امروز:
شنبه - 29 ارديبهشت - 1403
ساعت :

محسن گلی:

 گر روی هواست کهکشان ها

 ما هم ملخی به گردِ آن ها...

محمد بقالان:

 این مدعیانِ ساربانی

 گم کرده مسیرٍکاروان ها

حامد میساقی مکوند:

پیرند و هنوز در پی پُست

سرگشته در این زمان جوان ها

در کشور نفت و جنگل و دشت

محتاج به قرصِ خشکِ نان ها

مهران ظهرابزاده :

با این همه نعمت خداداد

سرها همه در زباله دان ها

 محمد بقالان:

 صد بار، بهار وعده دادند

شد باغ  فدایی ی خزان ها

حامد میساقی مکوند:

ازمرگ یَلان همچو سهراب

تا چیدن یاس و ارغوان ها

 اسدلله اسدی:

 دیوار، بلند اگر  نماید

همت نبوَد به نردبان ها

حامد میساقی مکوند:

 هر لحظه نظاره گر به مرگ و

آتش به بنای خانمان ها

مهران ظهرابزاده :

چون ما نبود به راه شیری

یا اینکه میان کهکشان‌ها

 کارون مرا بریده یی سر

تا زنده بماند اصفهان ها

حامد میساقی مکوند:

 باید که دوباره نعره ای زد

بانگی به صلابت اذان ها

 مهران ظهرابزاده:

 استاد سخن دلم سرایت

پای تو میان ابروان ها

حامد میساقی مکوند:

تاکی غزل عاشقانه گفتن؟

وصف لب و خال پَرنیان ها

محمد بقالان:

گل ها همه خشک و خار رویید

خشخاش به جای زعفران ها

اسدالله اسدی:

ما ذره ی کوچکیم، ریزیم

دوریم ز نام ها، نشان ها

بچه نفتون:

قیچی بزنم بداهه تان را

یا چسب زنید بر دهان ها؟!

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید