فراز و فرودهای ۵ ساله شریعتی در خوزستان؛

میراث شریعتی در خوزستان/ بحران هایی که به استاندار بعدی رسید

میراث شریعتی در خوزستان/ بحران هایی که به استاندار بعدی رسید

 پنج سال حضور غلامرضا شریعتی در راس استانداری خوزستان با فراز و فرودهای بی شماری همراه بود و استانداری بعدی میراث دار مشکلات ریشه ای و بی شماری در استان خواهد بود.

 غلامرضا شریعتی دوم تیرماه سال ۹۵، در حالی به عنوان استاندار خوزستان معارفه شد که استاندار قبل از وی (مقتدایی) که در اوج محبوبیت قرار داشت و از سوی دولت روحانی و بدون هیچ اطلاع قبلی و به طور ناگهانی برکنار شده بود.

هر چقدر مقتدایی به‌واسطه تصمیم‌های خود مثل آزاد کردن تردد خودروهای اروندی در سراسر استان خوزستان، رونق بخشیدن به فعالیت‌های گردشگری، استقبال نکردن از وزرا و قاطعیت در تصمیم‌گیری در بین مردم محبوبیت داشت اما شریعتی در پنج سال ریاست خود بر صندلی استانداری، شرایط را به گونه‌ای پیش برد که مردم خوزستان برای رفتنش لحظه‌شماری کنند.

مقتدایی در مراسم تودیع خود گفته بود: «پدرخوانده‌هایی که به‌صورت اژدهای اقتصادی بر گنج‌های خوزستان چنبره زده‌اند، در برکناری من نقش داشتند» در این میان اما عملکرد شریعتی هر چقدر که مورد قبول مردم استان نبود ولی برای مسئولان پایتخت‌نشین خوشایند بود به‌طوری که بارها نام وی برای تصدی سمت‌های ملی از قبیل رئیس سازمان تأمین اجتماعی، سازمان انتقال خون و… مطرح شد و در نهایت در میان بُهت همگان، این دانش‌آموخته دکتری ژنتیک انسانی از عمارت فلسطین در اهواز به سازمان ملی استاندارد کوچ کرد که در اینجا باید گفت شاید شریعتی بهتر از مقتدایی با ژنتیک مدیران تهران نشین آشنا بود.

حمله به منتقدان

شریعتی در مدت حضور در استانداری خوزستان به گواه همگان به گونه‌ای رفتار و عمل کرد که از شریعتی به عنوان یک استاندار شناخته‌شده در دولت روحانی نام برده می‌شد؛ البته نه با عملکرد قابل دفاع چرا که از همان ابتدا عملکرد شریعتی مورد اعتراض بسیاری قرار گرفت ولی در همین خوزستان افرادی بودند که جواب منتقدان عملکرد شریعتی را به بدترین شکل ممکن در شبکه‌های اجتماعی می‌دانند و منتقدان بعد از نقدهای خود، درگیر حملات راست و دروغ ولی پردامنه افرادی بودند که می‌گفتند: «ما ارتباطی با شریعتی نداریم و صرفاً منصفانه برخورد می‌کردیم» اما نکته اینجا بود که همین افراد همواره در طبقه همکف استانداری پرسه می‌زدند؛ افرادی که حتی به اسم‌های مستعار بدترین نوشته‌ها را علیه منتقدان می‌نوشتند و در شبکه‌های اجتماعی ارسال می‌کردند.

آنها حتی به معاونان استاندار هم حمله می‌کردند تا کوچک‌ترین صدای مخالفت حتی از درون استانداری هم شنیده نشود؛ در همین مدت معاونان سیاسی، عمرانی و اقتصادی استانداری نیز از گزند حملات این گروه بی‌نصیب نماندند! از آنجایی که همگان می‌دانستند شریعتی استانداری است که علاقه داشت خودش یک تنه همه امور استان را پیش ببرد و به همین دلیل نقش قابل‌توجهی را به معاونان خود نمی‌داد؛ از این رو خیلی‌ها به استاندار جدید سفارش کرده‌اند که بساط این گروه برچیده شود.

اولین بحران

شریعتی اولین بحران را در بهمن‌ماه سال ۹۵ که با قطع سراسری برق، آب و تعطیلی مدارس و… در استان خوزستان بود، تجربه کرد؛ باقی ماندن گرد و غباری که آن زمان ۶۶ برابر حد مجاز اعلام شده بود، روی شبکه‌های برق استان و وقوع مه غلیظ موجب بروز انفجار و از کار افتادن سامانه برق‌رسانی در این استان شد؛ برق، آب و تلفن همراه به‌صورت سراسری در اهواز و چند شهر استان قطع شد و چند روز بعد تکرار این معضل باعث قطع سراسری برق، آب، تلفن و تعطیلی ادارات و مدارس در ۱۱ شهرستان استان شد.

اوایل وقوع این بحران، استاندار خوزستان به همراه برخی مدیران در یک سفر خارجی پرحاشیه در لهستان حضور داشتند و نبود استاندار باعث اعتراض‌های فراوانی شد.

حجم گسترده این بحران، خوزستان را به طرز عجیبی در کشور و حتی جهان بر سر زبان‌ها انداخت و شاید مردم ایران اولین بار بود با استانداری به نام شریعتی آشنا می‌شدند ولی بعدها بارها و بارها بحران‌هایی در خوزستان رخ داد که همه آنها بازتابی جهانی داشت، به همین دلیل این شرایط از شریعتی استانداری شناخته‌شده ساخته بود و شبکه‌های اجتماعی با انتشار کلیپ‌هایی از رفتارها و صحبت‌های شریعتی بر آتش معروفیت وی می‌دمیدند.

بحران قطع سراسری برق در خوزستان در بهمن‌ماه سال ۹۵ در حالی رخ داد که شبکه‌های برق پیش از این شست‌وشو می‌شد ولی تعلل مدیران بخش برق خوزستان در انجام این کار باعث بروز این بحران شد اما منتقدان شریعتی عقیده داشتند که این امر به دلیل بی‌تجربه بودن استاندار خوزستان در راهبری صحیح استان رخ داد.

شور شدن آب خرمشهر

خردادماه سال ۹۷ نیز یک بحران دیگر در خوزستان خلق شد و ابعادی جهانی یافت؛ پیشروی آب‌شور دریا به سمت شهرهای آبادان و خرمشهر باعث مرگ نخل‌ها و تشنه ماندن مردم این دو شهر به دلیل نبود آب مناسب برای شرب شد؛ صف کشیدن دبه‌های آب مردم و حضور تانکرهای انتقال آب برای آب‌رسانی به مردم خرمشهر و آبادان بازهم خوزستان را سر زبان‌ها انداخت.

پیشروی آب خلیج‌فارس به سمت رودخانه‌ها اروند و کارون، برداشت بی‌رویه آب کارون از سوی صنایع نیشکر، کاهش نزولات جوی و برداشت آب از سرشاخه‌های کارون باعث بروز این بحران شد؛ این در حالی است که برخی مسئولان از مدت‌ها قبل این فاجعه را به استاندار گوشزد کرده بودند ولی باز هم سوءمدیریت بحرانی جدید خلق کرد.

در حالی که قرار بود با اجرای طرح آب‌رسانی غدیر شهرهای آبادان و خرمشهر صاحب آب باکیفیت شوند ولی تعلل در اجرای این طرح باعث بروز این فاجعه شد، در نهایت با زدن سر در مقابل پیشروی آب دریا این بحران هم گذشت و بعد از آن به مدد بارش‌های خوب الهی که تا همین امروز هم در استان ادامه دارد، این بحران دیگر رخ نداد.

در همین بحران، خیلی‌ها عقیده داشتند استاندار خوزستان حریف مدیرانی که شاید به اندازه کل عمر شریعتی عمر مدیریتی داشته‌اند، نمی‌شود و آنها حرف‌شنوی مناسبی از شریعتی نداشتند؛ شریعتی که زمانی جوان‌ترین استاندار دولت روحانی بود با مدیرانی در خوزستان مواجه بود که اقتداری به‌اندازه یک وزیر داشتند و این در حالی که است استاندار قبلی مثل مقتدایی و حجازی آنها را به‌خوبی مهار کرده بودند.

مدیریت نامناسب سیل

وقوع سیل در فروردین‌ماه سال ۹۸، در استان خوزستان برگی دیگر را از شرایط بحرانی که بر خوزستان گذشت، نمایان کرد؛ هر چند بارش‌های بی‌سابقه در لرستان و استان‌های بالادست، بروز این سیل را اجتناب‌ناپذیر می‌کرد ولی اخطارها به سازمان آب و برق برای تخلیه سدهای بی‌شمار خوزستان به‌منظور مهار این سیل بی‌اثر بود و مدیران این سازمان زیر بار دستورها برای خالی کردن سیل‌ها نرفتند تا در نهایت فاجعه سیل فروردین ۹۸ در خوزستان تکمیل شد.

در جریان سیل خوزستان که حتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به همراه شهید ابو مهدی المهندس با تجهیزات و نیروهایی از حشد الشعبی عراق به کمک آمدند، ۲۷۴ روستا، ۱۱ شهر، ۲۰۰ هزار زمین کشاورزی و بیش از ۶ هزار خانوار آسیب دیدند؛ خسارتی بی‌سابقه که به گفته مدیرکل هواشناسی خوزستان بی‌توجهی مسئولان سازمان آب و برق خوزستان به اخطارها باعث رقم خوردن این فاجعه شد.

در جریان این سیل که حتی رئیس‌جمهور در جریان وقوع آن به خوزستان آمد و قول همه نوع همکاری داد، شریعتی شب و روز خود را وقف خدمت به مردم کرد و نباید این مسئله را نگفت که هر جا آبی وارد مکانی می‌شد، شریعتی هم آنجا حضور می‌یافت ولی در میان مردم حضور می‌یافت.

توهین به پیرمرد

در جریان همین حضور در کنار مردم، درگیری وی با مردی از اهالی حمیدیه به شکل بی‌سابقه‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازتاب پیدا می‌کند؛ شریعتی در برخورد با آن مرد سالخورده معترض با عتاب و تندی می‌گوید: «حرف بی‌ربط نزن آدم‌ِ مخالفِ نظامِ بی‌تربیت». شریعتی بعدها از این مرد دلجویی می‌کند ولی برای استانداری که همیشه تسبیح به دست بود و حتی در جلسات ذکر می‌گفت، این تاختن به یک پیرمرد اصلاً پذیرفتنی نبود.

آب‌گرفتگی‌های بی‌سابقه

ترسالی در زمان شریعتی هم باعث نشد که وی از بحران‌ها رهایی یابد و بارش باران‌های نسبتاً خوب در خوزستان این بار بحرانی دیگر برای استاندار خوزستان خلق می‌کرد و هرسال در بخش‌هایی از استان آب وارد خانه‌ها می‌شد و باز هم شریعتی بود که می‌خواست یک‌تنه خود را نجات‌بخش نشان دهد.

بی‌تدبیری شرکت‌های آبفا و شهرداری‌های مختلف باعث می‌شد هر بار با بارش باران، زیرآب رفتن شهرها و خانه‌های مردم سوژه شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های ضدانقلاب شود؛ در جریان این آب‌گرفتگی‌ها کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب اسلامی با اختصاص ۱۰۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای حل مشکل فاضلاب شهرهای اهواز و کارون موافقت کنند.

آب‌گرفتگی‌های خوزستان هم ناشی از سوءمدیریت بود و اگر دستگاه‌های مختلف به هماهنگی با هم می‌رسیدند، این قبیل حوادث تا این اندازه رخ‌نمایی نمی‌کرد ولی شریعتی در این مسیر هم موفق عمل نکرد؛ مسئله‌ای که هنوز حل نشده است و به استاندار بعدی و استانداران بعدی منتقل خواهد شد.

شاه‌بیت بحران‌ها

شاه‌بیت بحران‌های زمان استانداری شریعتی در خوزستان، بروز بحران در روستای غیزانیه اهواز به دلیل بی‌آبی بود؛ بخش غیزانیه در اهواز که مردم آن بارها نسبت به نبود آب مناسب معترض بودند و هر بار با وعده‌های استانداری برای حل مشکل در چند روز و چند هفته و چند ماه آینده مواجه می‌شدند، سرانجام خردادماه سال ۹۹، سر باز کرد و بازهم بحرانی جدید خلق کرد.

گفته می‌شود در سال ۹۵ و اندک زمانی پس از انتصاب غلامرضا شریعتی به‌عنوان استاندار خوزستان، وی در بازدید از روستاهای این بخش وعده داده و مصوب کرده بود که ظرف سه ماه مشکل آب شرب این روستاها حل می‌شود ولی این وعده محقق نشد.

غلامرضا شریعتی همچنین در بازدیدی که اواسط اردیبهشت‌ماه ۹۹ از این بخش داشت، به‌طورقطع وعده حل این مشکل را در ظرف ۴۵ روز آینده داد.

بنا بر گزارش‌ها در روز سوم خرداد و بعد از اختلال مستمر در آب‌رسانی به روستاهای بخش غیزانیه، جمعی از اهالی این منطقه در اعتراض به شرایط پیش‌آمده و مشقاتی که همزمان با ماه رمضان برای آنان پیش‌آمده بود، اقدام به تجمع و بستن یکی از راه‌های عبوری کردند؛ موضوعی که به درگیری با نیروی انتظامی منجر شد و چند نفر از مردم نیز مجروح شدند.

یکی از اعضای شورای بخش غیزانیه همان زمان به خبرنگار مهر گفته بود که «نمی‌شود به مردم بگوییم در خانه بنشینید ولی آب نداشته باشید. واقعاً این شرایط سخت است. بخش غیزانیه با جمعیت ۳۰ هزارنفری اصلاً آب ندارد. سال ۸۲-۸۳ طرح آب‌رسانی را به اینجا رساندند و آن‌قدر کیفیت لوله‌ها پایین بود که ۶ ماه پس از افتتاح، شروع به شکستگی کردند».

ماجرای هفت‌تپه

کشیده شدن نام غلامرضا شریعتی و همسرش در دادگاه در جریان رسیدگی به تخلفات مالکان شرکت نیشکر هفت‌تپه نیز استاندار خوزستان را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت.

با مطرح شدن نام غلامرضا شریعتی در دادگاه اخلال در نظام ارزی و پولی کشور، ابهاماتی در خصوص حمایت شریعتی از اسد بیگی و پشت پرده اعتراضات کارگران هفت‌تپه در شوش به وجود آمد.

رسیدگی به پرونده ۱۸ جلدی تخلفات ارزهای دولتی مربوط به امید اسد بیگی مدیرعامل شرکت کشت و صنعت توسعه نیشکر هفت‌تپه به عنوان متهم ردیف اول در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی آغاز شد؛ مبلغ اتهام قاچاق عمده ارز و معاملات غیرمجاز ارزها، بیش از ۱.۴ میلیارد دلار بود که در چند محور آمده است.

آنچه باعث بازتاب‌های گسترده این دادگاه شد، مطرح‌شدن نام استاندار خوزستان بود؛ در یکی از موارد مطرح شده در خصوص استاندار خوزستان، بازپرس اعلام داشت که در جریان تحقیقات «امید اسد بیگی» عنوان داشت که مبالغی را برای مسافرت استاندار خوزستان و خانواده وی هزینه کرده است که این مطالب صورت‌جلسه و در پرونده موجود است.

اسد بیگی در جریان این دادگاه گفته است که غلامرضا شریعتی حامی وی بوده و به‌خوبی از او حمایت کرده است؛ البته حمایت استاندار خوزستان از اسد بیگی در قالب حمایت از بخش خصوصی و تولیدکنندگان، مسئله‌ای نیست که چندان هم از نظرها پنهان بوده باشد.

شرکت نیشکر هفت‌تپه در ۱۴ کیلومتری شهر شوش از کارخانجات و همچنین ۲۴ هزار هکتار زمین مرغوب در ساحل رودخانه دز برخوردار است که در مزایده سال ۹۴ با پیش‌پرداخت تنها ۶ میلیارد تومان، به امید اسد بیگی و مهرداد رستمی چگنی، دو جوان ۲۸ ساله و ۳۱ ساله واگذار شد؛ قیمت و نحوه این واگذاری و اهلیت این دو جوان از همان ابتدا انتقادات بسیاری را به همراه داشت.

استاندار خوزستان در واکنش به این اتهامات سنگین تنها به یک جمله اکتفا کرد: «ماه پشت ابر نمی ماند» ولی این ماه هنوز پشت ابر است.

بحران روز آخر

آخرین روز حضور شریعتی در استانداری خوزستان هم بدون حاشیه نبود تا وی لقب مرد حاشیه‌ساز استان را تا روز آخر مدیریت با خود یدک بکشد. شریعتی در دقیقه ۹۰ دست به نوشتن برد و ۱۱ حکم را صادر کرد که برخی رسانه‌ای نشد و برخی شد؛ در این میان برخی‌ها احکام را پس دادند و برخی‌ها موفق به دریافت حکم جدید نشدند تا این‌گونه رفتن شریعتی هم بدون حاشیه نباشد.

مشکلات ادامه دارد

میراث شریعتی برای استاندار جدید، مشکلات بی‌شمار و بحران‌هایی است که هر آن ممکن است یکی از آنها در گوشه‌ای از استان سر باز کند؛ مشکلات باقی‌مانده ناشی از آب‌گرفتگی‌ها، ۷۰۰ روستایی که تنش آبی دارند، بدنه ناکارآمد مدیریتی استان، مردمی سرخورده از خدمات دولت، مهاجرت نخبگان از استان، مشکلات بی‌شمار زیرساختی در جای جای استان، منظر شهری، مشکلات کارگری و… مواردی هستند که به عنوان میراث شریعتی برای استاندار جدید و شاید استاندارهای بعدی به یادگار خواهد ماند.

غلامرضا شریعتی اکنون رئیس سازمان ملی استاندارد ایران است، هرچند انتصابش در این سمت هم با اعتراض‌های بی‌شماری مواجه شده است اما حال شاید شریعتی فرصت کند بیشتر در کنار خانواده خود باشد، خانواده‌ای که در این پنج سال او را بسیار کم دیدند. با تمام این تفاسیر شریعتی لازم است به این نکته مهم توجه داشته باشد که استفاده از الگوی مدیریتش در استانداری قطعاً در سازمان ملی استاندارد جواب نخواهد داد؛ بنابراین باید یک شیوه مدیریت جدید مطابق با چارچوب و اصول ابداع کند و در پیش بگیرد.

منبع: خبرگزاری مهر- گروه استان‌ها

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید