایت

برای زایمانت تاکسی سرویس

شوم گر بشنوم آن ناله هایت

قهرمان کاظمیان:

سلام ای مرغ همسایه که غازی

نه فرمایی کمی  بنده  نوازی؟

اگر که التفاتی  داشته  باشی

خدا و بنده می شه  از تو راضی

مهران ظهرابزاده:

درود ای مرغ همسایه قشنگی

شبیه چلچله از همه رنگی

تو را با شانه هایت دوست دارم

نبینم لحظه ای یک دم بلنگی

صادق قنواتی:

ای که تخمت اند قوت بوده است

یا به قولی: با برکت بوده است

در دهانم تخم تو تا می نهم

بوالعجب درمان لکنت بوده است

مهران ظهرابزاده:

تو را مانند املت دوست داریم

به عشقت واژه واژه می نگاریم

اگر یک دم به سوی ما بیایی

برایت فرش قرمز می گذاریم

منصور علیزاده:

گرانی تخم مرغ و شوخی با فیض

بخت با فیض یار دیگر نیست

املتش دسته دار دیگر نیست

نگران است فیض و غم دارد

املتش تخم مرغ کم دارد

***

(غزل تخم مرغی)   

م. علیزاده"میرپندرسکی"       

نده خود را فشار، ای مرغم

تخم کمتر گذار ای مرغم

به خروس محل‌؛ محل نگذار

نروی زیر بار ای مرغم

هم فدای تو ناصر فیض هم

املت دسته دار ای مرغم

می خورد تخم؛ تخم های تو را

آدم مایه دار ای مرغم

زندگی را نکن به خاطر تخم

به خودت ناگوار ای مرغم

ما مرادیم می توان بشوی

بر خر ما سوار ای مرغم

بچه نفتون:

گرانی! داد و بی دادی نداری؟

چه نایابی؟ تو آزادی نداری؟!

بگو! در اقتصادی تخم مرغی

چرا دست مریزادی نداری؟!

***

گرانی غم ندارد تا که سیل است

بخور نیم روی مرغی گر که میل است

اگر گفتن که تخمش وارداتی است

بگو "تدبیر" تولیدش ز" لیل" است!

 

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید