نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
محسن گلی:
گر روی هواست کهکشان ها
ما هم ملخی به گردِ آن ها...
محمد بقالان:
این مدعیانِ ساربانی
گم کرده مسیرٍکاروان ها
حامد میساقی مکوند:
پیرند و هنوز در پی پُست
سرگشته در این زمان جوان ها
در کشور نفت و جنگل و دشت
محتاج به قرصِ خشکِ نان ها
مهران ظهرابزاده :
با این همه نعمت خداداد
سرها همه در زباله دان ها
محمد بقالان:
صد بار، بهار وعده دادند
شد باغ فدایی ی خزان ها
حامد میساقی مکوند:
ازمرگ یَلان همچو سهراب
تا چیدن یاس و ارغوان ها
اسدلله اسدی:
دیوار، بلند اگر نماید
همت نبوَد به نردبان ها
حامد میساقی مکوند:
هر لحظه نظاره گر به مرگ و
آتش به بنای خانمان ها
مهران ظهرابزاده :
چون ما نبود به راه شیری
یا اینکه میان کهکشانها
کارون مرا بریده یی سر
تا زنده بماند اصفهان ها
حامد میساقی مکوند:
باید که دوباره نعره ای زد
بانگی به صلابت اذان ها
مهران ظهرابزاده:
استاد سخن دلم سرایت
پای تو میان ابروان ها
حامد میساقی مکوند:
تاکی غزل عاشقانه گفتن؟
وصف لب و خال پَرنیان ها
محمد بقالان:
گل ها همه خشک و خار رویید
خشخاش به جای زعفران ها
اسدالله اسدی:
ما ذره ی کوچکیم، ریزیم
دوریم ز نام ها، نشان ها
بچه نفتون:
قیچی بزنم بداهه تان را
یا چسب زنید بر دهان ها؟!
ارسال نظر به عنوان مهمان